معرفی کتاب روح ایستگاه نیشی یویگاهاما اثر تاکشی موراسه مترجم پرنیان نصوری

 روح ایستگاه نیشی یویگاهاما

روح ایستگاه نیشی یویگاهاما

تاکشی موراسه و 1 نفر دیگر
4.5
7 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

26

شابک
9786225667754
تعداد صفحات
200
تاریخ انتشار
1403/1/1

توضیحات

        همه‌چیز از یک حادثه شروع شد؛ هنگامی که یک قطار سریع‌السیر با انحراف از ریل، به دره سقوط کرد و شصت و هشت مسافر آن جان باختند.

دو ماه پس از حادثه، شایعه‌ای پخش شد که می‌گفت هنگام نیمه‌شب، در ایستگاه نیشی‌یویگاهاما، روحی ظاهر می‌شود که افراد را به روز حادثه می‌برد تا برای آخرین بار عزیزانشان را ملاقات کنند‌. اما برای این ملاقات قوانین سفت و سختی وجود دارد. آیا افراد از این فرصت برای خداحافظی با عزیزانشان استفاده می‌کنند؟
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به روح ایستگاه نیشی یویگاهاما

نمایش همه

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به روح ایستگاه نیشی یویگاهاما

Daydreamer

Daydreamer

1403/6/21

به امید دل بستمسم هستم، بفرماییدکتابخانه نیمه شب

ترکیب برنده:رئال+فانتزی= رئالیسم جادویی!

26 کتاب

ژانر رئالیسم جادویی یکی از محبوب ترین ژانر در بین سایر انواع ژانر رئاله که طرفدارای زیادی داره.توی این ژانر یک اتفاق جادویی و غیرممکن در دنیای واقعی رخ میده که نویسنده با استفاده از این اتفاق تلاش میکنه مسائل رئال و درام رو شرح بده.بعضی از افراد وقتی با کتاب های ژانر رئالیسم جادویی مواجه میشن فکر میکنن قراره داستان با تبیین و علت آوری برای اون اتفاق جادویی پیش بره درحالی که این مطلب هدف اصلی نویسنده نیست و درصورت دلخواه نویسنده به همچین کاری روی میاره و درواقع نویسنده با استفاده از این اتفاق،مسئله اصلی رو برای مخاطب ملموس تر و واضح تر میکنه.ژانر رئالیسم فانتزی برای کسانی که خیلی با ژانر رئال رابطه خوبی ندارن یا قصد شروع کتاب خوانی از این ژانر رو دارن بسیار توصیه میشه.چون معمولا ژانر رئالیسم جادویی به مباحث سنگین رئال نمیپردازن و ترجیجا مباحث ملموس تر و روزمره تری رو انتخاب میکنن و قلم نویسنده توی این ژانر راحت و روانه و خواننده تازه کار راحت تر ارتباط برقرار میکنه و به علت وجود جادو و فانتزی کم توی کتاب باعث تمایز این ژانر با روند آروم و یکنواخت کتاب های رئال میشه.

46

یادداشت‌ها

Daydreamer

Daydreamer

1403/12/11

کتاب روح ا
          کتاب روح ایستگاه نیشی یویگاهاما جزو یکی از کتاب های مورد علاقه ام در ژانر رئالیسم جادویی و حتی جزو بهترین کتابی که امسال خوندم تبدیل شد.اولین موردی که میخوام اشاره کنم اینه که فضا پردازی داستان خوب بود،لوکیشن های داخل کتاب ملموس بودن و نویسنده با استفاده از توصیف های به اندازه و حداقلی باعث شده بود مخاطب از لحاظ موقعیت مکانی روند داستان به مشکل پیش نخوره.دومین مورد کاراکتر پردازی قوی نویسنده بود.توی داستان علاوه بر اینکه بلاخره هر داستان یک شخصیت اصلی داشت اما فقط به شخص اول بسنده نکرده بود و همه کاراکتر های فرعی و مکمل به خوبی پردازش شده بودند و کاراکتر ها براساس کلیشه طراحی نشده بودند(لازمه اشاره بکنم که کاراکتر موردعلاقم نموتو بود:<).سومین مورد روند داستان و قلم نویسنده اس که با وجود اینکه ژانر رئالیسم جادویی شاید مثل ژانر جنایی یا فانتزی هیجان نداشته باشه اما نویسنده با قلم و روند داستان وادارت میکرد که کتاب رو بی وقفه ادامه بدی که این به نظرم یه نکته مثبتیه و درمورد قلم باید به این اشاره کنم که نویسنده به خوبی تونسته بود انواع غم رو در این چهار فصل به خوبی به نمایش بگذاره و این قضیه به شخصه واقعا برام جالب بود.چهارمین نکته درمورد اخر داستان بود،به شخصه توقع نداشتم تو این ژانر پلات توییست(البته نه به شکل اون پلات توییست که توی ژانر های جنایی وجود داره)ببینم و باعث شد غم و تاثیرگذاری داستان خیلی بیشتر بشه.و پنجمین نکته و نکته آخر،معیار موردعلاقه ام از این ژانر،ارتباط کاراکتر ها باهم دیگه بود.اینکه کاراکتر های اصلی و فرعی این چهار داستان در نهایت به یه نحو منطقی و ظریف و زیبا بهم مرتب میشدن واقعا جذاب بود و این نشون دهنده قدرت داستان قوی نویسنده اس که تونسته همچین ارتباطی روهم ایجاد بکنه.درکل این کتاب نچندان آشنا رو به کسانی که ۱.طرفدار ژانر رئالیسم جادویی هستن۲.طرفدار ادبیات آسیای شرقی و ادبیات ژاپن هستن۳.طرفدار کتاب هایی مثل شگفتی های همه چیز فروشی نامیا-مجموعه پیش از آنکه قهوه ات سرد شود-کتابخانه نیمه شب-شما با سم تماس گرفته اید-شام با آدری هپبورن و کتاب های مشابه با این موارد پیشنهاد میکنم.
        

20

mobina

mobina

1403/12/13

"همیشه، تن
          "همیشه، تنها وقتی عزیزی را از دست می‌دهیم، متوجه می‌شویم آن روزها چقدر زیبا بوده‌اند – روزهایی که هرگز باز نمی‌گردند.
اگر می‌توانستید یک‌بار دیگر با کسی که از دست داده‌اید ملاقات کنید، به او چه می‌گفتید؟"

کتابِ "روح ایستگاه نیشی یویگاهاما" برای من کتابی بود که با خوندنِ خلاصه‌ی داستان و غمگین بودنش، بهش جذب شدم و تصمیم به خوندنش گرفتم؛ و تبدیل شد به یکی از کتاب‌های مورد علاقه‌م و یکی از بهترین کتاب‌هایی که توی این ژانر و امسال خوندم.

این کتاب، داستانی عمیق و تأثیرگذار درباره‌ی فقدان، اندوه و امیده. داستان حول یک حادثه‌ی دلخراش قطار می‌چرخه که در اون بسیاری از مسافران جان خودشون رو از دست می‌دن. خانواده‌ی قربانی‌ها، با شایعه‌ای مواجه می‌شن که اگه به ایستگاه نیشی یویگاهاما برن، می‌تونن با روح عزیزانِ از دست رفته‌شون ملاقات کنن.

یکی از محورهای اصلی داستان، بررسی عمیق احساسات ناشی از فقدانه. نویسنده با مهارت تونسته پیچیدگی‌های احساسی انسان‌ها رو در مواجهه با مرگ عزیزانشون به تصویر بکشه. 
سبک نوشتاری نویسنده در این کتاب، ترکیبی از توصیف‌های دقیق و دیالوگ‌های احساسیه که به خوبی احساسات شخصیت‌ها رو منتقل می‌کنه. نویسنده تونسته فضاهای عاطفی‌ای رو ایجاد کنه که خواننده رو به دنیای شخصیت‌ها نزدیک‌تر می‌کنه؛ و یه سری از دیالوگ‌ها به قدری دردناک و غمگین هستن که انگار، کلِ غمِ دنیا رو بهتون دادن. 

کتاب، در چهار بخش مجزا روایت می‌شه که هرکدوم از اون‌ها دیدگاه شخصی متفاوت، تجربه‌ی مواجهه با مرگ عزیزان و امید به دیدار دوباره‌ی اون‌ها رو بررسی می‌کنه. این ساختار، به خواننده اجازه می‌ده که تراژدی رو از زوایای مختلف درک کنه. همچنین روایت‌ها، از زاویه‌ی دید سوم شخص هستن و خواننده رو به ذهن شخصیت‌ها نزدیک ‌می‌کنه؛ و روایت‌ها عمدا آروم پیش می‌رن تا خواننده رو وادار به همذات‌پنداری با فرآیند طولانیِ سوگواری شخصیت‌ها بکنه.

شخصیت‌‌پردازی کتاب واقعا خوب و قویه و با اینکه کتاب چهار بخش و چهار زاویه‌ی دید متفاوت داشت و هرکدوم شخصیت اصلی خودش رو داشت، تمامی شخصیت‌ها حتی شخصیت‌های فرعی و مکمل، خوب شخصیت‌پردازی شدن و شما می‌تونید کاملا درکشون کنین و باهاشون همراه بشین. یه جاهایی باهاشون بخندین، گریه کنین و حتی عاشق شدنشون رو تماشا کنین. (شخصیت مورد علاقم نموتو بود :(( )

کتاب روند آرومی داره ولی اصلا خسته‌کننده نیست و داستان‌پردازی طوریه که باعث می‌شه بی‌وفقه به خوندن داستان ادامه بدین. و پایانِ داستان پلات توییستی داشت که غم این کتاب رو برای من چندین برابر کرد. :(

در نهایت، "روح ایستگاه نیشی یویگاهاما" انسانی‌ترین تراژدی‌ها رو روایت می‌کنه: تلاش برای ادامه‌ی زندگی پس از شکستن قلب. نویسنده با مهارت، نشون می‌دهه که چگونه امید می‌تونه هم نجات‌دهنده و هم ویرانگر باشه.
روح ایستگاه از اون کتاباست که توی یه شب زمستونی قلبتونو گرم می‌کنه و اشکتون رو در میاره.💘

پ.ن اگر به ژانر رئالیسم جادویی و مجموعه‌ی پیش از آنکه قهوه‌ت سرد شود، علاقه دارین، این کتاب رو دوست خواهید داشت.🦋
        

11

Satoru

Satoru

1403/12/13

✨ روح ایست
          ✨ روح ایستگاه... کتابی بود که صرف اینکه کتاب جدید بود و بر اساس جلدش که غمگین بنظر می‌رسید، انتخاب کردم  بخونم ولی بعد خوندنش عمیقا گوشه نشین قلبم شد 
روح ایستگاه نیشی یویگاهاما، یک داستان جدید ژاپنی که ۲۰۲۴ منتشر شده و شما رو دچار شوک احساسی می‌کنه و مطمئن باشید نمی‌تونید فراموشش کنید و در ذهنتون ماندگار میشه
✨ داستان از جایی شروع میشه که طی یک حادثه ۶۸ نفر از سرنشینان قطار جان خودشون رو از دست میدن و مدتی بعد از اون حادثه‌ شایعه‌ای میپیچه تحت این عنوان که اگر راس ساعت خاصی به ایستگاه قطار بری میتونی با کمک روح ایستگاه به گذشته سفر کنی و با عزیز از دست رفته‌ت دیدار و خداحافظی داشته باشی؛ خداحافظی... کاری که زمان حادثه نتونسته بودی انجام بدی و تو حاضر به انجام این کار میشی حتی اگه تغییری نتونی ایجاد کنی و اون فرد هیچ موقع برنگرده 
برای اینکار فقط باید به چهار شرطی که روح ایستگاه می‌ذاره پایبند باشی و یکی از اونا این هست که نباید به مسافر بگی که قراره بمیره و فقط باید همون ایستگاهی سوار شی که اون شده بود 
✨ کتاب شامل چهار بخش یا داستان جداگانه روایت از دست دادن بود و صحنه‌های شیرینی که دیگه نمیتونستن وجود داشته باشن و هر داستان شخصیت پردازی خیلی خوبی داشت و جاهایی از کتاب رو شما نمی‌تونستی پیش‌بینی کنی مثل صفحه ۱۴۰ و چیزی که آخر کتاب می‌فهمید... 
✨ نویسنده با دو صفحه آخر فقط با یه جمله کاری می‌کنه که وزنه غم کتاب چند برابر سنگین‌تر از چیزی باشه که قبل خوندن و فهمیدنش حس کردی
✨ بالاتر به شخصیت پردازی خوب نویسنده اشاره کردم که برای یه کتاب ۲۰۰ صفحه‌ای عالی بود ولی واقعا تو کمتر کتاب و داستانی انقد شخصیت‌های خوب رو کنار هم می‌بینید، منظورم از خوب بودن قهرمان بودن نیست نه هیچکدوم توانایی خاص نداشتن و ابر قهرمان نبودن، اما بیشتر شخصیت‌های کتاب آدم‌های درستی بودن در زمان و مکان اشتباه:)
حتی شخصیتی که اینطور نبود طی یه رشد شخصیتی تبدیل به یه آدم درست شد 
✨ شما در این کتاب والدین درست، عشق پاک و فداکار میبینین
حتی آدم‌هایی که همو نمیشناسن می‌تونن تکیه‌گاه هم باشن 
در این کتاب رشدی که حاصل عشق هستش رو شما به وضوح می‌بینید و از خودگذشتگی پدر و مادر و پدربزرگی که زوال عقل و آلزایمر داره اما تمام تلاششو می‌کنه تا نوه عزیزشو فراموش نکنه ...
موقع خوندن این کتاب شما به چیزای زیادی می‌تونید فکر کنید از جمله ظلمی که به انسان‌ها خواسته یا ناخواسته می‌کنید می‌تونه چه تاثیر بزرگ‌ و فاجعه‌باری بذاره رو زندگی اون آدم، لطفا محتاط‌تر با آدما برخورد کنید🤍
💫 جمله به یاد ماندنی برای من از این کتاب این بود: بعد اینکه مهمونی تموم شد بیا بریم به اون جنگل :) و اون چیزی که تو صفحه ۱۴۰ بود 
✨  و این که قوانین دیدار با مسافرین قطار ارواح خیلی منو یاد دونگهوای Link Click مینداخت 🥲 و اگه این اثرو دیدین حتما این کتابو بخونید یا اگر این کتاب رو خوندین دیدنشو بهتون توصیه میکنم شما در هر دو حالت چیزی جز داستان خوب و به یاد ماندنی نمی‌بینید و نمی‌خونید!
        

45

زندگی هایی
          زندگی هایی که به مرگ گره خورده بودند همه در قطاری سریع‌السیر گردهم آمده‌بودند و با انحراف قطار و پرت شدنش به دره ؛آرزو‌های نوموتو برای تازه عروسش،عشقی یک طرفه برای ناجی،پدری که برای فرزندش بهترین هارا میخواهد و همسر آن کنترلچی قطار که نمیدانست آخرین بدرقه را از او کرده و تکیه گاه های استواری که آینده‌شان سوزانده شد...
همه آن آرزو ها به گور میرود و چه میشود اگر خانواده عذادار قربانیان بفهمند که میتوانند بار دیگر با عزیزانشان دیدار کنند؟
این کتاب درمورد وداع و سوگ با ارزش ترین آدم‌های زندگیمان است...
به شخصه با کاراکتر فصل دو همزاد پنداری کردم و  گاهی بدون اینکه متوجه بشم اشک میریختم...
با خواندن این کتاب به با ارزش بودن زندگی بازماندگان و عزیزان و البته سوگ تلخ پی بردم و یقینا بهترین انتخاب بود...
در زمان خواندن با خودم میگفتم چقدر خوب میشد که فقط یکبار دیگه پدربزرگمو ببینم و بغلش کنم و ازش تشکر کنم که انقدر منو باارزش میدونسته و بهم عشق داده که بعد از گذشت ۱۳سال باز برای قلب من نامیرا باشه...
کتاب ترجمه روونی داشت و سبک داستانی واسم جالب بود جوری که شخصیت های داستان های مختلف بهم گره میخوردن  و بار دیگه یاد فصل های قبل در قلبم جون میگرفت...
خوندن این کتاب رو به هرکسی که سوگواره یا تجربشو داره،هرکسی که به فکر مرور خاطرات عزیزانشه و میخواد یه کتاب با خط داستانی زیبا بخونه پیشنهاد میکنم.🥰
امیدوارم لذت ببرید 💓
        

7

          کتابی که نمونه‌خوانی کردنش منو به شدت عذاب داد!
🎙اگه بهت بگن  می‌تونی با عزیزی که از دست دادی ملاقات کنی بهش چی میگی؟ شاید بغلش کنی و تمام دوستت‌دارم‌هایی که برای گفتنشون خساست به خرج دادی رو تحویلش بدی. شاید هم رازی رو متوجه بشی که تا قبلش فکرشم نمی‌کردی!
این کتاب داستان افرادیه که عزیزانشون رو در یک صبح معمولی سوار مترو کردن و ساعتی بعد و در ایستگاه نیشی‌یویگاهاما از دستشون دادن.
شاید به دلیل سانحه‌ یا هم شانس بعد از اون حادثه اون قطار که حالا تبدیل به روح شده هر شب دوباره از اون خط عبور می‌کنه و این یه فرصت برای بازماندگانه تا یک‌بار سوارش بشن و با عزیزی که از دست دادن درست در تاریخ و ساعت همون روز حادثه ملاقات کنند. البته که این ملاقات یه موهبته حتی  اگه چیزی رو نتونن تغییر بدن.

✍️  این کتاب در قالب داستان‌های کوتاهه و روایت افراد مختلف در اون قطاره. و برعکس چیزی که ممکنه از اوایل داستان به نظر برسه هرچقدر جلوتر پیش میریم نویسنده اشخاص رو بهم مربوط می‌کنه و ردی از اونا در زندگی نفر بعد به جا میذاره و البته که حقایقی کشف میشه در آخر که اشکمون رو در میاره. وقتی این کتاب رو نمونه‌خوانی می‌کردم از همون اول جذبش شدم و به نظرم شروع خیلی خوبی داره به خصوص قوانین ورود به قطار که در اصل همون اول کار بهت میگه دل نبندی به چیزی. داستان‌ها خسته‌کنننده نمیشن و یک اثر هنری رو از نماد سلامت روان به جا میذارن و شخصیت‌ها از سوگشون به درستی move on می‌کنند که زیباترین پایان‌بندیه.

به شخصه فکر می‌کنم هر داستان رد پررنگی از  آنچه " باید بیاموزیم" داره و در جلسات تحلیل کتاب میشه خیلی زیاد روش مانور داد‌. امیدوارم در تحلیل این کتاب با باشگاه دانش‌آفرین همراه باشم🥹🫣 
👀آنچه می‌توان آموخت در یک نگاه:
سوگ، عشق سالم، خانواده و حمایت، خیانت، فرزندپروری مناسب، قلدری و....
        

31