معرفی کتاب شام با آدری هپبورن اثر ربکا سرل مترجم میلاد بابانژاد

شام با آدری هپبورن

شام با آدری هپبورن

ربکا سرل و 3 نفر دیگر
4.2
38 نفر |
11 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

64

خواهم خواند

35

ناشر
نون
شابک
9786226652148
تعداد صفحات
312
تاریخ انتشار
1399/7/7

توضیحات

        «شام با آدری ه‍‍‍پبورن» داستانی جذاب است که با شیرینی و تلخی، عشق و نفرت، غم و شادی، و قدرت بخشش و ادامه دادن زندگی آمیخته شده است. این رمان برای کسانی است که جایی و در نقطه ای از زندگی احساس کرده اند دلشان شکسته یا جایی جا مانده است. این کتاب می خواهد بگوید طاقت بیاورید، این پایان قصه? شما نیست! .ربکا سرل، نویسنده? جوان و خوش آتیه? آمریکایی، در «شام با آدری هپبورن» با تلفیق داستانی عاشقانه، رئالیسم جادویی و چاشنی روان شناسی، قصه? سابرینا را روایت می کند، دختری که عاشق آدری هپبورن بازیگر محبوب است.تا به حال، فکر کرده اید که اگر می توانستید پنج نفر را ــ زنده یا مرده ــ به مهمانی شامی دعوت کنید، آن پنج نفر چه کسانی بودند؟ سابرینا سال ها پیش به این سؤال جواب داده و حالا در شبی جادویی این مراسم رؤیایی در حال برگزاری است. وقتی سابرینا به شام تولدش می رسد، چند نفر از تأثیرگذارترین افراد زندگی اش را می بیند و خب، البته آدری هپبورن را. صحبت ها گل می اندازد و آرام آرام دلیل جمع شدن این شش نفر برای مهمانی شام روشن می شود...
      

لیست‌های مرتبط به شام با آدری هپبورن

نمایش همه
choobin

choobin

1404/2/30

استاد عروسکاستاد عروسکاستاد عروسک

کتاب های چشمک زن

71 کتاب

کتاب ها برای من در زندگی زنده ترین موجودات بی جان هستند...همونطور که معجزه آخرین پیامبر ما هم یک کتاب هست.اما بین همه کتاب هایی که خوندم همه کتاب هایی که به زندگیم وارد شدند و خیلی وقتا وسیله های نجات بخش من بودند، کتاب های زیادی بودند که مثل ستاره های دنباله دار توی زندگیم می درخشیدند و من محو زیباییشون می شدم و بعد محو می شدند...کتاب هایی هم بودند که اثرشون یه گوشه ای از وجود من مونده ولی حتی خیلی وقتا یادم میره که وجود دارند...اما معدود کتاب هایی هم بودند و هستند که وارد زندگیم شدند و مثل ستاره درخشیدند...ستاره هایی که هرموقع به یادشون میفتم و بهشون نگاه می کنم بهم چشمک می زنند و میدونم که هستند و هرموقع که بخوام میتونم دری رو به دنیاشون باز کنم و دوباره توی دنیاشون غرق بشم...بعضی ازونا کمکم کردند فراموش کنم ...بعضی التیام بخش بودند ...بعضی ملاقات با دنیای دیگه ای بود که دوست داشتم درونشون زندگی کنم یا حتی گاهی منو از لب پرتگاه برگردوندند...شاید خیلی ازونا از نظر دیگران پوچ ،کسل کننده ،بی محتوا یا بچگانه باشند یا حتی خیلی مهجور مونده باشند و چاپ تموم ، اما نقش مهمی رو تو زندگی من ایفا کردند ...بخاطر همین دوست داشتم ازشون یه لیست درست کنم...تا همینطور که داخل خونه جدا از بقیه کتاب ها گذاشته شدند و بهم قوت قلب میدن ، اینجا تو خونه جدیدم در بهخوان هم جا و مکانی داشته باشند.

90

Daydreamer

Daydreamer

1403/6/21

به امید دل بستمسم هستم، بفرماییدکتابخانه نیمه شب

ترکیب برنده:رئال+فانتزی= رئالیسم جادویی!

27 کتاب

ژانر رئالیسم جادویی یکی از محبوب ترین ژانر در بین سایر انواع ژانر رئاله که طرفدارای زیادی داره.توی این ژانر یک اتفاق جادویی و غیرممکن در دنیای واقعی رخ میده که نویسنده با استفاده از این اتفاق تلاش میکنه مسائل رئال و درام رو شرح بده.بعضی از افراد وقتی با کتاب های ژانر رئالیسم جادویی مواجه میشن فکر میکنن قراره داستان با تبیین و علت آوری برای اون اتفاق جادویی پیش بره درحالی که این مطلب هدف اصلی نویسنده نیست و درصورت دلخواه نویسنده به همچین کاری روی میاره و درواقع نویسنده با استفاده از این اتفاق،مسئله اصلی رو برای مخاطب ملموس تر و واضح تر میکنه.ژانر رئالیسم فانتزی برای کسانی که خیلی با ژانر رئال رابطه خوبی ندارن یا قصد شروع کتاب خوانی از این ژانر رو دارن بسیار توصیه میشه.چون معمولا ژانر رئالیسم جادویی به مباحث سنگین رئال نمیپردازن و ترجیجا مباحث ملموس تر و روزمره تری رو انتخاب میکنن و قلم نویسنده توی این ژانر راحت و روانه و خواننده تازه کار راحت تر ارتباط برقرار میکنه و به علت وجود جادو و فانتزی کم توی کتاب باعث تمایز این ژانر با روند آروم و یکنواخت کتاب های رئال میشه.

53

پست‌های مرتبط به شام با آدری هپبورن

یادداشت‌ها

          اگر به شما بگن می‌تونین ۵ نفر رو انتخاب کنین که یه شب باهاشون شام بخورین چه کسانی رو انتخاب می‌کنید؟ بدون محدودیت؛ از زنده و مرده، دوست یا غریبه.
تو کتاب «شام با آدری هپبورن» چنین موقعیتی برای سابرینا در شب تولدش پیش اومده. اون افراد هم از خونواده و دوست و آشناهاش هستن به علاوه‌ی آدری هپبورن، هنرپیشه‌ی مورد علاقه‌ش.
توی این جمع شش نفره و در بحث‌هایی که شکل می‌گیره، سابرینا در تلاشه چیزهایی رو بفهمه. زخم‌هایی سر باز می‌کنن و خاطراتی به یادش میان. این فرصت فراهم می‌شه که حرفاشون رو بزنن و بالاخره به نقطه‌ای برسن که سابرینا بتونه از بعضی مسائل بگذره، طرف مقابلش رو ببخشه و البته سهم خودش رو هم در روابطش و اتفاقایی که افتاده بپذیره.
چیزی که کتاب رو برام جذاب می‌کرد این بود که هر چی صحبت‌ها و همین‌طور روایت گذشته (یک فصل درمیون) جلوتر می‌رفت، به لایه‌‌های جدید و حتی غافلگیری‌هایی می‌رسید که نشون می‌داد داستان به این سادگی هم نبوده.
اگر به یه رئالیسم جادوییِ عاشقانه با تم روان‌شناسی علاقه دارین، این کتاب رو پیشنهاد می‌کنم :)
        

10

        فکر کنم بهترین رمانی که در طول زندگیم خوندن ، همین کتاب باشه ،در فصل فصل  این کتاب و در لحظه لحظه زندگی سابرینا خودم رو میدیدم ، من در این داستان غرق شدم ... 
کاش میتونستم آرزو کنم که توبیاس ، بتونه به زندگی برگرده ، 
اما این رمان ، انعکاسی از زندگی واقعی بود، اینکه باید تلخی دوری رو مثل  پاد زهر ناچارا  سر بکشیم تا بتونیم به زندگی ادامه بدیم ... 




      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

4

محدثه ز

محدثه ز

3 روز پیش

          "ما اینجائیم که راه برگشت‌مون رو پیدا کنیم"

اگه می‌تونستید پنج نفر رو زنده یا مرده به مهمانی شام دعوت کنید، اون پنج نفر چه کسانی خواهند بود؟!

سابرینا به این سوال پاسخ داده، و حالا از ساعت ۱۹:۳۰ تا ۰۰:۰۰ با ۵ نفر منتخب‌ش سر میز شام نشسته و این ۴:۳۰ قراره به‌اندازه همه زندگی سابرینا و حرف‌های نگفته‌ش باشه.

به‌نظر من این کتاب، یک کتاب کامله. بذارید براتون کتاب کامل رو تعریف کنم، کتابی که شما هرزمان با هر دیدگاهی سراغش بری حرفی برای گفتن باهات داره، از عشق، نفرت، دوستی، خانواده و...
که این کامل بودن رو به‌نظرم مدیون انتخاب درست و هوشمندانه ۵ نفره.

این‌کتاب دوبخش داره:
۱.سر میز شام، با ۵ نفر منتخب سابرینا، که شامل بحث‌های فلسفی‌ و نقد و بررسی بخش دوم از دید سایرینه و بالغانه‌تره. (بخش قابل تامل)

۲.فلش‌بک‌هایی به زندگی سابرینا در ۲۰_۳۰ سالگی متناسب با بحث، که پر از شور، شوق و هیجان دوران جوانیه. (بخش رمانِ راحت‌خوان)

محوریت اصلی این کتاب عشقه، من طرفدار رمان‌های عاشقانه نیستم اما این کتاب عشق پرشور و هیجان و سرخوشی سابرینا و توبیاس رو روی ترازوی نقد و در مقابل عشق واقعی و دیدگاه بقیه نسبت به رابط‌شون قرار می‌ده و نقدش میکنه.
این نوع نگاه به عشق به عنوان یک مسئله جدی نه صرفا یک احساس برای من جذاب بود.
*نکاتی که در رابطه عاطفی باید بهش توجه کرد:
(نتایج من با توجه به کتاب)
۱. عشق هرگز کافی نیست.
۲. بررسی اهمیت مسائل مالی! (این خیلی جالب بود)
۳. گاها واقعیت اون چیزی که ما فکر می‌کنیم نیست. ۴.اهمیت شناخت درست طرف مقابل و رسیدن به‌درک متقابل و فهم مشترک در روابط.
همه ما این فرصت رو نداریم که آدم‌ها رو دور هم جمع کنیم و کم‌کارهامون رو جبران کنیم یا حرف‌های نگفته‌مون رو بهشون بگیم...
مورد ۳ و ۴ در واقع محوریت اصلی کتابه، داره بهمون میگه نه فقط در زندگی عاشقانه بلکه تو همه زندگی این درک متقابل و حرف زدن چقدر می‌تونه بهمون کمک کنه.
برای همین خوندن این کتاب رو اول به کسی که به نوعی درگیر روابط عاطفی هستند، بعد پدر و مادرها، در آخر هم به هرکسی که یک رمان روان‌شناختی خوب می‌خواد پیشنهاد می‌کنم.

و اما پایان کتاب! 
پایان کتاب برای من بی‌نهایت دل‌نشین و البته جذاب بود و بزرگترین درس رو بهمون میده، این که از عشق به خودمون و شناخت بهتر و بیشتر خودمون برسیم.
(خیلی دوست دارم در مورد پایان کتاب بیشتر بگم اما نمی‌خوام اسپویل کنم :دی )

از ویژگی‌های خوب کتاب:
+ترجمه روان
+فصل‌های کوتاه
+شخصیت‌های واقعی و قابل درک
+همه خوانه، میشه راحت به هرکسی پیشنهادش داد


اسم اصلی این کتاب "لیست شام" هست، که به نظرم "شام با آدری هپبورن" انتخاب هوشمندانه‌تر و جذاب‌تریه.
×من طرفدار آدری هپبورن نیستم و صرفا اسمش رو شنیده بودم اما بی‌نهایت از کتاب لذت بردم، و خب اگه فَنِ آدری باشید این لذت دوچندان می‌شه.
        

0

          کتابی راجب به نرسیدن.
سابرینا دختری که اسمش از یکی از فیلم های معروف آدری هپبورن گرفته شده اکنون یک فرصت جادویی دارد ، فرصتی که می تواند پنج نفر را به تولدش دعوت کند و فرق ندارد زنده یا مرده !
کتاب شخصیت پردازی فوق العاده ای رو در خود جای داده و این مثبت ترین ویژگی این کتاب محسوب می شود ، در نگاه اول  با خواندن عنوان رمان به نظر می آید با کتابی مواجه هستیم که آدری هپبورن یکی از کلید ترین شخصیت هایش است اما بعد از کمی پیش رفتن در دل داستان خواننده نمی تواند این حس را نادیده بگیرد که صرفا نام آدری هپبورن وسیله ای برای تبلیغ این کتاب بوده ، هرچند که به خوبی به این هدفش رسیده است ، حداقل  برای من دلیل اصلی خواندن این کتاب نام دختر معصوم هالیوود در عنوان کتاب بوده است ( در گوشه کنار ها برخی اوقات به حقایقی از زندگی این بازیگر در کتاب اشاره می شود).
اما در اصل این کتاب داستان عاشقانه دو فرد است داستانی که از نوجوانی تا بزرگسالی طی می شود روند آرام و دلنشینی را دنبال می‌کند روندی که تا اوایل کتاب دنبال می شود اما ناگهان با کلیف هنگری تبدیل به روندی دردناک و عذاب آور می شود تبدیل می شود به تلاشی ملتمسانه برای بزرگ نشدن ، برای قبول نکردن این واقعیت که در یک رابطه صرفا عشق کافی نیست. نویسنده در بیان کردن این هدف کتاب کاملا موفق ظاهر شده و یک اثر کاملا روانشناسانه به جای گذاشته است.
اگر به دنبال یک اثر عاشقانه ، رئالیسم و در عین حال جادویی با روندی آرام هستید این انتخاب خوبی برایتان است اما اگر صرفا مانند من برای اسم آدری هپبورن شروع به خواندش کردید نمی تواند به خوبی حس کنجکاوی شما را برآورده کند و این دقیقا دلیلی است که من چنین نمره ای به این کتاب داده ام.
در آخر ترجمه کتاب گاهی خوب و گاهی بد است و سانسور های بی جهتی در خود دارد ، وقتی متوجه شدم مترجمان این کتاب همان مترجمان کتاب هر دو در نهایت میمیرند هستند متوجه دلیل این سانسور های بی جهت شدم.

شماهم میتونید پنج نفر خودتون رو در کامنت ها بگید :
        

28