یادداشتهای محدثه قاسم پور (30)
1402/1/16
4.1
3
#وصف_مطالعه #کتاب_مشکور استاد سعید تشکری را بعد از وفاتش شناختم. وقتی شنیدم، نویسندهای در حرم امامرضا آرام گرفته، غبطه خوردم و کنجکاو شدم که چرا؟ او چه کرده بود که لایق این همنشینی بود. آثار او را یک به یک ورق زدم. نخ تسبیح تمام رمانها و داستانهای او، امام رضا بود. کتاب مشکور از آن کتابهایست که نویسنده، چاپ آن را ندیده. تازهترین اثر چاپی استاد، پس از عروج است. مشکور داستان، سلمان امام رضا است. در بیشتر کتابهای داستانی درباره امام رضا به سالهای حکومت مأمون و سفر امام به ایران توجه شده است. اما کتاب مشکور از روزگار زندگی امام در زمان شهادت پدر و حکومت هارون پرده برداشته است. یونس در روزهای سختی که یاران نزدیک امام کاظم برای نگه داشتن وجوهات فراوان برای خود، امامت امام رضا را انکار کردند و هفت امامی شدند، بدون لحظهای شک، یار دلسوز و زیرک امام شد. کتاب مشکور، داستان زیرکیها و جانبازیهای یونس است. شخصیت وهیب نیز بر زیبایی کتاب افزوده است. وهیبی که عالم شهر است، چهل شب در چاه خلوت میکند تا از همهی منیتها خالی شود و بعد به دستور امام صادق، بهلول دربار عباسی میگردد. بهلول دیوانهای که حکیمانه حرف میزند. کتاب تصاویر بسیاری از سرزمین دیلمان، باکو، مدینه و شام زمانه امام صادق تا امام رضا دارد. روح استاد سعید تشکری شاد که تمام عمر از امام مهربانیها قلم زد و پس از وفات نیز آثارش از امام رضا سخن میگوید.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
5