خانه ای که در آن مرده بودم

خانه ای که در آن مرده بودم

خانه ای که در آن مرده بودم

کیگو هیگاشینو و 2 نفر دیگر
3.9
32 نفر |
13 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

56

خواهم خواند

28

ناشر
قطره
شابک
9786222010379
تعداد صفحات
236
تاریخ انتشار
1398/11/28

توضیحات

        سایاکا با نشانه هایی که بعد از مرگ پدرش به  دست آورد، تصمیم گرفت به دنبال سؤال هایی برود که از کودکی در زندگی پر ابهامش با آن ها روبه رو بود. در این راه از دوست دوران نوجوانی اش می خواهد تا همراهی اش کند. این دو با پشت کار و کنجکاوی فراوان به نشانه های پر‎ رمز وراز و باورنکردنی ای در این مسیر بر می خورند و با هم فکری یک دیگر معمای بزرگ و تلخ زندگی سایاکا را حل می کنند.
      

لیست‌های مرتبط به خانه ای که در آن مرده بودم

نمایش همه
김소희

김소희

1403/5/16

به آواز باد گوش بسپارگربه ای که کتاب ها را نجات دادشهر گربه ها

سفری به ادبیات ژاپن

46 کتاب

هنگامی که اسم سرزمین ژاپن به گوش ما میرسد تصویری از شکوفه های گیلاس، کیمونو های زیبا، خانه های چوبی و تکنولوژی پیشرفته به ذهن می آوریم که بارها و بارها آنها را در فیلم ها مشاهده کرده ایم. تمام چیزهایی که به ذهن می آوریم نشانی از فرهنگ غنی آن سرزمین است که مردم اش در تمام سال ها با وجود جنگ و سختی توانستند آن را حفظ نمایند. اما اکنون می خواهیم تصویری جدید از سرزمین ژاپن را به ذهن بسپاریم: ادبیات ژاپن ادبیات ژاپن در طول دوران های تاریخی، فراز و نشیب بسیاری را پشت سر گذاشت. بخشی از این تحولات مهم به دلیل جنگ هایی بود که هر کدام به نوبه خود تاثیرات مثبت و منفی بسیاری را بر این سرزمین گذاشتند. پس از آن، نسیم جهان غرب بر ژاپن وزید که باعث شد تحولات نوینی در سرزمین شکوفه های گیلاس به وجود بیاید. ترجمه آثار ادبی از دهه 1860 در ژاپن آغاز شده و تاکنون نیز ادامه دارد. یکی از نتایج مهم آشنایی ژاپنی‌ها با ادبیات غرب اعتلای جایگاه نثر در این کشور بود و می‌توان گفت رمان و داستان کوتاه مدرن ژاپن وامدار ادبیات غرب است. ادبیات ژاپن درخت کهنسالی است که در فصل‌هایی از تاریخ با دستان ادبیات شرق و غرب آبیاری شده، اما در عین حال میوه‌های مرغوبی به ادبیات جهان هدیه کرده است. در ادامه لیستی ترکیب از شاهکار های ادبیات ژاپن و رمان های نوجوان برایتان تهیه کرده ام. باشد که بیشتر و بهتر بتوانیم با ادبیات سرزمین تکنولوژیِ امروز آشنا شویم.

125

یادداشت‌ها

          
داستان از جایی شروع میشه که سایاکا بعد از سال‌ها به دوست‌پسر سابقش زنگ می‌زنه و میخواد هم رو ببینند تا در مورد مسئله‌ای بهش کمک کنه. توی دیدار حضوری بهش میگه که هیچ خاطره‌ای از قبل از شروع دبستانش نداره و هیچ وقت هم نداشته و اینکه چرا این مسئله براش مهمه رو بعد براش توضیح میده. اما کمکی که میخواد چیه؟ یک نقشه و یک کلید داره که از پدرش به جا میونده و فکر می‌کنه شاید جواب سوالاتش رو در محل این نقشه بدست بیاره و بتونه خاطراتی از کودکیش به یاد بیاره و دلش نمی‌خواد تنها برن در نتیجه از دوست‌پسر سابقش درخواست می‌کنه باهاش بره. این دو نفر به محل مشخص روی نقشه میرن و شروع به کند و کاو میکنند تا معمای کودکی ساکایا رو حل کنند. کتاب حجم زیادی نداره و کشش خوبی داره که شما یک دو روزه کلش رو بخونید. نمیتونم بگم ژانر پلیسی بود، بیشتر ژانر معمایی و رازآلود بود و جواب معماها هم در آخر داده شد تا نقطه‌ی ابهامی در داستان نباشه. سرگرم‌کننده و جذاب بود.ه
        

3

niyayesh

niyayesh

1403/3/17

          کتاب‌های این نویسنده پر از معماهایی هست که مخاطب رو شگفت‌زده می‌کنه. در طول داستان مدام حدس‌های مختلف می‌زدم، اما در نهایت همه اشتباه در می‌اومد. ابتدای داستان طوری شروع می‌شه که انگار یه اتفاق فراتر از منطق افتاده که قابل حل نیست. اما کم کم وقتی پیش می‌ره، شخصیت‌ها به جواب‌های منطقی و مناسب می‌رسند.
با این‌که داستان‌های بلند این نویسنده رو بیشتر می‌پسندم، ولی به عنوان یک داستان کوتاه جذاب و پر از کشش و معما بود.
داستان درمورد زنی به نام سایاکاست که ازدواج کرده، یک دختر کوچیک داره و پدرش به تازگی فوت کرده. از پدرش یه کلید و نقشه به جا مونده. سایاکا همکلاسی قدیمیش رو که قبلا باهاش رابطه عاطفی هم داشته، پیدا می‌کنه تا برای پیدا کردن ملک معلق به آن کلید، همراهیش کنه. سایاکا از دوران کودکیش هیچ خاطره‌ای نداره و فکر می‌کنه ریشه مشکلی که در زندگی مشترکش داره، به این خاطرات بر می‌گرده. 
روایت داستان از زاویه دید دوست سایاکاست و بخاطر شناخت زیادی که از سایاکا داره، روایت‌گر مناسبیه. در بین حل معماهای ملک، دوست سایاکا اطلاعاتی از زندگی خودش هم می‌ده و با سایاکا هم‌ذات‌پنداری می‌کنه.
معماها یک به یک به جا در داستان قرار گرفتند و حتی اگر اونا رو حدس بزنین، باز هم موقعیت‌هایی برای غافل‌گیری و میخکوب شدن داره.
به عنوان یک داستان کوتاه، داستان لذت‌بخش و پر کششی بود.
        

6

Haniyeh

Haniyeh

1403/1/15

          کتاب خوبی بود. تقریبا ۲۰ درصد اول کتاب برام جذابیت نداشت اما باقی کتاب رو بی وقفه خوندم و کشش لازم رو در خودش داشت. ژانر کتاب کاراگاهی و رازآلود هست.

داستان درباره دختری به نام سایاکا هست. دختری که ازدواج کرده و فرزندی داره و مدتی میشه که پدرش از دنیا رفته. سایاکا نمیتونه باور کنه مرگ پدرش طبیعی بوده چون اون رو در حال رفت و آمدهای عجیبی دیده که پدرش هیچوقت توضیحی درموردشون نداده. پس با یک کلید و نقشه‌ای که از وسایل پدرش به جا مونده، به سراغ دوست قدیمیش در دوران تحصیلش میره و ازش میخواد بهش کمک کنه تا راز کلید و خانه نشانه گذاری شده در نقشه رو بفهمه. اما دلیلش برای رفتن به اون خونه، فقط راز مرگ پدرش نیست. بلکه کودکی فراموش شده سایاکا نیز هست. اولین خاطره سایاکا مربوط به اولین روز مدرسه در کنار مادرش هست اما قبل از اون رو به خاطر نداره. تنها چیزهایی رو از اون دوره میدونه که پدر و مادرش براش تعریف کردن اما نیاز داره درباره گذشته خودش بیشتر بفهمه تا دلیل یکسری اتفاقات در زندگیش رو متوجه بشه. پس به همراه پسری که زمانی اون رو دوست داشت، راهی خانهٔ عجیب میشه.

در طول داستان حدسهای زیادی زدم که بعضیشون درست از آب دراومدن. از این نظر داستان به دلم نشست چون این یعنی نویسنده سرنخ‌هایی در داستان قرار داده تا مخاطب رو با خودش همراه کنه. از اون داستانهایی نیست که بخواد همه جوابهارو خودش بهتون بده؛ شما هم میتونید حدس بزنید و شاهد درست از آب دراومدنش باشید. من جاهایی که درست حدس زده بودم هم غافلگیر میشدم. روی روشی که برای رسیدن به هر حقیقت طی میشه درست و حسابی کار شده.
پایان معقولی داشت و جواب سوالات هم داده شد.
ترجمه هم روان هست و از مترجم کتاب و نشر قطره تشکر میکنم.
پیشنهاد میکنم اگر به این ژانرها علاقه دارید، بخونیدش.
        

32