داستان جالبی بود و اولین کتابی بود که من درباره ایزدان و خدای یکتا خوندم.

      

        نمیدونم مشکل نویسنده های ایرانی چیه که همیشه کلیشه ای و غیر عادی می‌نویسند طوری که ارتباط گرفتن با کتاب سخت میشه و کل اون طرح خوب داستان را با کلیشه ای نوشتن خراب می‌کنند. 
      

        نمیدونم اشکال از ترجمس یا نویسنده ولی بسیار کلیشه ای بود و اصلا مجذوب کننده نبود. دیالوگ ها افتضاح بود. 
      

        نسبت به باقی کتاب های خانم پیرزاد این از همه بهت ه بقیه چندان خوب نیستند. 
      

        داستان‌ خواهر خوانده های سیندرلا و اتفاقی که بعداز رفتن‌ سیندرلا با شاهزاده هست با کمی تغيير. 
      

        تغيير زیاد بود و ناگهانی وارد داستان‌ فرد دیگری شد. 
      

        کتاب های ریک ریوردن یه سبک متفاوتی از باقی کتاب هاست و میشه گفت همان طور که هري پاتر یک جهان متفاوت دارد این کتاب هم همین است. 
      

        به سختی میشد با کتاب ارتباط برقرار کرد. 
      

        کتاب جالبی بود اما بعضی جاها آدم از ادامه دادن به کتاب خسته میشد
      

        قلم خانم بارنز خیلی خوبه و وقتی شروع به مطالعه این کتاب میکنید یک اشتیاق پیدا می‌کنید برای خواندن ادامه کتاب که به نظرم حادثه های زیاد در این کتاب هست حادثه پشت حادثه.