یادداشت joiboy

joiboy

joiboy

2 روز پیش

‼️«یومی و
        ‼️«یومی و نقاش کابوس»؛ چهارمین کتاب امسال و متفاوت‌ترین اثر در دنیای کازمیر‼️

اگه بخوام خلاصه بگم، این کتاب نه سیستم جادویی سنگینی داره، نه نبردهای عظیم. صرفاً یک داستان عاشقانه، پرهیجان و به‌طرز عجیبی مرموزه. از همون صفحه‌ی اول، با معماها و سوال‌های زیادی روبه‌رو می‌شیم، که همراه با چاشنی رومنس، یه ترکیب خاص و دلنشین درست کردن. دو شخصیت اصلی فوق‌العاده جذاب داریم که با شرایطی خاص به هم گره می‌خورن. برای من، این یکی از زیباترین و شیرین‌ترین کتاب‌های کازمیر تا اینجای کار بوده.

🔻حالا بریم سر اصل مطلب:🔻

1️⃣:روایت

برخلاف انتظار، با یه سبک روایی متفاوت روبه‌رو هستیم. تا حالا روایت‌ توی کتاب‌های کازمیر همیشه سوم‌شخص بود، ولی این یکی اول‌شخصه و از زبان یکی از شخصیت‌های مهم دنیای کازمیر روایت می‌شه: هوید، همون تلخک معروف استورم‌لایت که خیلیا بهش ارادت دارن. حالا تصور کنید این شخصیت تبدیل به مجسمه شده و وسط یه مغازه، لباس‌ها رو ازش آویزون کردن! داستان از زبان همین مجسمه روایت می‌شه، که با شوخ‌طبعی و لحن بامزه‌ش، ماجرای یومی و نقاش رو تعریف می‌کنه.

یکی از نقاط قوت این سبک روایت اینه که هوید خودش میاد وسط داستان و سوال‌هایی که تو ذهن ماست رو جواب می‌ده. چندین بار برام پیش اومد که با خودم گفتم «خب این چی شد؟ چرا توضیح نمی‌ده؟» و فصل بعدی، هوید دقیقاً همون سوال رو توضیح می‌داد! این تعامل غیرمستقیم با خواننده خیلی لذت‌بخش بود.

2️⃣:شخصیت‌پردازی

شخصیت‌ها خوب پرداخت شده بودن. شاید بهترین شخصیت‌پردازی سندرسون نباشه، ولی برای یه کتاب ۴۰۰ صفحه‌ای کاملاً رضایت‌بخشه. یومی و نقاش هر دو شخصیت‌هایی دوست‌داشتنی با گذشته‌ای جذاب هستن، و حتی شخصیت‌های فرعی هم اونقدر خوب بودن که دلم می‌خواست بیشتر باهاشون آشنا شم.

دیالوگ‌ها قوی بودن و گذشته‌ی شخصیت‌ها با دقت وارد داستان شده بود، بر خلاف بعضی کتاب‌های دیگه‌ی کازمیر که گذشته‌ی شخصیت‌ها خیلی پررنگ نبود. روند تحول شخصیت‌ها هم از نقاط قوت کتاب بود، چون باعث می‌شد کشش داستان بیشتر بشه و خواننده دنبال کنه ببینه این آدم‌ها بالاخره چطور تغییر می‌کنن.

3️⃣:دنیا‌سازی

شاهکار. همون چیزی که همیشه از سندرسون انتظار داریم. دو دنیای کاملاً متفاوت با قوانین خاص خودشون. یکی دنیای نقاش، که همیشه در شبه و اطراف شهرها هاله‌ای تاریک و سایه‌مانند کشیده شده و مردمش از نوعی انرژی به اسم هیون استفاده می‌کنن. اون یکی، دنیای یومی، با آفتاب دائمی و زمین‌هایی که از درونش گرمای عجیب می‌جوشه. مردم برای زنده موندن باید تمام زندگی‌شون رو توی ارتفاع و به‌صورت معلق بسازن، حتی با دمپایی‌های پونزده‌سانتی‌! خونه‌ها، درخت‌ها، همه‌چی معلقه و لمس زمین ممنوعه.

این تفاوت‌ها و ارتباط پنهان بین این دو دنیا واقعاً آدم رو شگفت‌زده می‌کنه.

4️⃣:معما و پلات تویست

تا نزدیکای پایان کتاب فکر می‌کردم دارم درست حدس می‌زنم، ولی یهو سندرسون اومد و تمام حدس‌هامو جمع کرد و انداخت سطل آشغال! پلات تویست داستان انقدر پیچیده و حساب‌شده بود که راوی مجبور شد سه بار برامون توضیح بده تا بفهمیم چی شد! منم مجبور شدم یه لحظه کتاب رو بذارم زمین تا بتونم درست هضمش کنم. ولی معماش محشر بود.

5️⃣:تاثیر عاطفی و احساسات

باورم نمی‌شد، ولی آخرش واقعاً اشکم دراومد. سندرسون همیشه بلده چجوری با زوج‌هاش بزنه وسط قلب آدم. کتاب پر از حس‌های قوی بود؛ از خوشحالی گرفته تا غم. شخصیت‌ها، به‌ویژه نقاش، با گذشته و تصمیمات خاص و منطقی‌ش، برای من خیلی قابل‌درک و دوست‌داشتنی بود.

6️⃣:سیستم جادویی

اینجا خبری از سیستم جادویی پیچیده‌ی معمول سندرسون نیست. فقط از کار یومی و نقاش یکم سر درمیاریم که انگار هنر، تبدیل به نوعی جادو شده. یومی با ارواح کار می‌کنه و اونا رو وادار می‌کنه به شکلی که می‌خواد در بیان. نقاش هم با خلق اثر هنری تأثیر می‌ذاره. اما تمرکز کتاب بیشتر روی علمه تا جادو.

7️⃣:چاپ و ترجمه

واقعاً عالیه. از جلد و طراحی و فونت گرفته تا کیفیت چاپ و صحافی. ترجمه هم خوبه، فقط یه سری غلط املایی و ایراد نگارشی داره که احتمالاً تو چاپ‌های بعدی اصلاح می‌شن. نگران نباشید.

🛑پیش‌نیازها:🛑

اگه قبل از خوندن یومی، کتاب‌های «مه‌زاد»، «استورملایت»، «پیکارگسل» و «الانتریس» رو خونده باشید، خیلی بهتر متوجه اشارات و اصطلاحات می‌شید. مخصوصاً وقتی هوید و اسپرنش به مفاهیمی از دنیاهای دیگه اشاره می‌کنن. ولی اگه نخونده باشید هم مشکلی نیست، داستان مستقل و قابل‌فهمه.


---

🔻جمع‌بندی:🔻
این کتاب برای من متفاوت‌ترین تجربه از سندرسون و کازمیر بود. نه فقط به خاطر سبک رواییش، بلکه به خاطر فضای رمانتیک، معماهای پیچیده، شخصیت‌های ملموس و دنیایی که مثل خواب و بیداری توش گم می‌شی.
اگه دنبال یه داستان متفاوت، احساسی و پر از رمز و راز هستید، یومی و نقاش کابوس رو از دست ندید.

🟪🟣با نظراتم موافقی؟🟣🟪


      
311

32

(0/1000)

نظرات

منم آخرش اینطوری بودم که نه تو رو خدا نه 😭 بعد خب... :))
خطر افشا

یه جای دیگه هم خیلی احساساتی شدم، اونجایی که می‌فهمیم نقاش در واقع چه هنرمندیه و چه نقاشی‌هایی می‌کشیده و بعد به خاطر اون قضیه کلا رها کرده و ... اون صحنه خیلی برام خاص بود.
2

1

joiboy

joiboy

2 روز پیش

وااای راست میگی. من کلا سر نقاش خیلی ناراحت شدم. گناه داشت بچه...🥲 

1

خیلی :(
@joi_boy 

1

البته یادمه تهش برام سوالاتی باقی موند و حس کردم دنیاش هنوز جای کار داره و خدا رو چه دیدی، شاید سندرسون خواست بهش برگرده :)
2

1

joiboy

joiboy

2 روز پیش

قراره برگرده و خیلی هم مهمه. یکی از مهم ترین کتاب های کازمیر سر مه زادم انگار هست. 

1

چه خوب پس 😍
@joi_boy 

1

یه نکته خیلی دوست‌داشتنی این کتابای پروژه مخفی هم نقاشی‌های خیلی خوشگلشونه 😍 واسه این واقعا خیلی ناز بود 😍
1

1

joiboy

joiboy

2 روز پیش

آره آره خیلی خوب بودن طراحی هاش. واقعا جذاب بودن و سر داستان خیلی کمک می‌کردن.😍 

1

بعد من این رو به خاطر همون پیش‌نیازها تو لیست فانتزی‌های پیشنهادیم نیاوردم...
1

1

joiboy

joiboy

2 روز پیش

آره دقیقا واقعا باید اونارو خوند. بدون اونا نمیشه... 

1

آزاد

آزاد

2 روز پیش

یومی توی پروژه مخفی‌های سندرسون برای من محبوب‌ترین هست🫠
1

1

joiboy

joiboy

دیروز

تا الان که من خودمم راضیم ازش.👍 

1