زینب قلعه ئی

زینب قلعه ئی

@zeynab_ghalei

24 دنبال شده

55 دنبال کننده

یادداشت‌ها

نمایش همه
        #کتاب_خواندم
#رویای_دویدن
اثر وندلین ون درانن

این کتاب, یک رمان به تمام معنا نوجوانانه با ویژگیهای مخصوص به این سن است

 جسیکای ۱۶ ساله یک دونده ی حرفه ای در دبیرستان هست. در جریان یکی از اردوها، اتوبوس مدرسه تصادف میکنه و او پایش را از دست می دهد. و این تازه شروع ماجرای جسیکاست...

پرداخت کتاب و نحوه ی نگارش بسیار جذاب است طوری که زمان از دست آدم در می رود. این کتاب یکی از محبوبترین کتاب های انتشارات پرتقال است.
اممما
واقعیت زندگی خیلی تلختر از وقایع درون کتاب است. سرعت پذیرش جسیکا با مشکل بوجود آمده و اتفاقاتی که در ادامه می افتد سریعتر و مثبت تر از زندگی واقعیست. طوری که در اواخر کتاب، جسیکا از سالی که گذرانده به عنوان بهترین سال زندگی اش یاد می کند. حتی درد ها و سرعت بهبود زخم ها و اذیت ها و افسردگی ها خیلی کمتر از آن چیزی که هست به تصویر کشیده می شود که این برای رمان نوجوان نه تنها هیییچ اشکالی ندارد بلکه اتفاقا وجه مثبت ماجرا هست.

به عقیده ی من رمان نوجوان نباید تلخ نوشته شود. باید پر از امید و انگیزه باشد که کتاب، این مولفه ها را دارد.

اگر برای بزرگسال یک کتاب در همین ژانر میخواهین، من کتاب روی پاهای خودم اثر ایمی پردی را توصیه میکنم که زندگی واقعی ایمی را به تصویر کشیده است و بسیار بسیار جذاب و جالب توجه است. طوری که یادم می آید سالهای قبل که این کتاب را خواندم، تمام اینترنت را برای پیدا کردن فیلمها و عکسهای ایمی شخم زدم و کلی مدت در دنیای او زندگی میکردم.

اما کتاب رویای دویدن مناسب نوجوان می باشد.
برای والدینی که حساسیت دارند کتاب دوستی دختر و پسر  دارد. گرچه مترجم کمی کمک کرده که این مسئله کمرنگ تر شود ولی می توان قبل از نوجوان کتاب را خواند و راجع به در اختیار گذاشتنش برای نوجوان تصمیم گیری کرد.

یکی از نکات مثبت داستان دوستی جسیکا با رز است. رز دختری فلج مغزی هست که دوست دارد مردم به جای وضعیتش، خودش را ببینند. 
این نزدیک شدن به انسان های رنج کشیده و دارای معلولیت و همذات پنداری با آنان، نوجوان را از دنیای خود فراتر می برد.


      

1

        
تا حالا سفرنامه های رضا امیرخانی از رمانهایش برام جذاب تر بوده. داستان سیستان و جانستان کابلستان منظورمه.

خیلی ذوق کردم وقتی فهمیدم سفرنامه ی جدیدش از کره ی شمالیه. امیرخانی دو بار به کره ی شمالی سفر کرده و هر دو بار از تجربه ها و دیده هاش نوشته.

بار اول با هیئت دیپلماتیک رفته و بار دوم با یا گروه هنری که بار اول هم بودن, ولی تصمیم میگیرن دوباره برن.

خب همونطور که میدونین سفر به کره ی شمالی سفری ایه که آدمها نمیتونن براحتی برن حتی به سختی هم نمیتونن برای همین این سفرنامه از بدو شروع برای من جذاب بود.

سفر اول امیرخانی خیلی توی ذوقم زد. گرچه قلم جالبی داره ولی تحلیلهاش از وضعیت سیاسی و اقتصادی کره و مقایسه ی اون با ایران و نقش تحریم در شباهت کشورها و اینطور مسائل وقتی زیاد و طولانی تکرار میشد کسلم میکرد. نمیتونم بگم تحلیلهاش درست یا غلط بود چون هر آدمی نظرات خودشو میتونه داشته باشه ولی میتونم بگم (زیادی) بود و سفرنامه رو از ریتم و جذابیت مینداخت.

امیرخانی انصافا تلاشهای زیادی داشت که با مردم تعامل کنه و از اونا بنویسه ولی ناکام میموند و تقصیر خودشم نبود. ولی از همین مردم سوالات زیادی توی ذهن من نقش میبست که جای تحلیلهای طولانیش از تحریم و دیکتاتوری و اقتصاد، میتونست تحلیلهاش از برخورد مردم رو بگه و یکم سوالهای مغز منو جواب بده. میتونین بگین که خب سفرنامه نویس میتونه فقط مشاهداتش رو بگه.
اونوقت منم میگم اگر قراره فقط مشاهداتش رو بگه پس اونهمه تحلیل سیاسی چی بود این وسط؟

سفر دومش ولی جذابتر بود. باعث شد یه تصویری از کره ی شمالی هر چند کمی مبهم توی ذهن من نقش ببنده. در این کتاب بعضی رفتارهای کره ایها و سبک زندگیشون باعث میشه  خیلیی تعجب کنین و کنجکاو بشین. 

من یادمه سال پیش کتاب (دختری با هفت اسم) رو وسطاش بخاطر تلخ بودن و دوست نداشتن موضوعش رها کردم ولی خوندن کتاب امیرخانی کنجکاوم کرد دوباره سراغ این کتاب و مشابهاتش برم گرچه نمیدونم آیا همش بر مبنای حقیقته یا پیازداغش رو بخاطر مسائل سیاسی زیاد کردن؟

ولی مشاهدات امیرخانی رو مطمئنم حقیقته و از خوندن و درک  کره ی شمالی حداقل بطور مبهم خوشحالم. خصوصا سفر دوم امیرخانی رو بیشتر دوست داشتم.

رسم الخط جالبش که مثلا بهداشت را 
به داشت مینوشت، منو پرتاب کرد به روزهای شیرین نوجوانی و خواندن رمانهایش.
      

2

0

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.