حشاشین تموم شد و ازونجایی که هنوز اشتیاق به شروع کتاب جدیدی ندارم اومدم سراغ این کتاب که قرار بود همخوانی کنیم ولی من نتونسته بودم تمومش کنم اومدم...نویسنده این کتاب رو براساس عشقی که به آگاتا کریستی داشته نوشته ؛ حتی زندگی آگی مورتون (که اسمش هم باتوجه به نام آگاتا انتخاب شده) با الهام از کودکی خود آگاتا و طی تحقیقات نویسنده درین مورد نوشته شده...و به نظرم نویسنده خیلی خوب تونسته بود حال و هوای دورانی که داستان رخ می داد رو نشون بده...
از طرفی اینکه یهو در داستان با اسم هکتور پرو ( دوست و همراه آگی) روبرو می شدم و میگفتم عه مثل هرکول پوآرو یا با توصیفات مادربزرگ جین یاد خانم مارپل میفتادم خیلی لذت بخش بود.
اما تا حدود صفحه صد نمیدونم مشکل از نوع نوشتار نویسنده بود یا چیز دیگه؛ که باعث شد کتاب رو نتونم تموم کنم و نصفه موند و به الان رسید... که خب بعد به متن عادت کردم و خیلی کتاب و یه سری از شخصیت هارو دوست داشتم. مخصوصا فیبلی ، آگی و مادربزرگ جین رو.اول کتاب هم عکسایی به عنوان معرفی شخصیت ها گذاشته شده بود که خیلی بامزه بود.😅
ولی دو تا چیز کتاب بود که دوست نداشتم ...اولین مساله یا سوالی که برام پیش اومد این بود که آیا واقعا کتاب برای مثلا یه بچه دوازده ساله مناسبه؟🤷♀️خودم به شخصه همچین کتابی رو به پسرم پیشنهاد نمیدم که بخونه...
و نکته بعدی اینکه برام مساله قتل که داشت حل می شد سنگین بود.درواقع پایان کتاب رو دوست نداشتم ... نه اینکه نویسنده درباره معمای قتل ضعیف کار کرده باشه...اما احساس می کردم روح نویسنده نه تنها در روح عمه ماریان حلول کرده بلکه در تمام داستان سعی داشت این مفهوم رو باصدای بلند ابراز کنه که فمینیسته...این حرفم الزاما به معنای تایید و یا رد فمینیست و یا ناقض اینکه در خیلی از مسائل ، زن ها قربانی تفکرات و هزاران چیز اشتباه دیگه در جامعه هستند نیست ...حتی خودم یکی از زخم خورده های همین تفکرات و شاید به بدترین شکل ممکنش هستم...فقط نوع مطرح شدنش در داستان و مخصوصا در آخر داستان و حتی در حل معما منو مایوس کرد.
احساس می کنم گاهی ما زنها نه تنها قربانی افکار کهنه بلکه قربانی افکار جدید هم هستیم... و فقط داره یه ظاهر قشنگی برای تظاهر به تغییر افکار عمومی نشون داده میشه اما از درون هنوز همه چیز داغونه.
در نهایت اینکه من برای پایان کتاب نیاز به توضیح بیشتری داشتم و این منو دلزده کرد ...اما با همه این ها به نظرم کتاب خیلی قشنگی بود و از خوندنش لذت بردم ...فقط این توضیحات برای این بود که بعدا دلیل امتیار کم کردن برام یادآوری بشه ... و البته شاید بعدا که کتاب در ذهنم ته نشین شد خیلی چیزها در مورد کتاب برام تغییر کنه ...منتها اگر فورا بعد از خوندن کتاب نظرم رو ننویسم دیگه هیچوقت نمیتونم برگردم و براش یادداشت بنویسم. 😣