یادداشت‌های آسمان احمدی (61)

مرگ به وقت بهار
بنظر به ای
          بنظر به این کتاب اونقدر پرداخته شده که لازم به توضیح بیشتر داستان نباشه.
یک اثر دیستوپیایی اما نه چندان قوی ( از لحاظ نتیجه)
کتاب دو بعد داره :
بعد اول یک روستایی که روی یک رودخانه بنا شده و رسم و رسومات و آدم‌های عجیب و غریبش!
و بعد دوم جنبه‌های روانشناختی و  هدف نویسنده که محکومیت حکومت‌های توتالیتر بوده!
.
کسانی که این کتاب رو خوندن دو دسته میشن!
یا عاشقش هستن و شاهکار میخونن، با بی معنی و مفهوم و گنگ!
باید گفت این کتاب چیزی میان این‌هاست.
- مخاطبش عام نیست و کسی که مطالعه توی زمینه‌های مربوط بهش - یا کتابهای دیستوپیایی دیگرـ نداشته ممکنه درک درستی از چیزی که نویسنده میخواد بگه نداشته باشه.
- بعد از اون جنبه تبلیغاتی کتاب بود که کتاب رو بالا آورد و اونقدر پرداخت تا در ذهن همه یک اثر شاهکار و رده بالا حساب بشه.
قطعا کسی که به این موضوعات علاقه‌مند هست سراغ این کتاب و امثالش میره اما  کتاب سطح پایین تری نسبت به کتابهای مشهورتر داره.
        

31

یومی و نقاش کابوس
 نمیدانم؛
           نمیدانم؛ به کتابِ عالی امتیاز بدهم یا ترجمه‌ی بد؟؟!!
آنجا به خواندن کتاب ترغیب شدم که فهمیدم نویسنده از روی علاقه به انیمه‌های Your name و Weathering with you  از آنها الهام گرفته و دنیا و فضای این کتاب را نوشته است، و چه هنرمندانه!!
دنیاسازی و شخصیت پردازی که برندون سندرسون در آن استاد است (از روی تجربه خواندن مجموعه استورم لایت) در این کتاب هم مرا میخکوب کرد.
البته که اگر ترجمه بهتر بود واقعا خواندنش را لذت بخش میکرد.
پایان کتاب فوق العاده بود و برای اولین بار یک کتاب توانست اشک مرا دربیاورد (درواقع داشتم زجه میزدم)
کتاب عکس داشت که خواندنش را خیلی لذت بخش می‌کرد ( چندان با کیفیت نبودند)
البته که در تمام مدت اشکالات ترجمه و ویرایشی مدام جلوی چشمم رژه میرفتند و لذت خواندن را از من می‌گرفتند.
درواقع آنجایی که رشته های اتصال جذابیت کتاب، من را در برمیگرفت، ترجمه بد آنها را قیچی قیچی میکرد.
این کتاب در آخرین روزهای نمایشگاه به چاپ و فروش رسید و  از این کار عجله‌ای (و شاید غیرحرفه‌ای) بیشتر انتظار نمیرفت. 
{کاش نشرها برای کتاب ارزش واقعی کتاب را قائل شوند، نه فقط آنهارا به عنوان منبع درآمد ببینند}
.
در آخر به کتاب امتیاز می‌دهم و یک روز مطمئنا به سراغ نسخه اصلی کتاب خواهم رفت تا لذت خواندنش را کامل بچشم.
        

8

یاد او
!!باورم نم
          !!باورم نمی‌شود!! من با این کتاب اشک ریختم.!!
این کتاب را برای استراحت میان یک مجموعه‌ی فانتزی (استورم لایت) انتخاب کردم که بخوانم تا کمی با آن به خودم استراحت بدهم و بعد سراغ ادامه‌ی مجموعه بروم.
داستان جالبی داره ، اما از همان ابتدا قابل حدس هست و جایی شمارا شگفت زده نمیکند، اما روند خواندن داستان بسیار لذت بخشه.
.
گرچه این نامه نگاری ها رو توی کتابهای دیگه کالین هوور هم میبینیم و شاید خسته کننده بشه اما تقریبا میشه گفت سبک نوشتاری نویسنده به این شکلِ.
نویسنده ماجرای جالبی نوشته که احساسات خواننده رو درگیر میکنه، اما گویی از پس شخصیت پردازی خوب برنیامده و همگی تقریبا شبیه به هم هستند و شبیه به هم حرف میزنند.(حتی بچه‌ی ۵ساله!)
برای من به عنوان رمانی که برای استراحت بخوانم خوب بود اما اینطور نیست که به فرد کتابخوانی پیشنهاد بدهم تا بخواند.
بنظرم برای شروع کتاب خوانی و انتخاب اولین رمان‌ برای خواندن انتخاب خوبی میتونه باشه👌
_ساده، روان، خوشخوان،پر کشش_
 
        

30