معرفی کتاب زاغ مقلد اثر سوزان کالینز مترجم شبنم سعادت

زاغ مقلد

زاغ مقلد

سوزان کالینز و 1 نفر دیگر
4.2
31 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

50

خواهم خواند

13

ناشر
افراز
شابک
9789642438266
تعداد صفحات
354
تاریخ انتشار
1393/11/21

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        
نبرد نهایی کتنیس اوردین آغاز شده است.
«اگر ما بسوزیم، شما هم با ما می سوزید»
زاغ مقلد کتاب سوم از سه گانه ی شگفت انگیز عطش مبارزه
برنده جایزه کتاب رد هاوس
به نظر استفنی مه یر «فوق العاده» است.
تایمز آن را «شگفت انگیز» می خواند.
استیون کینگ «نمی توانسته از خواندنش دست بکشد».
ساندی تلگراف آن را «ترسناک، هیجان انگیز و به طرز غافل گیر کننده ای تفکربرانگیز» می داند.
لس آنجلس تایمز آن را «مسحور کننده، تخیلی و خزنده» معرفی می کند.
ریک ریوردین می گوید: «تقریبا عالی ترین داستان ماجراجویانه ای است که تاکنون خوانده ام.»
نیویورک تایمز از آن به عنوان «داستانی درخشان و زیرکانه با پردازشی عالی و بی نقص» یاد می کند.

      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به زاغ مقلد

نمایش همه
choobin

choobin

6 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 93

به آرامی می چرخم و با کرسیدا مواجه می شوم.می گوید:کتنیس رئیس جمهور اسنو خواسته بمباران را زنده پخش کنند.بعد خودش حضور پیدا کرد تا بگوید او به این شیوه برای شورشی ها پیام می فرستد.تو چطور؟دلت می‌خواهد به شورشی ها چیزی بگویی؟میگویم:می‌خواهم به شورشی ها بگویم من زنده ام .همین جا توی منطقه هشت.جایی که کاپیتول همین الان یک بیمارستان پر از مرد و زن و بچه را بمباران کرده است.میخواهم به مردم بگویم که اگر حتی برای یک لحظه فکر کنید در صورت آتش بس کاپیتول با ما منصفانه برخورد خواهد کرد خودتان را گول می زنید.چون می دانید که آنها کی هستند و چکار می کنند. دستهایم بی اختیار باز می شوند ، انگار می خواهند کل وحشت و هراس اطرافم را نشان بدهم.《این کاری است که آنها می کنند و ما باید با آنها بجنگیم.》 حالا به سمت دوربین می روم و خشم و غضبم هدایتم می کند تا ادامه بدهم.《رئیس‌جمهور اسنو می گوید برایمان پیام می فرستد؟خب، من هم یک پیام برای او دارم؛می توانی شکنجه مان کنی،بمبارانمان کنی و منطقه هایمان را بسوزانی و با خاک یکسان کنی اما می دانی؟ اگر ما بسوزیم شما هم با ما خواهید سوخت.》

2

لیست‌های مرتبط به زاغ مقلد

Daydreamer

Daydreamer

1403/5/24

ناهمتاناهمتا؛ یاغیناهمتا؛ هم پیمان

نگاهی متفاوت به آینده

30 کتاب

کتاب های علمی تخیلی و آخر زمانی به نسبت بقیه ژانر ها کمتر بهش توجه میشه ولی طرفداران خاص خودشو داره و بسیاری از کتاب های این ژانر به راحتی میتونه با کتاب های فانتزی رقابت کنه بسیاری از سری فیلم های معروف و محبوب مثل دونده هزارتو،عطش مبارزه،جعبه پرنده،ناهمتا ابتدا کتاب بودن و خوندن کتاب هاشون به علت تغییر و کوتاه کردن برای ساخت فیلم،خالی از لطف نیست.(مخصوصا کتابی مثل دونده هزار تو که ادامه داستان به صورت فیلم ساخته نشد یا فیلم ناهمتا که کاملا پایان رو تغییر دادند) توی این لیست سعی کردم کتاب های موردعلاقه خودم رو در ژانر علمی تخیلی لیست کنم،امیدوارم از خوندنشون لذت ببرید💙 پ.ن۱:لازمه اشاره کنم که بیشتر کتاب های لیست در دسته علمی تخیلی به صورت مستقیم قرار نمیگیرن،در داستان هاشون یک تغییر کلی در جهان داستان رخ داده و باعث تغییر سبک زندگی شده،به همین دلیل این کتاب هاروهم توی لیست قرار دادم (مثل کتاب هردو در نهایت میمرند یا آخرین کوچ) پ.ن۲:دونده هزار تو مجموعه ۶ جلدی هست،۵ جلد رو نشر افق و باژ چاپ کرده و جلد ششم قصر کرنک رو هنوز نشر معروفی ترجمه نکرده پ.ن۳:مجموعه بازیکن شماره یک آماده جلد دومش به اسم بازیکن شماره دو آماده رو نشر باژ چاپ کرده که متاسفانه بازم نتونستم به لیست اضافه کنم،موقع تهیه کتاب حواستون باشه دو جلدیه پ.ن۳:کتاب جعبه پرنده به صورت تک جلد و مشابه سناریو فیلم توسط میلکان و سایر نشر ها چاپ شده اما مجموعه دو جلدی کامل توسط نشر باژ با اسم کابوک چاپ شده پ.ن۴:مجموعه عصیانگران،صد نفر(۴جلدی)،موج پنجم(از نشر باژ)رو بهم معرفی کردن و با معرفی دیگران به این لیست اضافه کردم وگرنه خوندم هنوز مطالعه اشون نکردم،اگر این چهار مجموعه رو مطالعه کردید،خوشحال میشم نظرتون رو بگید✨️

38

پست‌های مرتبط به زاغ مقلد

یادداشت‌ها

choobin

choobin

7 روز پیش

          این کتاب هم کند شروع شد اما  زود تغییر کرد و روند تندی پیدا کرد...من‌ قبلا پیش از خریدن و خوندن کتاب‌ها فیلم‌ها رو دیده بودم و همیشه از اون سکانس نهایی فیلم یعنی اون زوج و بچه هاشون حرصم می گرفت و از طرفی یه جورایی هم با خودم طی خوندن کتاب می گفتم چون فیلم رو دیدم هیچ چیزی در مورد کتاب خیلی منو شگفت زده نمی کنه ...اما جلد سوم ثابت کرد که اشتباه می کردم...بی نظیر بود و واقع بینانه ...همه چیز  رویایی  و غیر منطقی تموم نشد...با تک تک حوادث دلخراش زجر کشیدم ...با تمام رنج و خشم و نفرت کتنیس زندگی کردم و کنارش با سردرگمی ها و سوالاتش دست و پنجه نرم کردم...گیل برام همچنان شخصیت محبوبم باقی موند ...همینطور فینیک عزیزم و هیمیچ  ...اما دیگه از پیتا هم بدم نمیاد...یه جورایی اون تغییراتی  که درونش اتفاق افتاد دیدمو نسبت بهش عوض کرد...باورم نمیشد  این کتاب بشه یکی از مجموعه های محبوبم ... ولی عاشقانه دوستش دارم...بااینکه یکی از مهم ترین اتفاقات  کتاب که یادم نبود در فیلم ها هم اتفاق افتاده یا نه،رو  یادداشت یک نفر باعث شد برام لو بره و ازش خبر داشته باشم. و حرف آخر اینکه این کتاب قرار نبود به خاطر حال و هوای جنگ خونده بشه؛ هدف صرفا خوندن یه کتاب نصفه نیمه دیگه بود؛ اما برام الهام بخش بود و باعث شد به یه سری از افکارم در مورد جنگ جهت بده یا به عبارت دیگه اونارو مستحکم تر کنه.
پی نوشت: حدود ۱۵۰ صفحه از کتاب مونده بود و تازه حدود سه و نیم بامداد بعد از اومدن مهمونی برداشتم که یکم بخونم و تا تموم نشده از دستم نیفتاد.🩵
        

7

        داستان کتاب سوم از این مجموعه، بیشتر در مورد جنگ با حکومت مرکزی و کاپیتول بود و در این کتاب خبری از مسابقات  نبود کشش و جذابیت داستان این کتاب بدک نبود ولی زیاد باهاش حال نکردم

پایان بدی داشت و توی این کتاب قهرمان داستان یعنی کتنیس، جدای از جنگ ها، بیشتر با مشکلات روانی دست و پنجه نرم می کرد 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

اول از هرچ
        اول از هرچیزی نمیتونم احساسی رو که این جلد از مجموعه بهم داد رو توصیف کنم بی‌شک این داستان داستان یک انقلاب بود یک شورش یه جنگ بی رحم .این جلد با وجود فروپاشی های روانی کارکتر ها برای من خیلی حس مبهم و دردناکی داشت شکنجه های جسمانی و روانی که کارکتر ها تحمل کردند، اونقدر واقعی میتونستم احساس کتنیس رو حس کنم که وقتی توی بیمارستان منتظر بود تا گروه نجات پیتا رو برگردونند میتونستم خیسی رو روی گونه های خودم احساس کنم .
این که شخصیت پیتا اینطوری زیر شکنجه عضو شده بود حتی از مرگش هم بد تر بود .و کل کتاب انگار که یه شو تلویزیونی بود یه نمایش یه چهره برای یک انقلاب چیزی که  آتش هر انقلابی برای برافروخته شدن بهش نیاز داره و کتنیس دختر هفده ساله ای که در دست قدرت ها تبدیل به یه ابزار شده .
اما نمیتونم شوکی رو که با منفجر شدن اون همه بچه متحمل شدم رو بیان کنم .شورشی ها خود انقلابی ها با نماد کاپیتول بچه ها و درمانگر های خودشون رو به کام مرگ فرستادند تا چی؟ به روند انقلاب سرعت بدن و این کار خوب جواب داد برای رسیدن به قدرت همون چیزی رو هدف قرار دادند که جزوی از آرمان هاشون برای این انقلاب بود اونها بچه ها رو به اسم دشمن کشتند تا روند انقلابشون سرعت پیدا کنه اما جالب این جاست که این اتفاق ها فقط توی کتاب ها نمیوفته ...
و در آخر کتاب با پیشنهاد این که بازی های عطش جدیدی بر گذار بشه ما میتونیم متوجه عمق فاجعه بشیم این که هیچ چیز تغییر نکرده هیچ چیز هنوز هم این بازی بازی قدرته و آرمان های انسانی فقط یک شعار هستند یک نقاب !داستانی از یک دیستوپیا واقعی..
پس وقتی که مسیر تیر کتنیس از یک دیکتاتور به طرف قلب دیکتاتور جدید پرتاب شد میتونستم متوجه بشم که خون توی رگ هام یخ زده .
بیست صفحه آخر رو با هر خط بغض و گریه خوندم در آخر تو میتونی بفهمی این داستان عاشقانه کتنیس پیتا یا گیل نیست که داستان اصلیه این انقلاب و مرگ ها و نماد های این کتاب هستند که مسئله اصلی هستند این مجموعه رو نمیشد یه داستان سطحی تصور کرد، نمی‌دونم شاید فقط این حسی هست که من نصبت به این کتاب داشتم شاید بغییه نظرات متفاوتی داشته باشند ولی این مجموعه یکی از بهترین و به یاد ماندنی ترین سگانه هایی بود که تا به حال خوندم پس...
Are you, are you
Coming to the tree?
They strung up a man
They say who murdered three
Strange things did happen here, no stranger would it be
If we met at midnight in the hanging tree
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

18

          زاغ مقلد جلد سوم مجموعه کتاب عطش مبارزه
خلاصه:
کنتیس اوردین در دو بازی گرسنگی جان سالم به در برده است اما او تبدیل به نمادی از یک انقلاب شده است 
نظر شخصی:
یکی از بهترین مجموعه هایی که خوندم در آینده باز هم می خونم 
دلایلی که این مجموعه کتاب رو پیشنهاد می کنم بخونید:
۱. رشد شخصیت های داستان تغییر و تحولات شخصیت ها
۲. بحث سیاسی کتاب که واقعا جذابه پلوتارک بازی گردان وقتی میگه برای چند دهه ی دیگه نیازی به انقلاب نداریم واقعاً جذابه یجوری نشون داد اون همه خون ارزششو داشت ولی باز هم اونها آدم بودن و هنوز به تمام آرمان ها نرسیدن
۳. به اندازه بودن صحنه های اکشن و عاشقانه 
در ادامه باید اضافه کنم که به سنتون توجه کنید به ۱۴ تا ۱۸ ۱۹ پیشنهاد می کنم شاید برای بزرگتر ها یکم کسل کننده بچه گانه بشه
خب میرسیم به تحلیل من از داستان واقعا یه پایان خوش حق شخصیت اصلی بود با اینکه کاملاً خوش هم نبود ولی بازم خوب تموم شد 
اینقدر که من برای مشکلات پیتا و کنتیس گریه کردم برای خودم شخصاً گریه نکردم😂  و کنتیس خیلی بد تا کرد با پیتا حدود اواسط کتاب اصلاً هیچ دلیلی نداشت به کسی که آسیب روانی خورده حافظه اش دستکاری شده توقع داشته باشه باهاش مهربون باشه نمی فهمیدم شاید برای اینکه توقعاتش رفته بود بالا خودش هم قبول داشت بنابراین عفو کردمش🤭
        

15

هلیاخانم

هلیاخانم

7 ساعت پیش

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          قصد نداشتم برای این مجموعه یادداشتی بگذارم؛ اما بعد از تمام کردنش حس کردم دینی دارم که باید ادا کنم.
مجموعه بازی‌های گرسنگی روایتگر یک انقلاب است، انقلابی که بعد از سال‌ها نفرت از یک دیکتاتوری عظیم با یک آتش کوچک جان می‌گیرد و در طی وقوعش هم جان‌های زیادی را می‌گیرد.
موضوع جالب است. یک دیستوپیای واقعی، یک انقلاب دارای آرمان‌های منطقی و غیرسطحی.
اما چیزی که این باعث توفیر این مجموعه با دیگر کتاب‌ها شده، شخصیت اصلی داستان است. کتنیس یک انقلابی نیست؛ جسور و گستاخ و نترس نیست. کتنیس گاهی حتی نمی‌تواند با احساساتش کنار بیاید. کنتیس اشتباه می‌کند. کتنیس گاهی حتی نمی‌خواهد زاغ مقلد باشد. همچین شخصیت واقعی و قابل‌درکی در کنار کتاب‌های امروزی که همگی شخصیت دخترشان گستاخ و بی‌پروا، بدون هیچ دلیلی هستند، یک  معجزه زیباست.
سایر کارکترها هم هیچ‌کدام بی‌نقص یا حتی جذاب نبودند. به همین‌خاطر همذات‌پنداری را آسان می‌کرد.
سناریو‌ها همگی جدید بودند و پشت تک‌تک‌ آنها فکر شده بود. استرس و هیجان هم بخاطر پلات‌توییست‌های قوی کاملاً حس می‌شد.
اما پایانش بود که مرا مجذوب کرد؛ نه کس خاصی مرد نه حرف عاشقانه‌ای زده شد؛ اما من بیست صفحه آخر با حلقه‌ای اشک خواندم. گویی من آنجا هستم و درد کتنیس درد من است. 
در آخر اگر از من بپرسید که: ما این کتاب را دوست خواهیم داشت؛ واقعی یا غیرواقعی؟ 
من در جواب خواهم گفت: واقعی.

پ.ن: تنها ایراد وارده به این کتاب، این است که اول شخص نوشته شده و که برای من جالب نبود.
پ.ن²: این نشر دیالوگ‌ها را محاوره ترجمه نکرده است.
پ.ن³: اگر میان فیلم یا کتاب شک دارید، توصیه می‌کنم اول کتاب را بخوانید و بعد به فیلم رجوع کنید. درهرحال فیلمش یکی از بهترین‌های اقتباس‌هایی است که تاکنون دیدم!
        

0