تو این جلد یک ذره از دردهای جیمسون رو فهمیدم ،
ولی باز هم به درد ها و زخم های بی نهایت گریسون نمی‌رسه .
        

          من تا آخر عمرم ،به خاطر اینکه گریسون طفلک تنها موند ..
روزی چهل و هشت وعده ناراحت می شم....(به احتمال زیاد بیشتر هم بشه )دیگه نویسنده خودش می دونه ... دارم خودمو مثل بچه ها  گول می زنم  که مجموعه هنوز ادامه داره ..
        

          معما پشت معما،راز پشت راز.. 
این جمله ای بود که توی کتاب خیلی تکرار میشد و این مجموعه دقیقه با همین وایبه 
معما هایی که راز های خانوادگی عمیق رو کشف می‌کنند 
آدم هایی ثروتمند با درد های مخفی 
مجموعه بازی های میراث برای من لذت بخش بود و من از معما ها لذت بردم و اینکه مدتی رو توی عمارت هاثورن زندگی کردم برام خیلی دوست داشتنی و راز آلود بود 
اگه بخوام به ترتیبی که جلد ها رو دوست داشتم دسته بندی کنم 
اول 🥇جلد یک چرا؟ چون نقطه شروع اونجا بود و داستان مرموز بود و معما ها چینش منطقی تر و جالب تری داشتن و توسط خواننده ام قابل حل بود 
دوم 🥈جلد سه به دلیل اینکه معما ها جنبه حیاتی تری داشت و هیجان انگیز تر بود  به علاوه روابط شخصیت ها ثبات بیشتری پیدا کرده بود و میشه گفت رشد زیادی نسبت به جلد های قبلی داشت (هر چند اوایل کتاب کمی حوصله سر بر بود)
و در آخر🥉 جلد دو 
معما سطحی بودن و روابط خیلی گیج کننده شده بود و کمی از حالت مرموز بودن به حالت گنگی در اومده بود 
این مجموعه فضایی نوجوانانه داشت و برای منی که ۲۰ سالمه روابط عاشقانه ی کمی کلیشه ای رو نمایش میداد (به خصوص مثلث عشقی) اما از معما ها راضی بودم  در کل این مجموعه رو در حد متوسط میبینم اما در هر صورت از خوندش پشیمون نیستم 
(تا جایی که اطلاع دارم ۲ جلد دیگه یعنی ۴ و ۵ هم توسط نویسنده منتشر شده اما مطمئن نیستم که داخل ایران ترجمه بشه)
        

          اولای‌ کتاب‌ اصلاً جذبم نمیکرد‌ و فکر کنم بین  ۳ جلد این مجموعه،برای این جلد مدت زمان خیلی بیشتری گذاشتم‌
روند‌ داستان‌  خوب بود اما من دیگه یه جاهایی‌ واقعاً از این همه نسبت فامیلی گیج می‌شدم
در کل تجربه ی خوبی بود✨️
        

          برخلاف دوستانی که این مجموعه رو دوست نداشتن بنده خیلی لذت بردم.شخصیت ‌ها و فضای داستان جالب بود برام و ترغیب به خوندن می‌کرد. داستان جالبی بود و بنظرم در طول داستان افت نکرده بود.
        

          انتظاره پایان هیجان انگیز تر و جالب تری داشتم ولی اینم خوبه
        

          برای مغز خانم بارنز سر تعظیم فرود میارم . به شخصه فقط گول یکی از بازیاشو نخوردم.
        

          عالی و پرتقالی :))
وای خدا ...
رابطه ها شکل گرفته ...
دشمنی ها شکل گرفته ...
معما ها حل شده...
بازم معما پیدا شده...
جای گریسون کجای این هاس ؟
بچه ی تنهای من :((
بچه ام قراره سینگل بمونه..
        

          این مجموعه فقط ژانر معمایی نیست و علاوه بر اون عاشقانه و یه جاهایی واقعا غمگینه.
این هیجان و معما ها و راز هایی که داره باعث میشه همش بخواین بخونیدش نه فقط توی این جلد بلکه توی دو جلد قبل هم همینطوره.
این مجموعه دو جلد دیگر هم داره که فکر کنم از زبان ایوری نیست و هنوز ترجمه نشده.
به نظر من مجموعه ی خوبی هست و ارزش خوندن داره و یکی از مجموعه های مورد علاقه‌ی منه.
والبته دلم واقعا برای گریسون و توبی می سوزه.🥲
        

          این جلد رو کمتر از 2 جلد قبلی دوست دارم.
واقعیتش قشنگ بود ولی نه مثل 2 جلد قبلی!😭
ایوری واقعاااااا احمقه!!!!
چجوری دلش اومد اینجوری باشه  با گریسون؟😭💔
واقعا تو این جلد بیشتر دلم برای گریسون کباب شد!🥺
اخرشو دوست نداشتم🥲
دلم برای دنیای این کتاب تنگ میشه!😭✨
امیدوارم ادامش ترجمه بشه!❤️‍🔥
دلم برای برادرای هاثورن و میراث و معماهاشون تنگ میشه!💘
و من با خوندن این کتاب توبی رو مثل پدرم میدیدم،نمیدونم چرا؟✨
        

          او گامبی نهایی را اجرا کرد و همه چیز به پایان رسید و این 
بود پایان یک ریسک پرمخاطره .میلیاردرء مرده می‌دانست 
همیشه می‌دانست و سعی کرد که او را از پسران دور کند 
اما پیرمرد  آنان را جوری تربیت کرده بود که به دنبال سرنخ 
می‌رفتند چه حالشان خوب باشد چه نه .در نهایت پیر مرد 
برای هر کدام چیزی به ارث گذاشت ، برای جیمسون وارث را 
برای زندر پدرش را ،برای نش لیبی را و برای گریسون مرد بودن 
و دردکشیدن را .آه گریسون عزیزم چه بسیار در زندگیمان گریسون 
بودیم ،شاید پدربزرگ های میلیاردر نداشته باشیم اما شاید آن که 
دوستش داریم می‌میرد ،زمانی می‌رسد  که تضاهر به بی احساسی 
میکنیم درحالی که از درون درحال فروپاشی هستیم درحالی که درد 
سرتا پایمان را فرا گرفته اما کت و شلوار های اتو کشیده مان را میپوشیم
و بر سر قرار های کاری می‌رویم، شاید عاشق کسی بودیم که فقط برای 
او نقشه ای بیش نبودیم و شاید دوباره سعی بر عاشقی میکردیم 
اما معشوق ما عاشق کس دیگر بود و درنهایت ما گریسون هایی 
بودیم که فقط زنده بودیم .اما گذشته از تمام درد ها،خشم ها،
دوست داشتن ها و حتی نفرت و انتقام من به عنوان خواننده 
این مجموعه از طرح معما هایی که  در پایان ساده بنظر میرسدند 
اما هرکدام خود معمایی دشوار بود  از خانم بارنز 
مچکرم و سپاسگزارم که ما را نیز همراه کردید در روایت یک 
ساله از زندگی خانواده هاثورن .
        

          کتاب گامبی نهایی درست مثل دو جلد قبلی این مجموعه عالی بود...
معما پشت معما...راز پشت راز...
ولی بلاخره بعد از سه جلد راز ها به طور کامل فاش شدند و دیگه نباید منتظر جلد دیگه ای باشم🙂
و بلاخره...دو نفری که همه حدس میزدن به هم رسیدن...
اگه کتاب معمایی دوست دارید...پیشنهادش میکنم.
        

          کتاب سوم رو به نسبت بقیه‌ی کتاب‌های این مجموعه به دلیل هیجان بی‌نظیرش، بیشتر دوست داشتم. طراحی معماها دومینووار و حساب شده بود، انشعاب شجره‌ نامه‌ی خاندان هاثورن دور از انتظار بود و شخصیت‌ها با بلوغ بیشتری رفتار می‌کردند... 
البته که نقد هم دارم؛ به نحوه‌ی حل کردنِ آخرین چالشِ بزرگترین تهدیدِ خاندان پرحاشیه‌ی هاثورن و سرنوشت سرشار از کلیشه‌ی این ارثیه‌‌ی جنجالی.
نویسنده تو صفحات قبل توقعاتم رو برد بالا و آخرش این طوری بودم که واقعا؟ زن تو بهتر از این‌هایی، از ذهن نابغه‌ات کار بکش و دوباره شگفت زده‌ام کن... 
گویا جلدهای دیگری هم داره که هنوز ترجمه نشدند. امیدوارم که کتاب‌های باقی‌مونده‌ی این مجموعه، دوباره آدرنالین خونمون رو بالا ببره.

پیشنهادش می‌کنم. بخونیدش چون خوش می‌گذره!
        

          زیاد دلتون به حال گریسون نسوزه بچه حالش خوب میشه🫠
        

          و جلد سوم این مجموعه هم تمام شد. خیلی خوب بود. توی این جلد خیلی از راز ها فاش شد. کارکتر جیمسون گریسون توی قلبم جا دارن. بقیه شخصیت ها هم برام فراموش نشدنی هستن. ممنونم از جنیفر لین بارنز که تونست همچین فضایی رو با کارکتر های  دوست داشتنیش ایجاد کنه.
        

          واقعا جلد آخر این مجموعه روند خوبی داشت طوری که خواننده رو میخکوب می کرد 
و مجموعه بازی های میراث جزو اون دسته از مجموعه هایی بود که یک نفس تمومش کردم..
        

          اطرافیانم اصرار داشتن که این کتاب خیلی جذاب نیست، نمیگم حرفشون اشتباهه ولی خب من خودم به شخصه این کتاب رو دوست داشتم، اگرچه نسبت به دو جلد قبلی ضعیفتر بود و میتونست خیلی بهتر از این باشه، با این حال من این کتاب رو بهتون پیشنهاد میکنم
        

          عالی بود هرچقدر بگم عالی بود کم گفتم 
همه چی واقعا منطقی اتفاق افتاد و اون اتفاقی که آخرش افتاد و خیلیا بخاطرش امتیاز کم دادن اتفاقا به نظر من خیلی به جا بود .
روند داستان خیلی خوب پیش می رفت و مثل دو جلد قبلی که من ۳ روزه تمومشون کردم ایشون هم تموم کردم 
و مهم تر از همه 
عاااااشق کاپل های داستان شدم 
لیبی و نش 
مکس و زندر 
😭😭😭
فقط دلم میخواست ایوری با گریسون باشه و دلم واقعا به حالش سوخت 
عاشق شخصیت توبی شدم و توبیاس ... ازش متنفرم 
بی صبرانه منتظر جلد چهار و پنجم که البته جلد چهار اسمش برادران هاثورن هست 😁😭
دیگه اصن یادم نمیاد قبل از این کتاب من چجوری زندگی میکردم