معرفی کتاب یومی و نقاش کابوس اثر undefined

یومی و نقاش کابوس

یومی و نقاش کابوس

4.2
6 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

8

خواهم خواند

25

ناشر
شابک
9781938570377
تعداد صفحات
448
تاریخ انتشار
_

توضیحات

متاسفانه توضیحاتی برای این کتاب یافت نشد.

لیست‌های مرتبط به یومی و نقاش کابوس

پست‌های مرتبط به یومی و نقاش کابوس

یادداشت‌ها

joiboy

joiboy

4 روز پیش

‼️«یومی و
          ‼️«یومی و نقاش کابوس»؛ چهارمین کتاب امسال و متفاوت‌ترین اثر در دنیای کازمیر‼️

اگه بخوام خلاصه بگم، این کتاب نه سیستم جادویی سنگینی داره، نه نبردهای عظیم. صرفاً یک داستان عاشقانه، پرهیجان و به‌طرز عجیبی مرموزه. از همون صفحه‌ی اول، با معماها و سوال‌های زیادی روبه‌رو می‌شیم، که همراه با چاشنی رومنس، یه ترکیب خاص و دلنشین درست کردن. دو شخصیت اصلی فوق‌العاده جذاب داریم که با شرایطی خاص به هم گره می‌خورن. برای من، این یکی از زیباترین و شیرین‌ترین کتاب‌های کازمیر تا اینجای کار بوده.

🔻حالا بریم سر اصل مطلب:🔻

1️⃣:روایت

برخلاف انتظار، با یه سبک روایی متفاوت روبه‌رو هستیم. تا حالا روایت‌ توی کتاب‌های کازمیر همیشه سوم‌شخص بود، ولی این یکی اول‌شخصه و از زبان یکی از شخصیت‌های مهم دنیای کازمیر روایت می‌شه: هوید، همون تلخک معروف استورم‌لایت که خیلیا بهش ارادت دارن. حالا تصور کنید این شخصیت تبدیل به مجسمه شده و وسط یه مغازه، لباس‌ها رو ازش آویزون کردن! داستان از زبان همین مجسمه روایت می‌شه، که با شوخ‌طبعی و لحن بامزه‌ش، ماجرای یومی و نقاش رو تعریف می‌کنه.

یکی از نقاط قوت این سبک روایت اینه که هوید خودش میاد وسط داستان و سوال‌هایی که تو ذهن ماست رو جواب می‌ده. چندین بار برام پیش اومد که با خودم گفتم «خب این چی شد؟ چرا توضیح نمی‌ده؟» و فصل بعدی، هوید دقیقاً همون سوال رو توضیح می‌داد! این تعامل غیرمستقیم با خواننده خیلی لذت‌بخش بود.

2️⃣:شخصیت‌پردازی

شخصیت‌ها خوب پرداخت شده بودن. شاید بهترین شخصیت‌پردازی سندرسون نباشه، ولی برای یه کتاب ۴۰۰ صفحه‌ای کاملاً رضایت‌بخشه. یومی و نقاش هر دو شخصیت‌هایی دوست‌داشتنی با گذشته‌ای جذاب هستن، و حتی شخصیت‌های فرعی هم اونقدر خوب بودن که دلم می‌خواست بیشتر باهاشون آشنا شم.

دیالوگ‌ها قوی بودن و گذشته‌ی شخصیت‌ها با دقت وارد داستان شده بود، بر خلاف بعضی کتاب‌های دیگه‌ی کازمیر که گذشته‌ی شخصیت‌ها خیلی پررنگ نبود. روند تحول شخصیت‌ها هم از نقاط قوت کتاب بود، چون باعث می‌شد کشش داستان بیشتر بشه و خواننده دنبال کنه ببینه این آدم‌ها بالاخره چطور تغییر می‌کنن.

3️⃣:دنیا‌سازی

شاهکار. همون چیزی که همیشه از سندرسون انتظار داریم. دو دنیای کاملاً متفاوت با قوانین خاص خودشون. یکی دنیای نقاش، که همیشه در شبه و اطراف شهرها هاله‌ای تاریک و سایه‌مانند کشیده شده و مردمش از نوعی انرژی به اسم هیون استفاده می‌کنن. اون یکی، دنیای یومی، با آفتاب دائمی و زمین‌هایی که از درونش گرمای عجیب می‌جوشه. مردم برای زنده موندن باید تمام زندگی‌شون رو توی ارتفاع و به‌صورت معلق بسازن، حتی با دمپایی‌های پونزده‌سانتی‌! خونه‌ها، درخت‌ها، همه‌چی معلقه و لمس زمین ممنوعه.

این تفاوت‌ها و ارتباط پنهان بین این دو دنیا واقعاً آدم رو شگفت‌زده می‌کنه.

4️⃣:معما و پلات تویست

تا نزدیکای پایان کتاب فکر می‌کردم دارم درست حدس می‌زنم، ولی یهو سندرسون اومد و تمام حدس‌هامو جمع کرد و انداخت سطل آشغال! پلات تویست داستان انقدر پیچیده و حساب‌شده بود که راوی مجبور شد سه بار برامون توضیح بده تا بفهمیم چی شد! منم مجبور شدم یه لحظه کتاب رو بذارم زمین تا بتونم درست هضمش کنم. ولی معماش محشر بود.

5️⃣:تاثیر عاطفی و احساسات

باورم نمی‌شد، ولی آخرش واقعاً اشکم دراومد. سندرسون همیشه بلده چجوری با زوج‌هاش بزنه وسط قلب آدم. کتاب پر از حس‌های قوی بود؛ از خوشحالی گرفته تا غم. شخصیت‌ها، به‌ویژه نقاش، با گذشته و تصمیمات خاص و منطقی‌ش، برای من خیلی قابل‌درک و دوست‌داشتنی بود.

6️⃣:سیستم جادویی

اینجا خبری از سیستم جادویی پیچیده‌ی معمول سندرسون نیست. فقط از کار یومی و نقاش یکم سر درمیاریم که انگار هنر، تبدیل به نوعی جادو شده. یومی با ارواح کار می‌کنه و اونا رو وادار می‌کنه به شکلی که می‌خواد در بیان. نقاش هم با خلق اثر هنری تأثیر می‌ذاره. اما تمرکز کتاب بیشتر روی علمه تا جادو.

7️⃣:چاپ و ترجمه

واقعاً عالیه. از جلد و طراحی و فونت گرفته تا کیفیت چاپ و صحافی. ترجمه هم خوبه، فقط یه سری غلط املایی و ایراد نگارشی داره که احتمالاً تو چاپ‌های بعدی اصلاح می‌شن. نگران نباشید.

🛑پیش‌نیازها:🛑

اگه قبل از خوندن یومی، کتاب‌های «مه‌زاد»، «استورملایت»، «پیکارگسل» و «الانتریس» رو خونده باشید، خیلی بهتر متوجه اشارات و اصطلاحات می‌شید. مخصوصاً وقتی هوید و اسپرنش به مفاهیمی از دنیاهای دیگه اشاره می‌کنن. ولی اگه نخونده باشید هم مشکلی نیست، داستان مستقل و قابل‌فهمه.


---

🔻جمع‌بندی:🔻
این کتاب برای من متفاوت‌ترین تجربه از سندرسون و کازمیر بود. نه فقط به خاطر سبک رواییش، بلکه به خاطر فضای رمانتیک، معماهای پیچیده، شخصیت‌های ملموس و دنیایی که مثل خواب و بیداری توش گم می‌شی.
اگه دنبال یه داستان متفاوت، احساسی و پر از رمز و راز هستید، یومی و نقاش کابوس رو از دست ندید.

🟪🟣با نظراتم موافقی؟🟣🟪


        

33

وقتی اولین
          وقتی اولین بار شروع به خواندن میکنید
احتمالا سعی دارید نوشته را با محیط آشنایی مقایسه کنید
چیزی که باعث شد من مقداری گیج بشوم و سی تا شصت صحفه اول نتوانم تصور کنم 
که در واقع من در جایی شبیه به ژاپن هستم؟چین؟ برخی ها حتی در کره هم گیر کردن اما اسم ها به وضوح ژاپنی و چینی بودند، مدل لباس یومی‌ طبق تصاویر مربوط به دوران چوسان بود و ترکیبی از لباس های چینی هم از آن دیده میشد
اما برای نقاش یک فضای آشنا در ژاپن مدرن 
گرمای مغازه رامن(نودل) فروشی و افرادی که دور میز ها جمع میشوند و سرو صدایشان، قطعا خودم در ژاپن زندگی نکردم اما از آنجایی که از وقتی بچه بودم با انیمه های آنها بزرگ شدم این جو را میشناسم...

جز لذت متن که با این مدل توصیفات و فضا سازی بسیار دلنشین و قابل لمس شده بود

روایت و ایده بسیار جالب بود، مرا یاد انیمه ی اسم تو می‌انداخت که کمی با انیمه نوراگامی ترکیب شده باشد و همچنین در آمیختگی با ایده ای نو 

یومی دختری سنتی که به آن یوکی هیجو (منتخب اشباح)میگفتند هر روز به شهر های متفاوتی می‌رفت تا برای مردم مراسمی انجام دهد، او سنگ ها را پشته میکرد(یک پشته سازی به شکل هفت سنگ اما خب، کمی بلند تر و بیشتر)  تا اشباح را که خدایانشان بودند احضار کند...یک وظیفه ی مقدس برای شخص منتخب

و نقاش، پسری گوشه گیر و منزوی که علاقه ای به تیم شدن با کسی نداشت، او بی‌انگیزه و سرد به نظر می‌رسید اما قطعا شخصیت مورد علاقه ی من در کتاب یومی است

باید بگم که، پایان بندی چیزی بود که احساس میکردم چقدر عجیب و با چیزی که از سندرسون شنیده بودم یکم متفاوت بود
و خوشحالم 🥹❤️✨
پ ن: ترجمه خوب بود با کتاب کاملا ارتباط گرفتم
پ.ن²:کتابش تصاویری داشت که حسابی بین خوندن مزه میداد اما! یه سری از اونا به علت رنگ ها در هم بر هم زیاد بد چاپ شده بودن و تقریبا ناواضح بودن، اما یه سری زیبا و عالی بودن
        

18

 نمیدانم؛
           نمیدانم؛ به کتابِ عالی امتیاز بدهم یا ترجمه‌ی بد؟؟!!
آنجا به خواندن کتاب ترغیب شدم که فهمیدم نویسنده از روی علاقه به انیمه‌های Your name و Weathering with you  از آنها الهام گرفته و دنیا و فضای این کتاب را نوشته است، و چه هنرمندانه!!
دنیاسازی و شخصیت پردازی که برندون سندرسون در آن استاد است (از روی تجربه خواندن مجموعه استورم لایت) در این کتاب هم مرا میخکوب کرد.
البته که اگر ترجمه بهتر بود واقعا خواندنش را لذت بخش میکرد.
پایان کتاب فوق العاده بود و برای اولین بار یک کتاب توانست اشک مرا دربیاورد (درواقع داشتم زجه میزدم)
کتاب عکس داشت که خواندنش را خیلی لذت بخش می‌کرد ( چندان با کیفیت نبودند)
البته که در تمام مدت اشکالات ترجمه و ویرایشی مدام جلوی چشمم رژه میرفتند و لذت خواندن را از من می‌گرفتند.
درواقع آنجایی که رشته های اتصال جذابیت کتاب، من را در برمیگرفت، ترجمه بد آنها را قیچی قیچی میکرد.
این کتاب در آخرین روزهای نمایشگاه به چاپ و فروش رسید و  از این کار عجله‌ای (و شاید غیرحرفه‌ای) بیشتر انتظار نمیرفت. 
{کاش نشرها برای کتاب ارزش واقعی کتاب را قائل شوند، نه فقط آنهارا به عنوان منبع درآمد ببینند}
.
در آخر به کتاب امتیاز می‌دهم و یک روز مطمئنا به سراغ نسخه اصلی کتاب خواهم رفت تا لذت خواندنش را کامل بچشم.
        

10

          نمی‌تونم بگم محبوب‌ترین کتابم از سندرسون بوده، اما خوندنش جالب بود. کتابی با طراحی‌های قشنگ و داستانی که ما رو دوباره به فضایی شرقی می‌بره. 
کتاب از دو دیدگاه بیان می‌شه، نقاش کابوس که توی جامعه‌ای امروزی زندگی می‌کنه و یومی که بر اساس توصیفات در جامعه‌ای قدیمی‌تر حکم یک فرد مقدس رو داره.
چند فصل اول ما با این دو فرد و جامعه‌شون آشنا می‌شیم، دنیاسازی رو می‌بینیم و بعد اتفاقی میفته که دیدگاه این دو نفر رو به چالش می‌کشه.
داستان از زبان هوید تعریف می‌شه، اما اینجا لحنی جدی‌تر نسبت به ترس داره، هرچند که هنوز به نظرم قابل اطمینان نیست. و دیزاین 

Merged review:

نمی‌تونم بگم محبوب‌ترین کتابم از سندرسون بوده، اما خوندنش جالب بود. کتابی با طراحی‌های قشنگ و داستانی که ما رو دوباره به فضایی شرقی می‌بره. 
کتاب از دو دیدگاه بیان می‌شه، نقاش کابوس که توی جامعه‌ای امروزی زندگی می‌کنه و یومی که بر اساس توصیفات در جامعه‌ای قدیمی‌تر حکم یک فرد مقدس رو داره.
چند فصل اول ما با این دو فرد و جامعه‌شون آشنا می‌شیم، دنیاسازی رو می‌بینیم و بعد اتفاقی میفته که دیدگاه این دو نفر رو به چالش می‌کشه.
داستان از زبان هوید تعریف می‌شه، اما اینجا لحنی جدی‌تر نسبت به ترس داره، هرچند که هنوز به نظرم قابل اطمینان نیست. و دیزاین
        

0