یادداشتهای معصومه مهدیفر (18)
1403/4/31
3.7
5
کتاب دوست داشتنی بود. میتونم آرامشی که پیرانزی در تالار های خونه تجربه کرد رو من هم تجربه کردم. روند داستان بنظرم کند نبود؛بلکه آرامش بخش بود . ولی فک کنم، اون هزار توی یا خونه پیرانزی با مجسمه هاش رو بتونیم خودمون و ذهنمون در نظر بگیریم. اینکه ما آدما گاهی از زور تنهایی و نیاز به آدمایی پناه میبریم که فک میکنیم دوست دار ما هستن.تمام رفتار های بدشون و سو استفاده هاشون نسبت به خودمون رو نادیده میگیریم.این آدم ها نتها مارو دوست ندارن بلکه دوستداران واقعی مارو میخوان از ما دور کنن تا بتونن مثل قبل از ما استفاده کنن. حواسم به 《دیگریهای》زندگیمون باشه.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1
1403/4/9
3.6
47
کتاب عجیب و جالبی بود برای من .فضا سازی خوب و انتقال احساسات شخصیت ها به خواندده به خوبی انجام شده بود.اون حس تلخ عجز و ناتوانی یک زن در اون بهبوهه تاریخ که تمام ارامش و ازادیش به دست شوهر ستمگرش .....آهو نمایده قشر گسترده ای زنان جامعه در گذشته و حتی حال حاضر بود اون شرایط اضطراب های یک زن به خوبی منتقل میشد به طوری که من بعد از هر بار خوندن بخواطر همزاد پنداری با شخصیت های داستان گاهی گریه میکردم و گاهی سردر داشتم. به شدت توصیه میکنم
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
7