از موضوعش خوشم اومد ولی نقص هایی هم داشت 
مشکلی که این کتاب داشت یکنواخت بودن و نداشتن هیچ نقطه اوج یا هیجانی بود که به نظر من تنها نقص این کتاب بود 
در کل بدون در نظر گرفتن اون موضوع کتاب قشنگی بود 
        

          یکی دیگر از آثار ادبیات گاثیک که در فضایی شوم و تاریک و در میان اعماق جنگل های اتریش اتفاق می افتد، 
جایی که درون قلعه ای دور افتاده و بدون ارتباط با بقیه، دختر نوجوانی به نام لورا به همراه پدر و خدمتکارانشان زندگی میکنند. کارمیلا با حضور یافتن در آن خانه،نحسی و شومی را برایشان به ارمغان می آورد و انقدر با لورا رفتار گرم و صمیمانه دارد تا لورا متوجه نشود منبع و منشا این نحسی، کارمیلاست!
آخر داستان خیلی یهویی تمام شده و از این نظر اصلا جمع بندی خوبی نداشت
        

          زیبا وشوکه کننده🌌
        

          بدک نیست
        

          حتی ارزش پی دی اف خوندن نداشت 
کاااملا قابل پیش‌بینی بود،فقط داشتم می خوندم که زودتر تموم‌شه(معمولا ۱صفحه جا مینداختم)🙂
این ۱ستاره هم بخاطر وایبی که بهم میداد دادم
و در آخر این نظریه که من دادم ممکنه برای خیلیا جذاب باشه♡
        

          کتابی که با وجود حجم کمش به شدت خوندنش سخته و از کلماتی استفاده کرده که گاهی مجبور میشید معانیشون رو داخل گوگل سرچ کنید تا بفهمید چی میگه خیلی گنگ و مبهمه تا جایی که گاهی گیج میشدم که کسی که داره داستان رو تعریف میکنه دختره یا پسر و اگه طرفدار ژانر خون‌آشامی هستید و واسه همین رفتید سراغش باید بگم که اصلا تو این زمینه جذاب نبود و خیلی به اون هیجان و محتوای خون‌آشامی اشاره جذابی نداشت
        

          یادداشتی بر کارمیلا:

کارمیلا، بیست و پنج سال پیش از دراکولای برم استوکر، توسط شریدان لوفانو نویسنده‌ی مشهور ایرلندی در ژانر گوتیک، معمایی و وحشت، نوشته شد.

دختری جوان به‌نام لورا/لارا، تجربه‌ی مواجه شدن‌ش با یک ومپایر را روایت می‌کند. 

ترجمه‌ی محمود گودرزی از نشر برج را پیشنهاد می‌کنم. روان است مانند روایت خود لوفانو، که با زیرکی داستانی کوتاه و ساده را از چهارچوب عقل‌گرایی به حس‌‌پذیری انتقال می‌دهد. 
عادت به خواندن داستان‌های گوتیک ندارم، اما برای منِ خواننده‌ی معمولی آن‌ها، اتمسفر وهم‌انگیز و غیرمعمولی‌‌اش به‌خوبی ساخته شد. 

سرم را با رئالیسم گرم کرده بودم. خواندن کارمیلا کمک کرد تا حدی از آن فاصله بگیرم. لذت بردم.
        

          این کتاب روند خوب و جملات جالبی داشت و اواسط داستان جالب بود اما پایانش خیلی یهویی بود و میتونست خیلیی بهتر از اینا تموم بشه و پایانش این حس رو میده که انگاری چند صفحه از آخرای کتاب گم شده باشن 
        

          یک فانتزی کلاسیک هیجان انگیز و جذاب. اولین ورود خون‌آشام به ادبیات و همین طور اولین خون‌آشام زن. روند داستان خیلی سریع پیش میره با این که حجم کمی داره ولی توصیفات و فضاسازی  جذاب گوتیک  خوبی داره .
        

          داستان کوتاه و خوب بود.و دوستان دقیقا مشکلش همین بود.کوتاه بودنش.آخرش خیلی یهویی تموم شد میتونست قشنگ تر  باشه
        

          کتاب خوبی بود و سرگرم کننده اما اون گرایش و کشش را ازش دریافت نکردم
        

          داستان خیلی معمولی شروع شد و یجورایی اگه کتاب دیگه ای برای خوندن داشتم این کتاب رو نمیخوندم (داخل اتوبوس بودم و تصمیم گرفتم که بلاخره یه کتاب pdf رو امتحان کنم ) وسطای داستان خیلی جالب پیش رفت و داشتم از روند داستان و محیط پردازی خوب کتاب لذت میبردم تا اینکه رسیدم به پایان‌بندی بدش که بقدری یهویی تموم شد که گفتم شاید نسخه ای که من دارم ناقصه!
انگار که تا نصف داستان رو نوشته باشه بعد آخرش وقت کم بیاره!
.
(اسپویل)
.
آخه یجوری کشتن خون‌آشام رو خلاصه کرد انگار داشت سوسک میکشد!
        

          خیلی قشنگ بود✨️
        

          راستش تو این ژانر کتاب های خیلی قشنگ تری هم میتونین پیدا کنین بخونین. کتاب موضوع جالبی داشت اما به شخصه به نظرم خسته کننده میشد طوری که با اینکه خیلی کوتاه و کوچیک بود چند هفته طول کشید تا تمومش کنم...
البته هرکس نظر خودشو داره و شما ممکنه ازش خیلی هم لذت ببرین:)
        

          کتاب سرگرم کننده ایی بود اما اون جاذبه و کشش لازم رو نداشت و از همون اول می‌تونستی حدس بزنی داستان از چه قراره.سرعت روند پیش رفتن داستان خوب بود اما آخرای داستان انگار که نویسنده از نوشتن خسته شده و میخواد زود تمومش کنه خیلی سریع و یهویی تموم شد و بنظرم میتونست خیلییی بهتر از این تموم شه:)
        

          کتاب قشنگی بود 
به همه توصیه میکنم بخونن 
ترجمه ش خیلی خوب بود و محتوای هیجان انگیزی داشت
        

          من چون به ژانر ترسناک و خوناشامی علاقه دارم این کتاب و شروع کردم به خوندن و انتظار خیلی بیشتری ازش داشتم ولی خب ازش خوشم نیومد ،البته این نظر شخصیه منه و ممکنه شما دوستش داشته باشین.. و دوتا از نقاط ضعف اصلی داستان این بودن ک هم اینکه داستان کاملا قابل پیش‌بینی بود و من فقط میخواستم زودتر کتابو تموم کنم و واسم خسته کننده شده بود(حتی با اینکه حجم کمی داره) و هم اینکه متن خیلی سنگینی داشت و خیلی از کلمه هاشو شاید نفهمین و  شاید چند دقیقه مجبور بشین توی ی جمله بمونین و نتونین بخونینش.. و درکل پیشنهادش نمی‌کنم و بنظرم تو این ژانر کتابای خیلی بهتری هست ک میشه خوند.
        

          دوستاره؟
یه ستاره هم براش زیاده
خوب بود..
ولی داستان هیچ اوجی نداشت
به معنای واقعی هیچ نقطه قوتی نداشت..
امیدوارم دراکولا از این بهتر باشه.
و واقعا حرف خاصی براش ندارم
        

          خوب بود برای یک بار خوندن
با اینکه از خوندنش پشیمون نیستم ولی خیلی جذابیتی برام نداشت 
شاخ و برگ داستان به نظرم کم بود میتونست بیشتر جزئیات داشته باشه