حنا دروی

حنا دروی

بلاگر
@tani_yan
عضویت

آذر 1403

66 دنبال شده

118 دنبال کننده

                ⚗️داروساز 💊
بیتی از شاعر مورد علاقه من:
"یا رب مه تابان یا نور ربانی است این/
                                          عیسی چارم آسمان یا یوسف ثانی است این"
علاقه مندی های روزمره من:
📌خواندن کتاب📚
📌گوش دادن به موسیقی(با کلام،بی کلام)🎧
📌به تماشا نشستن انیمه 
              
hanna.pharma

یادداشت‌ها

نمایش همه
        Hello👋🏻🫶🏻
حقیقتا فکر نمی کردم یک کتاب ملایم بهم بچسبه 😉😅
دومین کتاب که از نشر سورتمه جان خوندم و تبریک بابت این ترجمه قشنگ👏🏻👏🏻

نُقلی، داستان پیرزنی هشتاد و چند ساله است که تنهاست؛ معاشرتی با کسی ندارد و یک زندگی با روتین ثابتی را در یک خانه قدیمی انگلیسی می گذراند[یعنی خونه داغون بودااا😆😆😆]
اما یک شب بارانی، یک مهمان ناخوانده وارد زندگی هلن می شود، روتین زندگی اش را بهم می زند و شاید این سرآغاز آشنایی های دیگری باشد!😉

دلایل دوست داشتن کتاب:
_نثر روان و گیرا 
_توصیفات خوب و به اندازه از مکان 
_ایده خلاقانه و جذب کننده 
_عدم زرد بودن هدف روانشناسی کتاب 😊
_پایان باز داستان که اصلا اذیت کننده نیست!


 هدف اصلی نویسنده، امید به زندگی، در لابه‌لای تلاش ها و تغییرات روحی هلن نمایان می شد و این امید واقعا هنرمندانه و زیبا نوشته شد.
امید به زندگی در سنین بالا شاید سخت تر از جوانی باشد؛ چرا که انسان چرتکه می اندازد که نفس های کمی باقی مانده! و معنای زندگی رنگ می بازد اما نویسنده مجددا با حضور نُقلی به هلن کارتریت کمک می‌کند با غم و انزوای عمیقش کنار بیاید و دوباره معنایی برای روزهای باقی‌مانده‌اش پیدا کند.

پس اگر شما هم مثل هلن درگیر روزمرگی شدید یا دنبال یک کتاب ملایم بعد از هیجان بالا هستید، نُقلی از دست ندید!
با تشکر 💐
      

7

حنا دروی

حنا دروی

4 روز پیش

        こんにちは👋🏻🔪
بالاخره شد که یادداشت این اثر عالی بنویسم!😉
بعد از اون محتوای زردی که خوندم، نیاز بود که این کتاب خوانده شود و بشورد و ببرد.
این کتاب همین اول کار بگم که قطعا توصیه به مطالعه می کنم.💯
ژانر کتاب: معمایی_جنایی
نویسنده کتاب یک شخص ژاپنی با نام مستعار اوکِتسو می باشد که هویت واقعی او مشخص نیست و شاید همین مرموز بودن نویسنده من را جذب کرد که کتابش را بخوانم و لذت ببرم.
بله واقعا لذت بردم! درسته ،شاید عجیب باشه ولی مگه کتاب جنایی برای همین نمی خوانیم که آدرنالین بالا بره و ترس و هیجان را زیر قلم نویسنده تجربه کنیم؟😅
برای من به شخصه هنگام مواجه با یک اثر جنایی توانایی قلمِ نویسنده در پیچیدگی و توصیف ماجرا ها مهم هست و این کتاب در این دو مولفه قطعا امتیاز بالایی را می گیرد!

پشت هر تصویر، رازی پنهان است...
در این کتاب رازهایی وجود دارند که شاید بهتر باشد هرگز کشف نشوند!

ماجرا از یک وبلاگ شروع می شه؛ در این دوره و زمونه که اینستاگرام و استوری هاش،جای وبلاگ نویسی گرفتند؛ این وبلاگ عجیب توجهات را به خود جلب می کند! وبلاگ اوه نه، راکو نه!
اما ماجرا فقط به نام عجیب این وبلاگ ختم نمی شود؛ ساساکی دانشجوی کالج و عضو کلوب ماورالطبیعه کالج از همکلاسی اش،کوریهارا، راجب به این وبلاگ عجیب می شنود و به توصیه او، آن را می خواند و اینجا شروع ماجرای عجیب این وبلاگ و برملا شدن راز هایی در میان خطوط می شود!

جذابیت های کتاب برای من:

-پرداختن روانشناسانه به نقاشی خصوصا نقاشی کودکان

-آشکار سازی لایه به لایه و کنار رفتن پرده های معما 

- دادن شخصیت کاراگاه به خواننده و واگذاری کشف معما به خواننده
 
-شخصیت پردازی خوب

_توصیف خوب از مکان ها 

_عنصر غافلگیری که چندین و چندبار به صورت عالی در جای عالی از داستان و همچنین در انتهای داستان استفاده شده!

اگر شما هم علاقه مند هستید که حقیقت وحشتناک پشت راز ها را کشف کنید، این کتاب خواندنی را از دست ندهید!
پ.ن.:در انتهای ماجرا حتی نام عجیب وبلاگ هم برای شما رو می شود.😉
با تشکر 🫆👣


      

9

        با سلام و درود 
فکرکنم در بهخوان شاید من اولین نفری باشم که این امتیاز پایین را به کتاب می دهم اما امتیاز بالاتر را اصلا جایز نمی دانم!
داستان کتاب روایت سفر چندین نماینده از ایران به موزه صلح هیروشیما می باشد و آقای یامین پور، نویسنده کتاب، جزئی از این گروه می باشد و یادداشت های خود را در قالب سفرنامه ذکر کرده است.
خیلی تند و سریع می خوام سراغ نقد کتاب بروم ولی قبل از آن این نکته را ضروری می دانم که ذکر کنم دوست داشتن یا نداشتن یک کتاب سلیقه شخصی می باشد و این یادداشت ها از دیدگاه بنده صرفا برای دوستانی‌ می باشد که سلیقه نزدیک بهم دارند و می دانند که دوستانشان چه کتابی را دوست خواهند داشت یا نخواهند داشت؛ لذا من جبهه گیری ندارم اما مقایسه بین اثرات مختلف را خواهم داشت!
بزن بریم نقد ها:
۱_اسم کتاب: در کل کتاب دنبال این بودم که چرا اسم کتاب این هست و تا انتهای کتاب متوجه نشدم که اشاره به چه چیزی دارد؟صرفا تراشیدن سر کاهنان؟
۲_سیاست: من انتخاب کردم سفرنامه بخوانم! نه سیاست ژاپن و سیاست بین الملل این کشور! اینکه با آمریکا خوب هست یا نیست ربطی به مفهوم سفرنامه ندارد؛ بخش خیلی عظیمی از کتاب نویسنده فقط دارد سیاسی صحبت می کند ،نقد می کند و.....وای سرم درد گرفت!حوصله ام سر رفت
۳_نثر و روایت: خلاصه نظر نویسنده=ما خوبیم خوبیم، ژاپن بده بده
اصلا در کل متن من این حس را داشتم که نویسنده غرض ورزی به ژاپن دارد و کلا در تلاش است ژاپن را منفی جلوه دهد؛ صد البته هیچ جایی در دنیا مدینه فاضله نیست و ژاپن هم مستثنی نیست ولی قطعا در مواردی پیشرفته تر از ایران امروزی می باشد 
۴_تمسخر و توهین: فرهنگ و آداب معاشرت هر کشوری به هر صورتی ریشه در خاک آنها دارد و قابل احترام است؛ اینکه در سرتاسر کتاب ادای احترام ژاپنی ها مورد تمسخر و استهزا واقع شود قطعا اشتباه می باشد و به دور از فرهنگ اصیل ایرانی! واقعا اگر یک ژاپنی فرهنگ تعارف ما را مسخره کنه، بر نمیخوره بهمون؟!! 
۵_توریست: قطعا در کشور خود ما هم بین توریست امریکایی و آسیایی تفاوت قائل می شویم، پس از این تفاوت در رابطه با خودمان شاکی نباشیم! فقط اطلاع رسانی در سفرنامه که توریست آمریکایی عزیز است کافی می باشد!
۶_قلیون؟؟: واقعا حضور قلیون انقدر مهمه؟مقایسه بین قلیون و کلاب ؟بین بد و بدتر مگه قرار هست انتخاب کنیم؟ بعد اینکه مگه قراره همه یه تفریح داشته باشند؟ چرا نمیشه یاد بگیریم پامون تو کفش خودمون باشه؟والله منم کلاب نمیخوام برم ولی صد درصد علاقه ندارم عین ایران از بوی دود و گند قلیون خفه بشوم!!
۷_زیاده گویی: در مفاهیم دینی و سیاست علی ماشاالله نویسنده گفته و نوشته ولی راجب خود طبیعت و گذشته ژاپن صرفا پاورقی؟حداقل اسم سفرنامه نباشه روی کتاب!
من به خودم به شخصه آدمی مذهبی محسوب می شوم و قطعا همیشه در تلاشم که به اصول دین توجه و عمل کنم اما همیشه در مبحث نماز به شدت احترام به خداوند متعال را مهم میشارم و همچنین اسلام و مسلمانی را سبک نمی کنم اما این مورد را صرفا تفاوت اخلاق های خودم و نویسنده می‌شمارم و اصلا قضاوت و صحبتی ندارم!
با توجه به نقد ها و صحبت ها، من به شما کتاب دو دستی را به جای این کتاب معرفی و توصیه می کنم.
ممنون از شما🌻
      

17

        با احترام فراوان به تمامی پزشکان جنگ 🥼🩺
کتاب حال حاضر خاطرات دکتر دیوید نات، جراح تروما از سفر ها و ماموریت های بشردوستانه ای است که او را از انگلستان،سرزمین امن، به ناامن ترین نقاط جهان می کشاند تا جان ها را نجات دهند.
شاید در عمیق ترین نقطه اعماق قلبم جستجو می کنم، هدفی همچون دکتر نات را می یابم اما وابستگی ها دست و پاهایم را بسته اند و این نکته ای است که بارها دکتر نات در کتاب اشاره دارد!
شاید بگین بابا نهایت رفته آفریقایی،جایی؛ انقدر گنده کردن نداره که!
اما نه، دکتر نات در دوران داعش دو بار در سال های ۲۰۱۳،۲۰۱۴ در سوریه،حلب بوده؛ در غزه حضور داشته و حتی در دوران طالبان در افغانستان حضور داشته!
پس هرگز به خودتون اجازه ندید کلامی بر علیه این پزشک مسئول،دلسوز جاری کنید! ببخشید که رک میگم ولی شما هم بعد خواندن کتاب همینقدر رک خواهید بود؛ چرا که به عنوان یک غربی در شرایطی در سوریه حضور داشت که خطرناک ترین شرایط بوده ![دنبال دزدیدن،گروگان گرفتن و شکنجه او بودن!]
وقتی فصل به فصل همراه دکتر نات بودم به عنوان عضوی از کادر درمان متوجه درماندگی و تلاش های بی وقفه او برای نجات جان بیماران بودم؛ درماندگی از نبود امکانات و نبود متخصص و...
جنگ چهره ای بسیار زشت دارد که شاید بتوان گفت کادر درمان بیشتر از بقیه این چهره زشت را می‌بینند! و نباید فروبپاشنند!اما یه زمان هایی نمیشه،درست زمانی که به صفحات ۲۷۴ و ۲۷۵ رسیدم،منم همراه با دکتر نات شکستم! از این زشتی ها، از این جنگ ها که کودکان بی گناه قربانیان بی شمار آن هستند!
امید، واژه ای غریب در آن زمان و مکان می باشد؛ اما واژه ای نجات دهنده تر از امید نیست؛ امید زمانی جوانه می زند که جان مارام،هالا و بقیه ی دختران نجات می یابد و یک پزشک خروج بیمار را روی دو پای خود،شاد و خندان می بیند؛بله، امید سوخت موتور پزشکان جنگ است؛ ادامه دهنده ی تلاش آن ها‌.
دکتر نات بنیاد و خیریه ای به نام دیوید نات دارد، سال هاست که آموزش جراحی های تروما و شرایط دشوار می دهد و با وجود ازدواج و داشتن دو فرزند همچنان ماموریت های بشردوستانه را می رود و به نظر من باید لقب حکیم را بگیرد!
این کتاب قطعا و صد درصد برای مطالعه پیشنهاد می کنم! 
فقط در صورت داشتن روحیه ی به شدت لطیف سراغش نرید!
⚘️⚘️⚘️به احترام و به یاد تمامی کادر درمان داوطلب و بومی نواحی جنگ، شورش،درگیری که شجاعانه و دلسوزانه مبارزه کردند⚘️⚘️⚘️
      

13

        با سلام و درود 
سفرنامه مرداد ماه من به کشور همسایه ترکیه بود.🇹🇷
مجددا و مثل کتاب های قبلی آقای ضابطیان لذت بردم از این سفرنامه و فکر می کنم پایه ثابت تمام نوشته های آقای ضابطیان موارد زیر باشه:
_زبان و قلم گرم و صمیمانه نویسنده 
_عدم گزافه گویی و اضافه گویی
_بیان مواردی ناشناخته و ناگفته از سرزمین ها
و اما ترکیه! کشوری که شاید بتوان گفت هم در ظاهر و هم در باطن میان مدرنيته و سنت قرار گرفته و هر دو را کنار هم قرار داده است؛
 گر نگهدارمن آنست که من می دانم،شیشه را دربغل سنگ نگه می دارد!
ترکیه،کشوری است با فرهنگ های بسیار جالب و نزدیک به فرهنگ خود ما
این سفرنامه که سر زدن به مکان هایی بود که تا به حال نشنیده بودم و هر بار با خواندن اطلاعات در رابطه با آن ها چشمام از تعجب باز و دلم شاد و خوشحال می شد.
از سفارت خانه ی ایران گرفته تا موزه های عجیب و جالب!
از کوچه پس کوچه ها تا خانه ی مصطفی کمال(آتاتورک)!
معماری های منحصر به فرد و مساجد زیبا!
این کتاب را من قطعا به شما پیشنهاد می کنم چرا که دیدگاه شما را مثل من نسبت به ترکیه و تصوری که داشتید، تغییر خواهد داد!
ممنون از توجه تون ☕️
      

13

        سلام و درود 
در مرداد ماه امسال من داستان زنان قوی را خواندم؛زنانی که رویاپردازی می کردند و از درون رویاهای نابود شده،مجدد رویا ساختند و زندگی!
زنانی که در طول تاریخ مورد ظلم اطرافیان،جبر جغرافیا و... قرار گرفتند اما پا پس نکشیدند؛ تسلیم نشدند؛ نه هرگز! تسلیم در دنیای آنان واژه ایست،بیگانه!
در اوایل قرن بیستم، عده ای از زنان و دختران کره ای به وعده زندگی بهتر، خوراک و پوشاک بهتر و بیشتر و حتی تحصيل، تصمیم مهمی گرفتند؛ ازدواج و ترک وطن؛ آن هم ازدواج تصویری!
امیدوارانه تن به ازدواج‌هایی از راه دور دادن و به‌عنوان «عروس تصویری» به هاوایی مهاجرت و ترک وطن کردند. این زنان، صرفا عکس‌هایی  از همسران آینده‌شان دیده بودند!
 سفری دشوار و ناشناخته را آغاز کردند؛ اما این چرخ فلک هیچوقت قرار نیست کوتاه بیاد!همیشه قرار است بکوبد بر فرق این انسان فلک زده و امیدش را ناامید کند.
داستان رمان ما روایتگر ۳ زن از این زنان می باشد که با هم رفیق و همراه هستند و ما داستان زندگی آنها را پس از مهاجرت و ازدواج می خوانیم تا ببینیم دست سرنوشت آنها را به کجا می برد.
قلم نویسنده را دوست داشتم و لذت بردم از نوشته اش؛داستان افت و خیز های مناسبی داشت و جاهایی غمگین،جاهایی شاد و حتی عصبانی می شدم؛ شخصیت ها به خوبی پرداخته و بیان شده بودند!
شخصیت محبوبی نداشتم و تقریبا میکسی از تمام شخصیت ها مورد پسندم هست.
آخر داستان یک روایت از نسل بعدی این مهاجران می باشد که به نظرم بهتر می‌بود جلد جداگانه و مفصلی می داشت؛ از مهاجرانی که صاحب فرزند می شدند و حالا این فرزندان دورگه،چندرگه،مهاجر در این سرزمین جدید چه هویتی خواهند داشت؟آیا فرزند سرزمین خود بودند یا فرزند سرزمین مادران و پدرانشان! این تقابل هویتی و درگیری ها قطعا جذابیت ویژه ای جهت مطالعه خواهند داشت!
همبستگی و اتحاد میان زنان در این روایت را بسیار دوست داشتم؛ما زنان همیشه باید پشت هم باشیم و قلب هایمان را در این دنیای ستمگرانه به هم گره بزنیم؛بارها در کتاب این نقطه را حس کردم که زنان کره ای داستان ما حتی اگر اختلاف  بین همسرانشان باشد باز در کنار هم هستند.
پیشنهاد مطالعه کتاب را بهتون دارم چون «عروس تصویری» روایت و  سندی تاریخی و زنده از رنج و قدرت زنانی است که تاریخ آن‌ها را به حاشیه رانده است. این کتاب، دریچه‌ای است به جهانی نادیده و برای کسانی که خواهان فهمی عمیق‌تر از مهاجرت، زنانگی و پایداری‌ می باشند.
      

58

        سلام و درود 
امشب از اون شب هایی است که اصلا و ابدا خواب به چشمام نمیاد و همین علت شد که بیام یادداشت کتاب بنویسم.:)
امتیاز من برای این کتاب صرفا با در نظر گرفتن رده سنی کتاب،نوجوانان، بود و اگر رده بزرگسالان همچین کتابی می خوندم و یا بخونم،قطعا امتیاز ام این نخواهد بود!!
خلاصه کتاب را میشه اینطور بیان کرد؛سی چهل سال پیش، چهارتا دوست باهم تصمیم می‌گیرند به قلعه جنی بروند! درست فردای شب عروسی برادر یکی از شخصیت ها!؛ حالا اینکه قلعه جنی کجاست و چرا این اسم گرفته و چرا اصلا این ۴ پسر قصد رفتن به اونجا را دارند، ماجرای اصلی داستان ماست.

به چند دلیل کتاب را ادامه دادم و خوندم:
_خاطره: کتاب از زبان یکی از شخصیت ها بیان می شد و  به گونه  ای بود که انگار یک نفر نشسته خاطرات  خودش برات میگه
_داستان کتاب به صورت فصل به فصل پیش میره 
_یک پیش زمینه را برای مخاطب باز می شه؛ شخصیت ها و محیط به طور کامل توصیف  میشه و بعد به ماجرای اصلی می پردازه!
_غافلگیری: به اندازه و به موقع از این عنصر داستان نویسی استفاده شده و به نظر من میتونه مخاطب نوجوان را به هیجان بندازه و غافلگیر کنه.

 اما پایان بندی کتاب از دلایل اصلی بود که امتیاز کمتر از ۵ گرفت؛یک پایان بندی عجیب و ساخته و پرداخته نشده و می‌تونم بگم سمبل کردن کامل!!!
انگار که نویسنده در قسمت پایان ماجراش خواسته فقط سریعتر بگه و بره 
دیدی مثلا وسط خاطره گفتن یه نفر، یه اتفاقی میفته و طرف سریع خاطره را جمع میکنه و میره؛ دقیقا همین حس بهم داد.🤨😐
و همچنین من به عنوان مخاطب علاقه مند بودم که سرنوشت شخصیت ها خصوصا اصلی ها را در همان تایم و حتی  بعد از گذشت این همه سال  بدانم اما این سوال جوابی نداشت! و این باز امتیاز کم کرد.🥺🥺

برای جمع بندی می تونم بگم برای یک نوجوان ۱۳_۱۵ سال ،کتاب مناسب و خوبی هست و می تونه گزینه پیشنهادی باشد!
ممنون از توجه 💚🌻
      

47

        با سلام و درود 
تاریخ کره به دلیل التهاباتی که داشته برای من همواره از جذابیت خاصی برخوردار بوده و من رمان هایی از این قبیل که سعی دارن در قالب ماجرا بخشی از تاریخ را به تصویر بکشند، دوست دارم و می توانم از همین نویسنده رمان قصر سرخ و از آلیسون ویر مجموعه رمان هاش که تاریخ  تئودور ها و انگلستان را بازگو می کنند، نام ببرم و برای مطالعه پیشنهاد کنم. ☺️☺️
تاریخ همواره شاهد ظهور و سقوط پادشاهان، خونریزی ها، جنگ ها، کودتا ها بوده است و مردمان عادی قربانیان بی گناه بودند!
پادشاه یونسان که قرار بود ستاره ی درخشانی باشد تبدیل به جویبار خون شد و تمام اطرافيانش را در سایه ترس و مرگ قرار داد؛ تبدیل به انسانی دیوانه و هوس باز شد که توسط اشراف زادگان سقوط کرد!
اگر علاقه مند هستید که میزان دیوانگی پادشاه را در قالب یک فیلم ببینید پشنهاد من به شما فیلم پادشاه و دلقک محصول سال ۲۰۰۵ کره جنوبی می باشد و حتی می‌گم که قبل از مطالعه کتاب فیلم را ببینید![شباهت بالایی با کتاب دارد]
اما بریم سراغ کتاب درنایی در میان گرگ ها؛ داستان ما از دو شخصیت اصلی تشکیل می شود:ایسول و دهیون.
ایسول هفده‌ساله که زندگی نسبتاً امن و مرفهی داشته، درگیر ماجرایی ناگوار می شود؛ ماجرایی که سبب ترک سرپناهش  و  رفتن به پایتخت می شود.
و شاهزاده دهیون که تمام عمرش را زیر سایه‌ی هولناک برادر ناتنی‌اش، پادشاه یونسان، گذرانده و شاهد ظلم و ستم برادرش بوده است، تصمیم می‌گیرد یک بار برای همیشه راهی برای خلع کردن او پیدا کند.
دست سرنوشت این دو را در کنار هم قرار می دهد تا داستان را پیش ببرند و خطرناک‌ترین قمار زندگی‌شان را رقم بزنند!
 همانطور که اشاره کرده بودم،نویسنده کتاب با قصر سرخ یکی می باشد و همین مورد، مقداری مقایسه بین دو کتاب ایجاد می کند؛ روند و ماجرای این کتاب را من بیشتر از قصر سرخ دوست داشتم و هیجان بالا ولی منطقی بود. 
پرداختن به شخصیت های فرعی و داستان آنها در کتاب را پسندیدم و تصویرسازی خوبی با قلم نویسنده داشتم. :) و همچنین القاب اشاره شده به شخصیت ها نسبت به ذات درونی آنها توانایی بالای نویسنده در طنزپردازی سیاه را نشان می‌دهد و براوو دارد.👏🏻👏🏻👏🏻
اماااا پایان بندی درنا به نظرم کلیشه ای بود و راضی‌ام نکرد!![علت یک امتیاز منفی:(((]
در کل این کتاب روان و خواندنی و همراه کننده خواننده می باشد و قابلیت بالایی در سریع خوانش دارد😉😉 [در حدی که می‌توان نهایت ۳روزه تمام کرد].
ممنون از توجه شما در این هوای گرم🌻💚
پ.ن.:عکس فیلم پیشنهادی را براتون بارگذاری کردم.🙂
      

12

        سلام و درود 
بعد از مدت ها یادداشت کتاب :)
شب بخیر توکیو در واقع مجموعه ای از داستان های کوتاه می باشد که هر داستان، برش زمانی کوتاه، از زندگی شخصیتی را روایت می کند و زندگی همه‌ی آن‌ها با وجود فاصله‌ای که میانشان هست، درهم تنیده می شود و سرنوشتشان در پس‌زمینه‌ی خیابان‌های تاریک و روشن شهر توکیو و  به یکدیگر پیوند خورده‌است اما همین نقطه اتصال چیزی بسیار عجیب و جالب است؛توانایی بالای نویسنده را نشان می دهد!
آیا شما باور می کنید که همه چیز از دزد لوکوآت شروع می شود؟!اصلا لوکوآت چی هست که دزد داشته باشه😆😅.
وقتی اولین بار چندصفحه ی اول کتاب را خواندم،چندان جذبم نکرد و تا مدت ها قصد خرید و مطالعه اش را نداشتم! اما بعد که دیدم دوست کتابخوان ام خوانده و پیشنهادکرد که فرصت دومی بدهم،  کتاب را خریدم و خوانده ام و می‌تونم بگم که واقعا شانس دوم را لیاقت داشت.:)
کتاب حال حاضر، یک کتاب ملایم و آروم است؛ پس اگر طرفدار کتاب های هیجانی هستید شاید انتخاب خوبی نباشد!
این کتاب یک روند آرام از زندگی شبانه شخصیت هاش می باشد؛ساعت هاتون از یک نیمه شب تا چهار و نیم صبح کوک کنید و همراه  شوید تا ببینیم هرکدام مشغول به چه کاری هستند؛ از تاکسی سواری گرفته تا سینما رفتن؛ رستوران هایی که شب ها فقط باز هستند و سرویس خدمت مشتری ها ارائه می دهند؛ همه و همه قابل انجام هستند و حتی کارآگاهی که در جستجوی پرونده می باشد و خواهری در جستجوی برادرش!
می‌بینید یک زندگی در جریان واقعی در کتاب شب بخیر توکیو جاریست و همین مهم ترین و اولین درسی‌ست که کتاب یاد می دهد. شاید معنای واقعی زندگی در لابه‌لای همین صفحات نهفته است تا با خواندن آن پیدا شود.
امتیاز گودریدز به کتاب:۳.۵۲ 
ممنون از توجه شما :)
      

32

        با سلام و درود 
از مطالعه این کتاب بسیار لذت بردم و قطعا پیشنهاد می کنم در لیست کتاب خوانی تون قرار بگیرد.
ژانر کتاب، رئالیسم جادویی، شاید بتوان گفت ژانری‌ست که در مقابل آن جبهه گیری های فراوانی وجود دارد اما این کتاب فراتر عمل خواهد کرد!
دوست دارم در ابتدا یک دست خوب برای نویسنده بزنم و سرپا تشویق کنم.👏🏻👏🏻👏🏻
اول به ایده و محتوا اصلی کتاب و هدف نویسنده بپردازم و بعد به شیوه داستان پردازی؛ مواقع زیادی پیش اومده که ما عزیزی را از دست دادیم و حسرت این را داریم که یکبار دیگه حتی شده برای یک لحظه او را ببینیم و باهاش صحبت کنیم؛ حرف های ناگفته را بگیم و یا حتی بشنویم!
در واقعیت تلخ این زندگی‌ این امکان وجود ندارد اما خب کی گفته تو عالم خیال نمیشه؟! تاکشی موارسه اومده و همین‌کار انجام داده؛ به ما اجازه داده در عالم خیالمون بریم و حرف های ناگفته را بزنیم و بشنویم!
در روح ایستگاه نیشی یویگاهاما همه‌چیز از یک حادثه شروع می شود؛ هنگامی که یک قطار سریع‌السیر با انحراف از ریل، به دره سقوط می کند و عزیزانی از دست می روند! شایعه ای ماه ها پس از حادثه پخش می شود!
اما این شایعه چیست؟ در هنگام نیمه‌شب، در ایستگاه ، روحی ظاهر می‌شود که افراد را به روز حادثه می‌برد تا برای آخرین بار عزیزانشان را ملاقات کنند‌. 
به چند دلیل امتیاز من به این کار بالا بود:
۱.نثر روان و زیبای نویسنده
۲.فصل بندی خوب کتاب و دنبال کردن یک خط روایتی قابل فهم
۳.ارتباط دادن؛ فصل های کتاب هر کدام جداگانه به ماجرایی می پردازند اما در انتها موارسه به زیبایی آن ها را بهم وصل می کند
۴.عنصر غافلگیری؛ به شدت در انتهای داستان بهت شما را فرا می‌گیرد و شاید مثل من چنددقیقه ای در سکوت مغزی فرو برید و این توان بالای نویسنده را نشان می دهد که در انتهای داستان خواننده را مثل این ایموجی کند.(🤯)
۵.دنیا پردازی(داستان پردازی)؛ شاید از عللی که مخاطبین کتاب علیه ژانر رئالیسم جادویی گارد دارند می توان گفت که گمان می کنند این ژانر هیچ قاعده و قانونی ندارد و تمام با عنصر خیال پیش می رود[ساده بگم فکر می کنن فیلم هندیه!] اما این تفکر حداقل در مورد کتاب هایی که من از این ژانر خوانده و معرفی کرده ام، اشتباه است؛ درست است که ما در واقعیت نیستیم و در خیالی زیبا غرق شده ایم اما این خیال چارچوب و قوانینی دارد!برای ملاقات با عزیزانشان قوانینی سفت و سخت را باید رعایت کنند وگرنه مجازاتی خواهند داشت! و یا حتی شاید نتوانند آن عزیز از دست رفته را ببينند!  [کشکی نیست که...قانون داره...حتی اگه تو نپسندی😅]
۶.پایان بندی؛ از بهترین مواردی بود که خوندم؛ چه برای تک تک فصل ها و چه برای جمع بندی نهایی همه چیز خوب و دقیق و سر جاش بود؛ یه پایان منطقی و خوب👏🏻👏🏻👏🏻[من عاشق سر جا بودن و درست بودن داستانم]
این موارد دلایل من برای امتیاز ۵ بودند و یک جمع بندی کلی:
هدفِ کتاب، سوگ، از دست دادن و اتفاقات پس از آن می باشد و عالی به هدف مدنظر خود دست یافته و التیام بخشی را عالی نمایش می دهد که شاید زود اتفاق بیفتد شاید هم سال‌های سال رخ ندهد!
اگر علاقه مند به ژانر رئالیسم جادویی هستی،کتاب بخون
اگر در سوگ عزیزانت هستی، کتاب بخون 
اگر حرف های ناگفته داری و هنوز از ترست نگفتی، کتاب بخون
اگر پیش از آنکه قهوه ات سرد شود خوندی و دنبال یک کتاب با وایب مشابه هستی،کتاب بخون 
و اگر دنبال کتاب خوب هستی، کتاب بخون!
شب خوش و خدانگهدار📚
      

25

        با سلام و درود 
کتاب شامل ده داستان مجزا از ژاپن در زمان های مختلف، مکان های متفاوت می باشد؛ محوریت اصلی داستان خاطرات و غم و اندوه می باشد.کتاب به از دست دادن می پردازه؛ میتونه یک شخص باشد یا یک شی و یا حتی یک مکان! و همچنین به اتفاقاتی که پس از دست دادن میفته و نحوه مواجه با این سوگ و غم.
نویسنده در داستان‌ها، دنیایی با مرزهایی باریک میان گذشته و حال، دنیای مادی و معنوی و زندگان و مردگان ترسیم می‌کند؛ مرزهایی که کم کم محو می‌شوند و خواننده را به فکر وا می‌دارند که شخصیت داستان کیست؛ روح، انسان، روح یک حیوان، یک شیئ و یا یک خاطره؟
 من دوست دارم خیلی مختصر و کوتاه از هر کدام از داستان ها بنویسم و تک تک به امتیاز بدهم:
داستان ۱: در رابطه با خانواده_آلزایمر_تاثیرگذار_یک سورپرایز در انتهای ماجرا
امتیاز:۲ از ۵
داستان۲:در رابطه با سوگ و ادامه زندگی پس از آن
امتیاز:۳ از ۵
داستان۳:در رابطه با جنگ و تاثیر آن_زنان قوی_چرخ خیاطی و دوخت و دوز
امتیاز:۱ از ۵
داستان ۴:در رابطه با خانواده_کهنسالی_بیماری ها_همدلی 
امتیاز:۳ از ۵
داستان ۵: در رابطه با کودک و بزرگسال_خانواده 
امتیاز: ۴ از ۵
داستان ۶: ماجرایی عجیب_آشنایی عجیب_تغییر تفکر و شیوه زندگی
امتیاز:۳ از ۵
داستان ۷:راز های عمه از دنیا رفته!گربه زباد! عشق یا وهم!
امتیاز: ۳از ۵
داستان ۸: عشق اول_عشقی دوباره_خانواده جدید
امتیاز:۳ از ۵
داستان ۹:ارواح!
امتیاز:۴ از ۵ 
داستان ۱۰:آخرین اوبن_سالگرد_گردهمایی فرزندان و نوه ها
امتیاز:۳ از ۵ 
بین تمام این داستان جذاب ترین برای من داستان ۹ یعنی داستان خانه ای در هاراجوکو بود و برای من عجیب، زیبا، ترسناک و تاثیرگذار بود!
اینکه نویسنده در تلاش بود مرز ها را محو کند واقعا ایده جذابی بود اما به نظرم بسیار بیشتر می‌توانست بهتر عمل کند. این ایده در بخش هایی از کتاب واقعا آزاردهنده می‌شد و اگر به من بگویید کتاب را نیمه رها کردید،سرزنشتان نخواهم کرد و درک می کنم که چرا این اتفاق رخ داده!
این کتاب با ایده اصلی کنار آمدن با از دست دادن باید بسیار ملایم تر در قلب نفوذ کند و کمتر حالت معمایی، پرسشی برای مخاطب ایجاد کند و شخص بیشتر به احساسات بپردازد تا اینکه الان راوی، مخاطب که بود و یا حتی چی بود!
حالا شما دوست عزیز من به عنوان مخاطب یادداشت من ممکن است سوال بپرسید در چه صورتی سراغ این کتاب بروم و یا اینکه اصلا بخونم کتاب را یا نه؟
بله کتاب را  بخونید و به نظر من زمانی سراغ کتاب بروید که دنبال داستان کوتاه در رابطه با سوگ و از دست دادن هستید و روزی یک داستان را مطالعه کنید.
ممنون از توجه شما
      

14

        با سلام و درود 🌻
این کتاب اولین کتابی بود که نشر سورتمه عزیز منتشر کرد و من هم امضا گرفتم و هم خوندم.😉
ژانر کتاب را شاید من بتونم بگم محبوب ترین ژانر برای شخص خودم هست؛جنایی_معمایی_روانشناختی![به به😅😆]
وقتی کتاب را شروع کردم و همچنین در حین مطالعه کتاب به شدت یاد سریال criminal minds (ذهن های جنایتکار) افتادم و شباهت بسیاری یافتم و به فکرم خطور کرد شاید نویسنده هم از این سریال ایده گرفته باشد![دیدن این سریال هر دو ورژن آمریکایی و کره ای را توصیه می کنم🙃] و وقتی در کتاب اشاره ای به این سریال دیدم شک‌ام قطعيت بیشتری گرفت[هه هه هه...].
اما، از آندریا کمک بگیر، داستان یک قاتل است؛ قاتلی که بارها بارها مرتکب قتل می شود! و تلاش می کند تا تمامی رد ها را پاک کند!😲😵‍💫
سه آدم غریبه؛ سه نفری که تا پیش از این هرگز یکدیگر را ندیدند و حال در یک شب معمولی، با سرنوشتی وحشتناک روبرو می‌شوند. تماس‌هایی که نباید پاسخ داده شوند، سایه‌هایی که در تاریکی کمین کرده‌اند، و رازی که در پس نام آندریا پنهان شده است. چرا آندریا؟ و مهم‌تر از همه... آیا راه فراری از آن وجود دارد؟ در انتهای داستان چه خواهد شد؟!
دلایلی که کتاب دوست داشتم:
_روایت گونه: کتاب از زبان افراد به صورت اول شخص بیان می شود و چند داستان مختلف به صورت همزمان پیش می رود تا عقب نیافتی!
_احساسات: در کتاب انواع مختلف احساسات از ترس تا نفرت و حتی عشق به شیوه خوبی پرداخته شده و حتی نوسانات احساسات هم در طول داستان کاملا حس می شد.
_هیجان:این مورد هم خوب بود و هم بد! هیجان در طول داستان کم بود اما در بخش انتهایی ماجرا به شدت بالا می رود؛ یک هیجان ترس آمیز بالاااا😱😖😧
_پایان بندی: در نظر من منطقی و درست بود و خواننده و احساس خواننده را قانع می نمود.😊
اما دلایلی که امتیاز کتاب پایین‌تر از ۵ آورد 🥲:
_اصلی ترین دلیل: سادگی پرونده و داستان؛پرونده پیچیدگی بالایی نداشت و به نظرم نویسنده گل می تونست بخش معمایی پرونده را بیشتر پیچیده تر و گیج کننده تر کند.
_عدم پاسخگویی: بخش هایی از داستان و پرونده بود که یک سوال در ذهن مخاطب ایجاد می کرد اما پاسخی در کتاب نبود! سوالاتی که به بخش روانشناختی کتاب و جنایت برمیگشت و من به عنوان خواننده دنبال نشانه ها و پاسخ ها بودم.
و جمع بندی کلی: جنایتی یا جنایاتی رخ داده است و قاتل یا قاتلین هنوز دستگیر نشده اند؛ این ماجرا پرپیچ و خم خواننده را همراه خود خواهد کرد تا در انتهای داستان پرونده روشن شود!
اگر اولین باری‌ست که می خواهید سراغ این ژانر بروید، این کتاب می تواند گزینه خوبی باشد چون به اندازه کافی جذابیت دارد. و همچنین اگر طرفدار این ژانر بودید و هستید و الان به دنبال یک گزینه ملایم تر می گردید، این کتاب انتخاب خوبی خواهد.😉
ممنون از توجه 💗💓
      

20

        با درود و سلام 
نوشتن در این برهه زمانی واقعا دشوار و سخت می باشد!
دومین سفرنامه ای که از آقای ضابطیان خواندم و متاسفانه کمتر از کتاب اول دوست داشتم. :((((
کانادا، کشوری که همانند اسم کتاب خاطرات نوستالژیک زیادی را برای ما رقم زده است و نوشابه کانادا هم که رقابت های تنگاتنگی با کوکا کولا شیشه ای داشت.😅😆
همانند کتاب قبلی، زبان ساده و محاوره ای کتاب گیرا و جذاب است.
آقای ضابطیان مثل همیشه بدون قضاوت و پیش داوری خوب و بد کانادا را می گوید و قوانین گاها به شدت عجیب آنجا، دهنم را باز می کرد.😮😯
کانادا کشوری که مردمان بومی و سرخپوستان آن به شدت قرن ها مورد ظلم واقع شده اند و اشاره ی کتاب به این گذشته تلخ، مرا بسیار متاثر کرد و خشمگین شدم ولی خوشحالم که آقای ضابطیان به موزه ی مرتبط سر زدند و از آنها نوشتند!
 🍁کانادا به کشور افراها معروف است و  فراوانی این گونه و محبوبیت آن حتی به پرچم این کشور هم کشیده شده  و امروزه با وجود، بودن افراها و گونه هایی حتی خاص تر در نقاط دیگر هم‌چنان افرا نمادی از کشور کانادا می باشد!🍁
از اشارات جالب کتاب، دوستان و رفقای ایرانی و غیر ایرانی آقای ضابطیان بود که به فرهنگ و غذاهای ایرانی علاقه داشتند و در کنارش سوپرمارکت هایی پر از محصولات ایرانی جهت کمتر کردن غم غربت😊
تجربه رستوران ONoir و غذا خوردن در تاریکی مطلق در کنار غریبه ها از اون تجربه هایی بود که من برای امتحان کردن وسوسه شدم.😂🤣😋
از تجربه های جلب توجه کننده کتاب تجربه ماری جوآنا می باشد که من اصلا و ابدا با توجه به رشته تحصیلی ام قصد امتحان ندارم و نخواهم داشت ولی تفاوت های قانونی در مجوز ها و مصرف مواد اپوییدی در کشور های مختلف برای من همواره مورد توجه بوده است! [خدایی جالب نیست یه کشور قانونیه و یه کشور دیگه غیر قانونی!!]
نمایه تاریخ کانادا از تاسیس تا سال چاپ کتاب(۲۰۲۳) در فصل آخر کتاب از پوینت های مثبت بود و پایان بندی خوبی برای کتاب حساب می شد.
در کل برای آشنایی با کشور کانادا و فرهنگ کانادا این کتاب قطعا در لیست تون باشد و خواندن این کتاب از دست ندهید!
به امید دنیایی صلح‌طلب و بدون جنگ🤲🏻
      

13

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.