معرفی کتاب شوهر مدرسه ای اثر جووانی گوارسکی مترجم جمشید ارجمند شوهر مدرسه ای جووانی گوارسکی و 2 نفر دیگر 4.6 4 نفر | 4 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 6 خواهم خواند 1 ناشر کتاب پرواز شابک 9789649082174 تعداد صفحات 240 تاریخ انتشار 1380/12/13 توضیحات کتاب شوهر مدرسه ای، ویراستار سهراب پارسی. یادداشتها محبوبترین جدیدترین کوثر دماوندی 1401/3/13 یک تجربه ی خوب و لذت بخش دیگه از خوندن کتاب های گوارسکی. البته به خوشمزگی دن کاملیو نبود اما خوندنش خالی از لذت نبود ، از روی این کتاب فیلم نان عشق موتور هزار ب نویسندگی پیمان قاسمخانی و کارگردانی ابوالحسن داوودی بدون ذکر نام کتاب اقتباس شده؛ داستان راجع ب یک خانواده که ثروت ومقام انچنانی ندارن اما همچنان در توهم اشرافیتن. عموی بزرگ خانواده و میراث دار اصلی فرصت کمی بهشون میده تا دختر خانواده عروس بشه وگرنه تتمه ثروت رو از دستشون میگیره.... 0 5 فهیمه 1400/8/6 کتاب راجع به یک خانوادهی اشرافیِ بیپوله که سر بار یک عموی تازه به دوران رسیده هستن. عموی مذکور بی مقدمه و ناگهانی برای برادرزادهش شرط میذاره اگر تا ۴۸ ساعت ازدواج نکنه، از ارث محروم میشه و برادرزاده در اوج استیصال مجبور به ازدواج با یک بی سر و پا میشه... ترجمهش به معنی واقعی کلمه محشره. مدتها بود ترجمهی به این خوبی ندیده بودم. واقعا افسون میخورم که این همه مدت این کتاب رو داشتم، اما نخونده بودمش. بینهایت خوب بود. 0 4 شیدونگ 1403/1/25 بامزه! جون می ده برای اقتباس سینمایی یا تیاتری! 0 1 choobin 5 روز پیش خیلی کتاب بامزه و حال خوب کن و شیرینی بود...اون حال و هوای راوی داستان و صد البته ترجمه خیلی باحالش رو دوست داشتم...یه جورایی انگار یه صحنه نمایش در حال اجرا بود...این کتابو که خوندم با خودم گفتم داستانای قدیمی چقدر بی شیله پیله بودند...این همه تبلیغات و ادا و اطوار نداشتند و آدما بدون هیچگونه سوگیری و القای نظر دیگران مینشست پای خوندنشون...بعدم راحت و صادقانه می گفت کتابو دوست داره یا نه...برعکس کتابای الان که حتی وقتی اون کتابو دوست داری گاهی نمی تونی حتی با خودت صادق باشی چون بهت هزار تا انگ می چسبه ...یا حتی یه کتابو بهش انتقاد داری اما جرات نمی کنی چیزی بکی چون صدنفر می ریزند سرت و میگن تو نمی فهمی...کتاب خوندن تو این دوران سخت شده ...اینکه بتونی نظر و سلیقه خودتو حفظ کنی ...اینکه با وجود فشار جامعه و دنیا و سرعت وحشتناک و تعداد زیاد کتاب ها بتونی زمان رو متوقف کنی و بشینی پای یه کتاب کار ساده ای نیست...چه بپذیریم یا انکار کنیم یه جورایی هممون کمابیش تحت تاثیر این موقعیت دنیای جدید کتابی قرار گرفتیم...و کتابا به دلمون مثل قدیما نمی چسبه چون دوست داریم فورا یه کتابو تموم کنیم و دوباره در دنیای کتاب های جدید شیرجه بزنیم...دنیای جدید غرق دوپامین رو به جلو پیش می ره و گاهی منو به یا آدمای انیمیشن وال ای میندازه...همینطور که توی این دنیای جدید غرقم و دست و پا می زنم گاهی دلم میخواد دنیا بایسته و من با یه آرامش روحی بدون زمزمه هیچ انتقاد و پیشنهادی...بدون هیچ پیش زمینه ای به صدای کتاب ها گوش بدم و ببینم کدوم منو دعوت به خوندن می کنه...اون موقع هست که میتونم صدای کتاب هایی رو بشنوم که توی شلوغی و سر و صدای این روزا گم شدند و به طرفشون میرم و برشون می دارم...در آ رامش غرقشون میشم و وقتی بیرون میام خودمو میبینم که چقدر حالم خوبه ...یه لبخند روی لبمه که تحت تاثیر نظر حرف دیگران نیست ...چیزیه که فقط من تجربه اش کردم. این کتاب این حال خوش رو برام زنده کرد...فقط با معرفی یه دوست کشیده شدم سمتش و با وجود همه کتابای نصفه نیمه و غیره تا رسید دستم شروعش کردم...دیدنش بهم حال خوشی می داد ...تو سکوت آخر شب یهو می دیدم چقدر جلو رفتم و چقدر خوشم.خوشحالم که خوندمش 💖 6 5