حنا دروی

حنا دروی

بلاگر
@tani_yan
عضویت

آذر 1403

66 دنبال شده

132 دنبال کننده

        ⚗️داروساز 💊
بیتی از شاعر مورد علاقه من:
"یا رب مه تابان یا نور ربانی است این/
                                          عیسی چارم آسمان یا یوسف ثانی است این"
علاقه مندی های روزمره من:
📌خواندن کتاب📚
📌گوش دادن به موسیقی(با کلام،بی کلام)🎧
📌به تماشا نشستن انیمه 
      
hanna.pharma

یادداشت‌ها

نمایش همه
حنا دروی

حنا دروی

1404/7/24 - 20:29

        با‌ درود و سلام 
کتاب وداع نمی‌کنیم از هان کانگ دومین اثری‌ است که از نویسنده خواندم و می‌تونم بگم که قلم نویسنده را در کتاب اول، اعمال انسانی، بیشتر دوست داشتم.
در این کتاب شیوه روایت و داستان پردازی نویسنده تغییر یافته است؛ و دلیل کمتر بودن امتیاز کتاب هم همین می باشد.
اما هدف نویسنده و آنچه که به دنبالش بوده و هست، در این اثر هم قابل رویت است؛ بیان واقعیات تلخ گذشته به صورت حقیقی نه کادو پیچ شده و قشنگ!
در حقیقت مثل آقای چاووشی که شاد خواندن را به دیگر همکارانش ارجاع می‌دهد، در دیدگاه من کانگ هم نویسنده‌ای است که نمی‌تواند دنیا‌های فانتزی رنگی به قلم بکشد و بنویسد!
و اما این حقیقت تلخ که در تار و پود هر جامعه‌ای هست، چندین و چندبار در تاریخ کره جنوبی تکرار می‌شود[همانطور برای ایران عزیزِ خودمان] و کانگ دو مرتبه‌ی آن را می نویسد؛ بار اول قتل عام ساکنین جزیره ججو (۱۹۴۸) که در کتاب حاضر به آن پرداخته شده و بار دوم قیام گوانگجو (۱۹۸۰) که در کتاب اعمال انسانی به آن می پردازد و چه پرداختنی!
[حیف هست که این دو اثر را از دست دهید!]
هان کانگ در این کتاب هم مانند اعمال انسانی از توانایی اعظم خود یعنی توصیف فوق العاده‌ای از فضا، رونمایی می کند و برای من به شخصه فضا جوری دقیق و ظریف بیان شده بود که گویا آن لحظه در آن مکان و حس و حال حضور داشتم.
از توانمندی های دیگر قلم او می‌توانم بگویم که او خشونت و درد را در کنار مهربانی و زیبایی قرار می دهد و وحشت و لذت در صفحات کتاب با هم ترکیب می شوند. با اینکه داستان در وحشتی عجیب رخ می دهد اما ترکیب آن با بارش آرام برف، پارادوکسی غریب می‌سازد؛ گویی برف آمده تا مقداری از غم و ترس دل‌مان را کم کند!
اما داستان ایده کتاب چگونه به ذهن هان کانگ اومده؟
هان اولین بار در دهه20 زندگی اش درباره قیام ججو شنید؛ زمانی که برای تبدیل شدن به نویسنده ای تمام وقت، شغلش به عنوان روزنامه نگار را رها و استودیویی در این جزیره اجاره کرد. یک روز که به صاحبخانه سالخورده اش کمک می کرد بسته ای سنگین را به اداره پست ببرد، پیرزن ایستاد و به دیواری اشاره کرد و به هانِ جوان گفت که اینجا جایی است که بسیاری از ساکنان جزیره اعدام شده اند. او سال ها پس از فاجعه، وقتی در ساحل یا جنگل قدم می زد و «در هوای ججو نفس می کشید»، احساس کرد که «هر لحظه نزدیک تر و نزدیک تر» می شود به روایت رمان بعدی اش. هان درباره خانواده های داغداری که دهه ها بی صدا بودند می گوید: «می توانستم احساسات آن ها را درک کنم.»
 و این‌چنین شد که این کتاب نوشته شد!
و حال ترجمه‌ی آن در دسترس است برای خواندن😉
و باید مطالعه کرد تا اشتباهات گذشته تکرار نشود!
      

23

حنا دروی

حنا دروی

1404/7/21 - 19:08

        سلام و درود 🪷
بعد از مدت ها کتابی که از خواندنش لذت بردم.:)
وقتی یک سریال و یک کتاب هم وایب پیدا می‌کنم و احساس خوشبختی می‌کنم؛ با همین لذت های کوچولو هم میشه حس خوشبختی داشت!
بیشترین دریافتی من از کتاب همین جمله بالا بود که گفتم!
🪷
با اینکه از خواندن مجموعه های جنایی لذت فراوانی می‌برم اما وقتی یک کتاب با روند ملایم و دوست‌داشتنی می‌خونم، انگار در آسمان هفتم قرار ‌می‌گیرم![همینقدر پارادوکسیکال!😅]
وقتی یک کتاب در عین داشتن ماجراجویی و حوادث، آرام و ملایم مثل زندگی واقعی یک آدم معمولی پیش می‌رود، می‌تواند جذاب تر از اون داستان های رمانتیک و هیجانی باشد!
🎐
تائو، پیشگوی بخت های کوچک، با دلیجان خود در دل کشور شینارا با لائو_هو سفر می کند و در حین سفر همراهانی با داستان‌های مخصوص خودشان پیدا‌ می‌کند و ما همراه این سفر گروه کوچک خواهیم بود.☺️
🔮
در اول یادداشت یک اشاره به هم وایب بودن با سریال داشتم؛ چنگ‌یی بازیگر محبوب من از چین در سال۲۰۲۳ یک سریال با عنوان  پرونده های حقوقی نیلوفر آبی مرموز(Mysterious Lotus Casebook) بازی کرد که کاملا علت انتخاب من برای خواندن کتاب بعد از مطالعه خلاصه کتاب بود و به همان‌قدری که از سریال لذت بردم، از کتاب هم لذت بردم و هر دو را توصیه می‌کنم
🎐
علت های دوست داشتنی بودن کتاب برای من:
*روان بودن قلم نویسنده و ترجمه عالی[به افتخار مترجم 👏🏻👏🏻👏🏻]
قشنگ می‌شد کتاب را دو روزه تمام کرد!
*شخصیت پردازی زیبا؛ طیف گسترده ای از انواع شخصیت ها از جدی تا بیخیال در داستان بود و گروه کوچک داستان را چندین برابر جذاب می کرد
*نتیجه گیری؛ داستان ما از یک سری نکات اولیه و ماجرا های تمام نشده شروع شد و در پایان داستان ماجرایی تمام نشده، باقی نماند و تقریبا پل‌های شکسته زندگی‌ها ترمیم شدند.
*توصیف از فضا؛ من مشکلی با تصویرسازی مکان ها و شهرها و روستاها نداشتم و حتی در رابطه با شخصیت ها هم برای من قابل قبول بود.
🔮
از یکی از دوستان دور شنیدم که این کتاب را بچگانه می‌دانست و من اینجا ضروری دانستم در یادداشت خودم بگم که ابدا موافق این مورد نیستم و حتی می‌تونم کتاب را یک کتاب کمک‌کننده بنامم؛ درست مثل یک فنجان قهوه در یک عصر سرد که می‌خوری تا خستگی ها و زخم‌های روحت را بشوره!؛ کتاب هم برای من همین بود؛ سفر یک انسان به درون شکسته اش و بخشیدن خودش!
مسیر یافتن آرامش، بخشش، خانواده!
بنابراین داستان را بچگانه ندیدم[ صد البته میلیارد‌ها میلیارد سلیقه داریم]☺️☺️
🎐
شخصیت مورد علاقه من از کتاب خود تائو بود و در این مدت کوتاه از زندگیم شباهت زیادی باهاش داشتم.😉
بعد از تائو، سیلت مورد علاقه‌ام هست.🤪😜
♡شما کدام شخصیت دوست داشتید؟♡
و در پایان شما را دعوت به خواندن این روایت دلنشین و عمیق و بعد بریده های دوست‌داشتنیش می‌کنم. :)
ممنون از توجه شما 🔮🪄
      

24

حنا دروی

حنا دروی

1404/7/19 - 10:51

        سلام و درود 
رسیدم به جلد ده و دوست داشتم یک یادداشت کوتاه برای مانگا بنویسم.
از ابتدای شروع کتابخوان شدنم در کودکی، به کتاب های سبک کمیک علاقه داشتم و این علاقه به مهارت بالای نگارش و قلم نویسندگانی بود که خوانده بودم بر‌می‌گرده و همینجا تشکر و قدردانی از آن‌ها دارم.🫂🙏🏻
مانگا bungo stray dogs  و کلا کمیک ها اصلا و ابدا کتاب صرفا برای کودک و نوجوان نیستند و رده سنی دارند! لطفا این تصور، همینجا بریزید دور!
داستان مانگای ما، تشکیل شده از دو جبهه‌ روبروی هم که مبارزاتی باهم دارند و در تلاشند که دیگری را حذف کنند و اینجا ماجرا های جذاب تشکیل می شود.
قشنگی مانگا به استفاده از شخصیت های حقیقی و داستانی مشهور در دنیای ادبیات می باشد؛ از غربی ها گرفته تا شرقی ها؛ از هر دوران تاریخی
جذابیت مهم دیگر مانگا که اصلی ترین شاکله‌ی هر کمیکی می باشد، نقاشی های آن می باشد که بسیار عالی روی آن کار شده و جزئیات هم از قلم نیافتاده است!
برای جمع بندی، اگر به این سبک کتاب علاقه دارید، این مجموعه را از دست ندید.
با‌‌تشکر از توجه شما🌸🫶🏻
      

13

حنا دروی

حنا دروی

1404/7/5 - 19:05

ویدئو در بهخوان
        با سلام 🎐
ژانر کتاب رئالیسم جادویی بود و شروع و پایان خوبی داشت 
🐱
در تایمی که کتابو خوندم، هم‌داستان با شخصیت های کتاب بودم و نیاز داشتم که منم یک نوشیدنی بخورم و شاید یه تصمیم نجات دهنده بگیرم!
شجاعت‌ام جمع کنم و حرف دلم بزنم!
یا حتی شجاعت ترک کردن محل خدمت طرحم!
شجاعت اینکه بگم حالم خوب نیست؛کمکم کنید!
🐱
داستان های کتاب مرتبط بهم و جذاب بودند.
شخصیت گربه ها و بگومگو هاشون برام جذاب بود.
شخصیت موردعلاقه ام ونوس بود و لطفا کتاب بخونید تا بفهمید 😉
🐱
قلم نویسنده در داستان پردازی خوب بود اما در ستاره شناسی قطعا نه!
واقعا گنگ ترین نوشته در خصوص طالع بینی و ستاره شناسی بود که خوندم و متوجه نمی شدم 
🐱
برای جمع بندی:
خارج از فضای طالع بینی، جهت خواندن یک کتاب رئالیسم جادویی و شاید مثل من درگیر کار و محیط سمی ، انتخاب خوبی هست.
🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈
پ.ن.: ویدئو را تا دیدم، وایب کتاب و کافه ماه کامل گرفتم.☺️
پ.ن.۲:یادداشت دوست عزیزم daydreamer حتما جهت نقد و معرفی کامل تر ببینید
      

17

حنا دروی

حنا دروی

1404/6/27 - 21:15

        سلام 👋🏻💚
🪷
از این نویسنده، کتاب "لطفا مراقب مامان باشید" از نشر دانش آفرین را خوانده بودم و قلم نویسنده را بسیار دوست داشتم و مجدد با خواندن این کتاب، از توانایی نویسنده لذت بردم.🙂
🪷
دوست دارم از قلم نویسنده صحبت کنم؛ سوک شین از نسل جوانان فعال عرصه ی سیاسی دهه ۹۰ میلادی می باشد؛ شاید بشه گفت در هر دو کتاب نوشته شده، شما غم درونی نویسنده را حس کرده و  زخم های عمیقِ درونی شخصیت ها را متوجه خواهید شد؛ در داستان‌های او تغییرات درونی ظریف شخصیت‌ها و اعماق وجودی آن‌ها  در نثری ظریف قابل لمس می باشد.
🪷
مهاجرت، سفری بی بازگشت به کشوری دیگر! سفری به سوی ناشناخته ها!
حالا این مهاجرت در دنیای سنتی، دنیایی که نه اینترنتی هست، نه اینستاگرامی؛راه ارتباطی با عزیزانت، دیگر تماس صوتی و تصویری از طریق اپلیکیشن ها نیست بلکه نامه است؛ که اون هم ماه ها طول می کشد!
🪷
جین، دختری که از بچگی وارد قصر شده بود و به نوعی همدم ملکه بود، در بزرگسالی  رقصنده ی دربار  و زنی متعلق به پادشاه حساب می شود؛ اما قصر همواره پر از حسادت‌های زنانه می باشد و همیشه باید بدانی بر روی یک لبه تیز راه می روی!
🪷
ویکتور پلانسی، سفیر جدید فرانسه در کره که با نام کره ای گیلین هم شناخته می شود؛ در مراسمی جین را در حین رقص می بیند و همین سرنوشت او و جین را تغییر می دهد و تنها به آن دو نفر ختم نمی شود؛ بلکه سرنوشت تمام اطرافيانش تغییر می کند!
🪷
دلایل جذابیت داستان:
-توصیفات کامل و زیبا از مکان ها 
-شخصیت پردازی کامل؛ توصیفی از ظاهر شخصیت ها و گذشته ی آنها 
_استفاده از حقایق تاریخی جهت فهم بهتر 
_حقایقی از حس مهاجرت و گم گشتگی 
🪷
راجب گم گشتگی احساس می کنم که باید بیشتر بنویسم و به عنوان خواننده حق مطلب را ادا کنم و دینی به قلم زیبای سوک شین نداشته باشم.
از سریال ملکه کی،ساخته شده کره، همیشه این دیالوگ ملکه کی یادم هست:"ما مردمانی بی سرزمین هستیم؛ نه اهل این سرزمین هستیم و نه دیگر به وطن تعلق داریم"؛ و چه قدر این حس غریبانه می‌تونه برای یک زن درباری که زندگی‌‌اش دست خودش نبود و نیست، دردناک باشه و بارها در صفحات مختلف کتاب،اشک‌هایم برای جین عزیزم روان می‌شد! 
🪷
تکه ای از آخر کتاب، به شدت قلبم را سوزاند و فکر می کنم بی انصافی باشد، در یادداشت ذکر نکنم:" خوشحالم که توانستم در کشور تو به عنوان 《من》 و نه 《بنده خدمتگزار شما》 زندگی کنم حتی اگر برج ایفل یا لوور را فراموش کنم هرگز آزادی و پاریسی‌های پر سر و صدا را که در خیابان‌ها قدم می‌زدند از یاد نخواهم برد"
🪷
دوست دارم یادداشتم را با این عنوان تمام کنم که در حین خواندن کتاب،همیشه باید زمان و تاریخ وقایع را به خاطر داشت و برای زنان آن زمان، ایستاده دست زد که برای حقوقی جنگیدن که حق اولیه هر انسانی می‌باشد.
🪷
_گفت معشوقی به عاشق کی فتی
              تو به غربت دیده‌ای بس شهرها
_پس کدامین شهر از آنها خوشتر است
            گفت آن شهری که دروی دلبر است
_مولانا_
تشکر از توجه شما⚘️
      

13

حنا دروی

حنا دروی

1404/6/23 - 20:30

        Hello👋🏻🫶🏻
حقیقتا فکر نمی کردم یک کتاب ملایم بهم بچسبه 😉😅
دومین کتاب که از نشر سورتمه جان خوندم و تبریک بابت این ترجمه قشنگ👏🏻👏🏻

نُقلی، داستان پیرزنی هشتاد و چند ساله است که تنهاست؛ معاشرتی با کسی ندارد و یک زندگی با روتین ثابتی را در یک خانه قدیمی انگلیسی می گذراند[یعنی خونه داغون بودااا😆😆😆]
اما یک شب بارانی، یک مهمان ناخوانده وارد زندگی هلن می شود، روتین زندگی اش را بهم می زند و شاید این سرآغاز آشنایی های دیگری باشد!😉

دلایل دوست داشتن کتاب:
_نثر روان و گیرا 
_توصیفات خوب و به اندازه از مکان 
_ایده خلاقانه و جذب کننده 
_عدم زرد بودن هدف روانشناسی کتاب 😊
_پایان باز داستان که اصلا اذیت کننده نیست!


 هدف اصلی نویسنده، امید به زندگی، در لابه‌لای تلاش ها و تغییرات روحی هلن نمایان می شد و این امید واقعا هنرمندانه و زیبا نوشته شد.
امید به زندگی در سنین بالا شاید سخت تر از جوانی باشد؛ چرا که انسان چرتکه می اندازد که نفس های کمی باقی مانده! و معنای زندگی رنگ می بازد اما نویسنده مجددا با حضور نُقلی به هلن کارتریت کمک می‌کند با غم و انزوای عمیقش کنار بیاید و دوباره معنایی برای روزهای باقی‌مانده‌اش پیدا کند.

پس اگر شما هم مثل هلن درگیر روزمرگی شدید یا دنبال یک کتاب ملایم بعد از هیجان بالا هستید، نُقلی از دست ندید!
با تشکر 💐
      

19

حنا دروی

حنا دروی

1404/6/20 - 21:34

        こんにちは👋🏻🔪
بالاخره شد که یادداشت این اثر عالی بنویسم!😉
بعد از اون محتوای زردی که خوندم، نیاز بود که این کتاب خوانده شود و بشورد و ببرد.
این کتاب همین اول کار بگم که قطعا توصیه به مطالعه می کنم.💯
ژانر کتاب: معمایی_جنایی
نویسنده کتاب یک شخص ژاپنی با نام مستعار اوکِتسو می باشد که هویت واقعی او مشخص نیست و شاید همین مرموز بودن نویسنده من را جذب کرد که کتابش را بخوانم و لذت ببرم.
بله واقعا لذت بردم! درسته ،شاید عجیب باشه ولی مگه کتاب جنایی برای همین نمی خوانیم که آدرنالین بالا بره و ترس و هیجان را زیر قلم نویسنده تجربه کنیم؟😅
برای من به شخصه هنگام مواجه با یک اثر جنایی توانایی قلمِ نویسنده در پیچیدگی و توصیف ماجرا ها مهم هست و این کتاب در این دو مولفه قطعا امتیاز بالایی را می گیرد!

پشت هر تصویر، رازی پنهان است...
در این کتاب رازهایی وجود دارند که شاید بهتر باشد هرگز کشف نشوند!

ماجرا از یک وبلاگ شروع می شه؛ در این دوره و زمونه که اینستاگرام و استوری هاش،جای وبلاگ نویسی گرفتند؛ این وبلاگ عجیب توجهات را به خود جلب می کند! وبلاگ اوه نه، راکو نه!
اما ماجرا فقط به نام عجیب این وبلاگ ختم نمی شود؛ ساساکی دانشجوی کالج و عضو کلوب ماورالطبیعه کالج از همکلاسی اش،کوریهارا، راجب به این وبلاگ عجیب می شنود و به توصیه او، آن را می خواند و اینجا شروع ماجرای عجیب این وبلاگ و برملا شدن راز هایی در میان خطوط می شود!

جذابیت های کتاب برای من:

-پرداختن روانشناسانه به نقاشی خصوصا نقاشی کودکان

-آشکار سازی لایه به لایه و کنار رفتن پرده های معما 

- دادن شخصیت کاراگاه به خواننده و واگذاری کشف معما به خواننده
 
-شخصیت پردازی خوب

_توصیف خوب از مکان ها 

_عنصر غافلگیری که چندین و چندبار به صورت عالی در جای عالی از داستان و همچنین در انتهای داستان استفاده شده!

اگر شما هم علاقه مند هستید که حقیقت وحشتناک پشت راز ها را کشف کنید، این کتاب خواندنی را از دست ندهید!
پ.ن.:در انتهای ماجرا حتی نام عجیب وبلاگ هم برای شما رو می شود.😉
با تشکر 🫆👣


      

13

حنا دروی

حنا دروی

1404/6/12 - 22:02

        با سلام و درود 
فکرکنم در بهخوان شاید من اولین نفری باشم که این امتیاز پایین را به کتاب می دهم اما امتیاز بالاتر را اصلا جایز نمی دانم!
داستان کتاب روایت سفر چندین نماینده از ایران به موزه صلح هیروشیما می باشد و آقای یامین پور، نویسنده کتاب، جزئی از این گروه می باشد و یادداشت های خود را در قالب سفرنامه ذکر کرده است.
خیلی تند و سریع می خوام سراغ نقد کتاب بروم ولی قبل از آن این نکته را ضروری می دانم که ذکر کنم دوست داشتن یا نداشتن یک کتاب سلیقه شخصی می باشد و این یادداشت ها از دیدگاه بنده صرفا برای دوستانی‌ می باشد که سلیقه نزدیک بهم دارند و می دانند که دوستانشان چه کتابی را دوست خواهند داشت یا نخواهند داشت؛ لذا من جبهه گیری ندارم اما مقایسه بین اثرات مختلف را خواهم داشت!
بزن بریم نقد ها:
۱_اسم کتاب: در کل کتاب دنبال این بودم که چرا اسم کتاب این هست و تا انتهای کتاب متوجه نشدم که اشاره به چه چیزی دارد؟صرفا تراشیدن سر کاهنان؟
۲_سیاست: من انتخاب کردم سفرنامه بخوانم! نه سیاست ژاپن و سیاست بین الملل این کشور! اینکه با آمریکا خوب هست یا نیست ربطی به مفهوم سفرنامه ندارد؛ بخش خیلی عظیمی از کتاب نویسنده فقط دارد سیاسی صحبت می کند ،نقد می کند و.....وای سرم درد گرفت!حوصله ام سر رفت
۳_نثر و روایت: خلاصه نظر نویسنده=ما خوبیم خوبیم، ژاپن بده بده
اصلا در کل متن من این حس را داشتم که نویسنده غرض ورزی به ژاپن دارد و کلا در تلاش است ژاپن را منفی جلوه دهد؛ صد البته هیچ جایی در دنیا مدینه فاضله نیست و ژاپن هم مستثنی نیست ولی قطعا در مواردی پیشرفته تر از ایران امروزی می باشد 
۴_تمسخر و توهین: فرهنگ و آداب معاشرت هر کشوری به هر صورتی ریشه در خاک آنها دارد و قابل احترام است؛ اینکه در سرتاسر کتاب ادای احترام ژاپنی ها مورد تمسخر و استهزا واقع شود قطعا اشتباه می باشد و به دور از فرهنگ اصیل ایرانی! واقعا اگر یک ژاپنی فرهنگ تعارف ما را مسخره کنه، بر نمیخوره بهمون؟!! 
۵_توریست: قطعا در کشور خود ما هم بین توریست امریکایی و آسیایی تفاوت قائل می شویم، پس از این تفاوت در رابطه با خودمان شاکی نباشیم! فقط اطلاع رسانی در سفرنامه که توریست آمریکایی عزیز است کافی می باشد!
۶_قلیون؟؟: واقعا حضور قلیون انقدر مهمه؟مقایسه بین قلیون و کلاب ؟بین بد و بدتر مگه قرار هست انتخاب کنیم؟ بعد اینکه مگه قراره همه یه تفریح داشته باشند؟ چرا نمیشه یاد بگیریم پامون تو کفش خودمون باشه؟والله منم کلاب نمیخوام برم ولی صد درصد علاقه ندارم عین ایران از بوی دود و گند قلیون خفه بشوم!!
۷_زیاده گویی: در مفاهیم دینی و سیاست علی ماشاالله نویسنده گفته و نوشته ولی راجب خود طبیعت و گذشته ژاپن صرفا پاورقی؟حداقل اسم سفرنامه نباشه روی کتاب!
من به خودم به شخصه آدمی مذهبی محسوب می شوم و قطعا همیشه در تلاشم که به اصول دین توجه و عمل کنم اما همیشه در مبحث نماز به شدت احترام به خداوند متعال را مهم میشارم و همچنین اسلام و مسلمانی را سبک نمی کنم اما این مورد را صرفا تفاوت اخلاق های خودم و نویسنده می‌شمارم و اصلا قضاوت و صحبتی ندارم!
با توجه به نقد ها و صحبت ها، من به شما کتاب دو دستی را به جای این کتاب معرفی و توصیه می کنم.
ممنون از شما🌻
      

20

حنا دروی

حنا دروی

1404/6/10 - 11:10

        با احترام فراوان به تمامی پزشکان جنگ 🥼🩺
کتاب حال حاضر خاطرات دکتر دیوید نات، جراح تروما از سفر ها و ماموریت های بشردوستانه ای است که او را از انگلستان،سرزمین امن، به ناامن ترین نقاط جهان می کشاند تا جان ها را نجات دهند.
شاید در عمیق ترین نقطه اعماق قلبم جستجو می کنم، هدفی همچون دکتر نات را می یابم اما وابستگی ها دست و پاهایم را بسته اند و این نکته ای است که بارها دکتر نات در کتاب اشاره دارد!
شاید بگین بابا نهایت رفته آفریقایی،جایی؛ انقدر گنده کردن نداره که!
اما نه، دکتر نات در دوران داعش دو بار در سال های ۲۰۱۳،۲۰۱۴ در سوریه،حلب بوده؛ در غزه حضور داشته و حتی در دوران طالبان در افغانستان حضور داشته!
پس هرگز به خودتون اجازه ندید کلامی بر علیه این پزشک مسئول،دلسوز جاری کنید! ببخشید که رک میگم ولی شما هم بعد خواندن کتاب همینقدر رک خواهید بود؛ چرا که به عنوان یک غربی در شرایطی در سوریه حضور داشت که خطرناک ترین شرایط بوده ![دنبال دزدیدن،گروگان گرفتن و شکنجه او بودن!]
وقتی فصل به فصل همراه دکتر نات بودم به عنوان عضوی از کادر درمان متوجه درماندگی و تلاش های بی وقفه او برای نجات جان بیماران بودم؛ درماندگی از نبود امکانات و نبود متخصص و...
جنگ چهره ای بسیار زشت دارد که شاید بتوان گفت کادر درمان بیشتر از بقیه این چهره زشت را می‌بینند! و نباید فروبپاشنند!اما یه زمان هایی نمیشه،درست زمانی که به صفحات ۲۷۴ و ۲۷۵ رسیدم،منم همراه با دکتر نات شکستم! از این زشتی ها، از این جنگ ها که کودکان بی گناه قربانیان بی شمار آن هستند!
امید، واژه ای غریب در آن زمان و مکان می باشد؛ اما واژه ای نجات دهنده تر از امید نیست؛ امید زمانی جوانه می زند که جان مارام،هالا و بقیه ی دختران نجات می یابد و یک پزشک خروج بیمار را روی دو پای خود،شاد و خندان می بیند؛بله، امید سوخت موتور پزشکان جنگ است؛ ادامه دهنده ی تلاش آن ها‌.
دکتر نات بنیاد و خیریه ای به نام دیوید نات دارد، سال هاست که آموزش جراحی های تروما و شرایط دشوار می دهد و با وجود ازدواج و داشتن دو فرزند همچنان ماموریت های بشردوستانه را می رود و به نظر من باید لقب حکیم را بگیرد!
این کتاب قطعا و صد درصد برای مطالعه پیشنهاد می کنم! 
فقط در صورت داشتن روحیه ی به شدت لطیف سراغش نرید!
⚘️⚘️⚘️به احترام و به یاد تمامی کادر درمان داوطلب و بومی نواحی جنگ، شورش،درگیری که شجاعانه و دلسوزانه مبارزه کردند⚘️⚘️⚘️
      

15

حنا دروی

حنا دروی

1404/5/31 - 23:13

        با سلام و درود 
سفرنامه مرداد ماه من به کشور همسایه ترکیه بود.🇹🇷
مجددا و مثل کتاب های قبلی آقای ضابطیان لذت بردم از این سفرنامه و فکر می کنم پایه ثابت تمام نوشته های آقای ضابطیان موارد زیر باشه:
_زبان و قلم گرم و صمیمانه نویسنده 
_عدم گزافه گویی و اضافه گویی
_بیان مواردی ناشناخته و ناگفته از سرزمین ها
و اما ترکیه! کشوری که شاید بتوان گفت هم در ظاهر و هم در باطن میان مدرنيته و سنت قرار گرفته و هر دو را کنار هم قرار داده است؛
 گر نگهدارمن آنست که من می دانم،شیشه را دربغل سنگ نگه می دارد!
ترکیه،کشوری است با فرهنگ های بسیار جالب و نزدیک به فرهنگ خود ما
این سفرنامه که سر زدن به مکان هایی بود که تا به حال نشنیده بودم و هر بار با خواندن اطلاعات در رابطه با آن ها چشمام از تعجب باز و دلم شاد و خوشحال می شد.
از سفارت خانه ی ایران گرفته تا موزه های عجیب و جالب!
از کوچه پس کوچه ها تا خانه ی مصطفی کمال(آتاتورک)!
معماری های منحصر به فرد و مساجد زیبا!
این کتاب را من قطعا به شما پیشنهاد می کنم چرا که دیدگاه شما را مثل من نسبت به ترکیه و تصوری که داشتید، تغییر خواهد داد!
ممنون از توجه تون ☕️
      

15

حنا دروی

حنا دروی

1404/5/26 - 10:33

        سلام و درود 
در مرداد ماه امسال من داستان زنان قوی را خواندم؛زنانی که رویاپردازی می کردند و از درون رویاهای نابود شده،مجدد رویا ساختند و زندگی!
زنانی که در طول تاریخ مورد ظلم اطرافیان،جبر جغرافیا و... قرار گرفتند اما پا پس نکشیدند؛ تسلیم نشدند؛ نه هرگز! تسلیم در دنیای آنان واژه ایست،بیگانه!
در اوایل قرن بیستم، عده ای از زنان و دختران کره ای به وعده زندگی بهتر، خوراک و پوشاک بهتر و بیشتر و حتی تحصيل، تصمیم مهمی گرفتند؛ ازدواج و ترک وطن؛ آن هم ازدواج تصویری!
امیدوارانه تن به ازدواج‌هایی از راه دور دادن و به‌عنوان «عروس تصویری» به هاوایی مهاجرت و ترک وطن کردند. این زنان، صرفا عکس‌هایی  از همسران آینده‌شان دیده بودند!
 سفری دشوار و ناشناخته را آغاز کردند؛ اما این چرخ فلک هیچوقت قرار نیست کوتاه بیاد!همیشه قرار است بکوبد بر فرق این انسان فلک زده و امیدش را ناامید کند.
داستان رمان ما روایتگر ۳ زن از این زنان می باشد که با هم رفیق و همراه هستند و ما داستان زندگی آنها را پس از مهاجرت و ازدواج می خوانیم تا ببینیم دست سرنوشت آنها را به کجا می برد.
قلم نویسنده را دوست داشتم و لذت بردم از نوشته اش؛داستان افت و خیز های مناسبی داشت و جاهایی غمگین،جاهایی شاد و حتی عصبانی می شدم؛ شخصیت ها به خوبی پرداخته و بیان شده بودند!
شخصیت محبوبی نداشتم و تقریبا میکسی از تمام شخصیت ها مورد پسندم هست.
آخر داستان یک روایت از نسل بعدی این مهاجران می باشد که به نظرم بهتر می‌بود جلد جداگانه و مفصلی می داشت؛ از مهاجرانی که صاحب فرزند می شدند و حالا این فرزندان دورگه،چندرگه،مهاجر در این سرزمین جدید چه هویتی خواهند داشت؟آیا فرزند سرزمین خود بودند یا فرزند سرزمین مادران و پدرانشان! این تقابل هویتی و درگیری ها قطعا جذابیت ویژه ای جهت مطالعه خواهند داشت!
همبستگی و اتحاد میان زنان در این روایت را بسیار دوست داشتم؛ما زنان همیشه باید پشت هم باشیم و قلب هایمان را در این دنیای ستمگرانه به هم گره بزنیم؛بارها در کتاب این نقطه را حس کردم که زنان کره ای داستان ما حتی اگر اختلاف  بین همسرانشان باشد باز در کنار هم هستند.
پیشنهاد مطالعه کتاب را بهتون دارم چون «عروس تصویری» روایت و  سندی تاریخی و زنده از رنج و قدرت زنانی است که تاریخ آن‌ها را به حاشیه رانده است. این کتاب، دریچه‌ای است به جهانی نادیده و برای کسانی که خواهان فهمی عمیق‌تر از مهاجرت، زنانگی و پایداری‌ می باشند.
      

61

حنا دروی

حنا دروی

1404/5/17 - 02:06

        سلام و درود 
امشب از اون شب هایی است که اصلا و ابدا خواب به چشمام نمیاد و همین علت شد که بیام یادداشت کتاب بنویسم.:)
امتیاز من برای این کتاب صرفا با در نظر گرفتن رده سنی کتاب،نوجوانان، بود و اگر رده بزرگسالان همچین کتابی می خوندم و یا بخونم،قطعا امتیاز ام این نخواهد بود!!
خلاصه کتاب را میشه اینطور بیان کرد؛سی چهل سال پیش، چهارتا دوست باهم تصمیم می‌گیرند به قلعه جنی بروند! درست فردای شب عروسی برادر یکی از شخصیت ها!؛ حالا اینکه قلعه جنی کجاست و چرا این اسم گرفته و چرا اصلا این ۴ پسر قصد رفتن به اونجا را دارند، ماجرای اصلی داستان ماست.

به چند دلیل کتاب را ادامه دادم و خوندم:
_خاطره: کتاب از زبان یکی از شخصیت ها بیان می شد و  به گونه  ای بود که انگار یک نفر نشسته خاطرات  خودش برات میگه
_داستان کتاب به صورت فصل به فصل پیش میره 
_یک پیش زمینه را برای مخاطب باز می شه؛ شخصیت ها و محیط به طور کامل توصیف  میشه و بعد به ماجرای اصلی می پردازه!
_غافلگیری: به اندازه و به موقع از این عنصر داستان نویسی استفاده شده و به نظر من میتونه مخاطب نوجوان را به هیجان بندازه و غافلگیر کنه.

 اما پایان بندی کتاب از دلایل اصلی بود که امتیاز کمتر از ۵ گرفت؛یک پایان بندی عجیب و ساخته و پرداخته نشده و می‌تونم بگم سمبل کردن کامل!!!
انگار که نویسنده در قسمت پایان ماجراش خواسته فقط سریعتر بگه و بره 
دیدی مثلا وسط خاطره گفتن یه نفر، یه اتفاقی میفته و طرف سریع خاطره را جمع میکنه و میره؛ دقیقا همین حس بهم داد.🤨😐
و همچنین من به عنوان مخاطب علاقه مند بودم که سرنوشت شخصیت ها خصوصا اصلی ها را در همان تایم و حتی  بعد از گذشت این همه سال  بدانم اما این سوال جوابی نداشت! و این باز امتیاز کم کرد.🥺🥺

برای جمع بندی می تونم بگم برای یک نوجوان ۱۳_۱۵ سال ،کتاب مناسب و خوبی هست و می تونه گزینه پیشنهادی باشد!
ممنون از توجه 💚🌻
      

49

حنا دروی

حنا دروی

1404/5/11 - 19:52

        با سلام و درود 
تاریخ کره به دلیل التهاباتی که داشته برای من همواره از جذابیت خاصی برخوردار بوده و من رمان هایی از این قبیل که سعی دارن در قالب ماجرا بخشی از تاریخ را به تصویر بکشند، دوست دارم و می توانم از همین نویسنده رمان قصر سرخ و از آلیسون ویر مجموعه رمان هاش که تاریخ  تئودور ها و انگلستان را بازگو می کنند، نام ببرم و برای مطالعه پیشنهاد کنم. ☺️☺️
تاریخ همواره شاهد ظهور و سقوط پادشاهان، خونریزی ها، جنگ ها، کودتا ها بوده است و مردمان عادی قربانیان بی گناه بودند!
پادشاه یونسان که قرار بود ستاره ی درخشانی باشد تبدیل به جویبار خون شد و تمام اطرافيانش را در سایه ترس و مرگ قرار داد؛ تبدیل به انسانی دیوانه و هوس باز شد که توسط اشراف زادگان سقوط کرد!
اگر علاقه مند هستید که میزان دیوانگی پادشاه را در قالب یک فیلم ببینید پشنهاد من به شما فیلم پادشاه و دلقک محصول سال ۲۰۰۵ کره جنوبی می باشد و حتی می‌گم که قبل از مطالعه کتاب فیلم را ببینید![شباهت بالایی با کتاب دارد]
اما بریم سراغ کتاب درنایی در میان گرگ ها؛ داستان ما از دو شخصیت اصلی تشکیل می شود:ایسول و دهیون.
ایسول هفده‌ساله که زندگی نسبتاً امن و مرفهی داشته، درگیر ماجرایی ناگوار می شود؛ ماجرایی که سبب ترک سرپناهش  و  رفتن به پایتخت می شود.
و شاهزاده دهیون که تمام عمرش را زیر سایه‌ی هولناک برادر ناتنی‌اش، پادشاه یونسان، گذرانده و شاهد ظلم و ستم برادرش بوده است، تصمیم می‌گیرد یک بار برای همیشه راهی برای خلع کردن او پیدا کند.
دست سرنوشت این دو را در کنار هم قرار می دهد تا داستان را پیش ببرند و خطرناک‌ترین قمار زندگی‌شان را رقم بزنند!
 همانطور که اشاره کرده بودم،نویسنده کتاب با قصر سرخ یکی می باشد و همین مورد، مقداری مقایسه بین دو کتاب ایجاد می کند؛ روند و ماجرای این کتاب را من بیشتر از قصر سرخ دوست داشتم و هیجان بالا ولی منطقی بود. 
پرداختن به شخصیت های فرعی و داستان آنها در کتاب را پسندیدم و تصویرسازی خوبی با قلم نویسنده داشتم. :) و همچنین القاب اشاره شده به شخصیت ها نسبت به ذات درونی آنها توانایی بالای نویسنده در طنزپردازی سیاه را نشان می‌دهد و براوو دارد.👏🏻👏🏻👏🏻
اماااا پایان بندی درنا به نظرم کلیشه ای بود و راضی‌ام نکرد!![علت یک امتیاز منفی:(((]
در کل این کتاب روان و خواندنی و همراه کننده خواننده می باشد و قابلیت بالایی در سریع خوانش دارد😉😉 [در حدی که می‌توان نهایت ۳روزه تمام کرد].
ممنون از توجه شما در این هوای گرم🌻💚
پ.ن.:عکس فیلم پیشنهادی را براتون بارگذاری کردم.🙂
      

16

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نشده است.

چالش‌ها

این کاربر هنوز به چالشی نپیوسته است.

بریده‌های کتاب

نمایش همه

پست‌ها

این کاربر هنوز پستی منتشر نکرده است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.