یادداشت‌های ALL ABOUT SHIN (35)

          بازی‌های میراث از اون کتاب‌هایی بود که نمی‌تونستم دقیقاً تصمیم بگیرم دوستش دارم یا نه. از یه طرف، ایده‌ی کلی داستان برام جذاب بود؛ دختری که از یه زندگی معمولی و سخت، ناگهان وارد دنیای پر از رمز و راز و ثروت یه خانواده‌ی عجیب‌وغریب می‌شه. این ایده یادآور خیلی از داستان‌های کلاسیکه، مثل ربکا، جایی که شخصیت اصلی وارد یه دنیای ناشناخته و پر از راز می‌شه. ولی از طرف دیگه، نیمه‌ی اول کتاب برام کشش چندانی نداشت. داستان به‌آرومی پیش می‌رفت، شخصیت‌ها هنوز شکل نگرفته بودن و حس می‌کردم کمی کلیشه‌ایه. شاید اگه شروع بهتری داشت، راحت‌تر با فضا ارتباط برقرار می‌کردم.

با این حال، از یه جایی به بعد، همه‌چیز تغییر کرد. وقتی معماهای توماس هاوثورن کم‌کم خودشون رو نشون دادن، داستان جذاب‌تر شد و اون حس هیجان و کنجکاوی که دنبالش بودم، بالاخره سراغم اومد. از اونجایی که عاشق داستان‌هایی با پیچش‌های غیرمنتظره‌ام، این بخش از کتاب حسابی برام جذاب بود. بازی‌های فکری، رازهای خانوادگی و اون رقابت نامحسوسی که بین شخصیت‌ها وجود داشت، باعث شد دیگه نتونم کتاب رو کنار بذارم. چیزی که بیشتر از همه دوست داشتم، این بود که پایان کتاب دقیقاً همون‌جایی تموم شد که خواننده رو وادار می‌کنه بره سراغ جلد بعدی، بدون اینکه حس کنه داستان ناقص مونده. این کار رو نویسنده خیلی هوشمندانه انجام داده بود.

با این حال، به نظرم کتاب می‌تونست شروع بهتری داشته باشه و بعضی از شخصیت‌ها هم عمیق‌تر پرداخته بشن. گاهی حس می‌کردم بعضی کاراکترها فقط برای پیش بردن داستان حضور دارن و شخصیتی فراتر از نقش مشخص‌شده‌شون ندارن. با این وجود، دنیای هاوثورن و بازی‌های پیچیده‌ای که توش اتفاق می‌افتاد، کاملاً این ضعف‌ها رو جبران می‌کرد. در مجموع، بازی‌های میراث یه کتاب سرگرم‌کننده و پر از رمز و رازه که اگه طرفدار داستان‌های معمایی با فضایی کمی نوجوانانه باشین، احتمالاً ازش لذت می‌برین. من بهش ۴ از ۵ می‌دم، چون هرچند نیمه‌ی اولش برام کشش زیادی نداشت، ولی نیمه‌ی دومش کاملاً ارزشش رو جبران کرد.
        

0

          نقد کتاب عشق و ژلاتو

کتاب عشق و ژلاتو نوشته‌ی جنا اوانز ولش، داستانی لطیف و دل‌نشین است که با وجود روند قابل پیش‌بینی‌اش، جذابیت خود را حفظ می‌کند. آنچه این کتاب را دوست‌داشتنی‌تر می‌کند، حس ماجراجویی و کشف زیبایی‌های زندگی است که در جای‌جای آن موج می‌زند.

سفر لینا به ایتالیا، کشوری که عشق، شادی و رنگ‌های زنده در آن جاری است، از بخش‌های مسحورکننده‌ی داستان محسوب می‌شود. نویسنده با توصیف‌های زنده و پرطراوت، ما را به خیابان‌های سنگفرش‌شده‌ی فلورانس می‌برد و طعم خوش ژلاتو را در ذهنمان زنده می‌کند. یکی از زیباترین جنبه‌های کتاب، خواندن خاطرات مادر لینا و همراه شدن او با گذشته‌ی مادرش است، تجربه‌ای که میان زمان حال و گذشته پلی احساسی می‌سازد و داستان را عمیق‌تر و تأثیرگذارتر می‌کند.

سبک نوشتاری عشق و ژلاتو ساده و روان، اما پر از احساسات لطیف است. این کتاب شاید پیچیدگی خاصی نداشته باشد، اما همین سادگی، در کنار فضای گرم و صمیمی‌اش، آن را به اثری دل‌چسب و فراموش‌نشدنی تبدیل می‌کند.

در نهایت، این کتاب برای من تجربه‌ای پر از حس خوب و لحظات شیرین بود. داستانی که به سادگی قلبم را تسخیر کرد و بدون تردید، نمره‌ی ۵ از ۵ را از من دریافت می‌کند. اگر به دنبال داستانی سرشار از عشق، ماجراجویی و فضای رؤیایی ایتالیا هستید، عشق و ژلاتو همان چیزی است که دنبالش می‌گردید.
        

9

          کتاب *همکار* از **فریدا مک فادن** یه داستان معمایی و روان‌شناختیه که به محیط کار و روابط عجیب بین همکارها می‌پردازه. از همون اول که یکی از شخصیت‌ها به‌طور مرموزی ناپدید می‌شه، داستان حالت تعلیق‌دار و هیجان‌انگیزی به خودش می‌گیره. مک فادن خوب بلده چطور خواننده رو کنجکاو نگه داره و کاری کنه که صفحه به صفحه جلو بری تا بفهمی واقعاً چه خبره.
نکته مثبتش اینه که داستان خیلی قشنگ حس مرموز بودن و هیجان رو ایجاد می‌کنه، به‌خصوص وقتی می‌بینی که آدمای به ظاهر معمولی، ممکنه رازهای بزرگی داشته باشن. روابط شخصیت‌ها هم جالب و واقع‌گرایانه توصیف شده، طوری که هر کسی ممکنه توی محیط کارش یه آدم با این ویژگی‌ها دیده باشه.
اما یه نکته منفی اینه که شروع داستان کمی کند پیش می‌ره. یعنی اگه دنبال یه کتابی هستی که از همون اول پر از هیجان باشه، شاید اینجا کمی صبر لازم باشه. همچنین، پیچش‌های داستانی در آخر کار ممکنه برای بعضی‌ها خیلی غافلگیرکننده نباشه، چون تا حدی قابل پیش‌بینی می‌شه.
        

1

          نقد کتاب «رستگاری یک قدیسه» از کیگو هیگاشینو
کتاب «رستگاری یک قدیسه» اولش واقعاً با سرعت کمی شروع می‌شه. اینقدر که چند بار وسوسه شدم ولش کنم، اما خوشبختانه بعد از این شروع کند، داستان کم‌کم وارد یه فاز هیجان‌آور می‌شه. هرچند هیجان اولیه خیلی زیاد نیست، اما به اندازه‌ایه که باعث بشه خواننده به خوندن ادامه بده و با داستان همراه بشه.
چیزی که خیلی ازش خوشم اومد، دقت نویسنده توی جزییات بود. از اون دسته کتاب‌هاست که همه‌ی جزئیات حتی اون‌هایی که اولش شاید به نظر بی‌ربط بیان، آخر سر به درد حل معما می‌خورن. همه‌ی شخصیت‌ها و گفتگوها به‌نوعی توی روند داستان نقش دارند و همین باعث می‌شه احساس کنی هیچی توی کتاب بیهوده نیست.
البته، پایان‌بندی کتاب کمی بحث‌برانگیز بود. به نظرم می‌تونست یه مقدار غیرمنطقی به نظر بیاد، ولی نویسنده با توضیحاتی که ارائه می‌ده سعی کرده کاری کنه که منطقی جلوه کنه. با این حال، شاید بعضی‌ها نتونن به‌طور کامل باهاش کنار بیان.
در مجموع، من از خوندن این کتاب لذت بردم. به نظرم اونقدر خوب بود که نمره کامل ۵ از ۵ رو بهش بدم. با اینکه شروعش یکم سخت بود، ولی ارزش خوندن داره و به کسایی که به داستان‌های معمایی علاقه دارن، حتماً پیشنهادش می‌کنم.
        

2

          خلاصه ی کتاب رو که میدونید در مورد کتاب باید بگم که من چند صفحه اول رو واقعا با اجبار خوندم ولی آلیس فینی حتی اگر معمای منطقی و جذابی نداشته باشه مجبورتون می‌کنه کتاب رو زمین نذارید و بخونید از صفحات ۷۰ به بعد کنار گذاشتن کتاب غیر ممکنه
پس با وجود پایان غیر منطقی ای که داشت پیشنهاد میکنم اون حس ماجراجویی رو تجربه کنید .
و اما از این قسمت لطفا اگه کتاب رو خوندین ببینید
.
به نظرم کتاب مجموعه ای از سنگ کاغذ قیچی و ده بچه زنگی بود و اینکه این موضوع خشونت مدرسه ای خیلی تو کتاب ها و سریال ها همیشه استفاده میشه پس میتونم بگم یک ایده نخ نما شده بود و اینکه توی کتاب های الیس فینی زوج داستان همیشه قراره زندگیشون خوب بشه یعنی حتی اگر آدم های خاکستری مایل به سیاهی باشند هم پایان زیبایی دارند کتاب پایانش طوری هست که باید با چشم بسته بپذیری وگرنه با خودت میگی واقعا یه آدم تو اون شرایط توانایی این کار هارو داره؟ حتی اگه به قول خودش بیمار نباشه
در مجموع از خوندن کتاب و هیجان کتاب لذت بردم .
در مورد پریا هم تا آخر فکر میکردم یه چیزیش هست 😂
        

1