صور

صور

صور

حسینعلی جعفری و 1 نفر دیگر
3.0
16 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

8

خوانده‌ام

24

خواهم خواند

13

ناشر
سروش
شابک
9789641218852
تعداد صفحات
364
تاریخ انتشار
1400/3/23

توضیحات

کتاب صور، ویراستار محمدحسن شاهنگی.

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

صور

تعداد صفحه

20 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به صور

یادداشت‌ها

Yasesefid_135

1402/10/3

           
وقتی شروع به خواندنش کردم اصلا انتظار نداشتم سر از چنین ماجرا هایی در بیاورم. فکر می‌کردم صور داستانی است درباره فلسطین، چه می‌دانستم می‌خواهد دلم را هوایی کند و از بیت المقدس به اربعین و کربلا ببرد.
ابوخالد پیرمرد هشتاد و چند ساله حقوق دان فلسطینی ای، زندگی اش را صرف مبارزه حقوقی با اسرایل کرده است. پسرش خالد اما روش مبارزه پدرش را قبول ندارد او عاشق است عاشق بوی درخت زیتون، عاشق زندگی کردن. او می‌خواهد با باغ های زیتون با اشغالگران بجنگد. اما اسرائیلی از بوی زیتون بدش می‌آید.
اسرائیل تحمل دیدن زندگی را ندارد. خالد، همسر و فرزند کوچکش به جرم زندگی کردن کشته می‌شوند. 
حالا عیاض تنها یادگار خالد در بیمارستانی در بغداد بستری است. 
چه می‌شود که عیاض به جای دانشگاه پزشکی بغداد سر از بیمارستان در می‌آورد و چه طور پای ابوخالد از مسجد الاقصی به مشایه و حرم امام حسین می‌رسد ماجرا های عجیبی دارد. 
زیبایی داستان همین اتصال است. اصلا راه قدس مگر از کربلا نمی‌گذرد؟ 
داستان چفت و بست محکمی دارد توصیفات و جزئی نگری هایش دل خواننده را هوایی مسجدالاقصی و باغ های زیتون فلسطین و مشایه و کربلا و... می‌کند. 
لا به لای داستان به بهانه های مختلف از تاریخ فلسطین و عراق و اسلام گفته می‌شود. چه ظلم ها که در گوشه گوشه جهان در طول تاریخ به مسلمانان نشده است اما کو دیده عبرت بین؟ 
 صور یکی از بهترین و قوی ترین رمان هایی است که می‌توانید درباره فلسطین و اربعین بخونید.
        

0

          《صور》و 《مفتون و فیروزه جلد اول》 را درست یک ماه قبل از کتابخانه گرفتم. اول مفتون و فیروزه را خواندم و به فصل چهارم صور که رسیدم، رفتیم شمال. ترسیدم کتاب آسیب ببیند با خودم نبردم. کتاب هم خیلی جذبم نکرده بود. برعکس مفتون و فیروزه که تا تمام شد، دلم می‌خواستم به کتابخانه بروم و جلد دوم را بگیرم اما متاسفانه روز تعطیل بود. حتی از طاقچه چند صفحه نمونه را هم خواندم. 
از شمال که برگشتم، آنقدر کاره عقب افتاده داشتم که صور ماند برای امروز. صور ۳۶۵ صفحه‌ای را از صبح امروز تا ساعت سه خواندم. چون امروز آخرین مهلت غیرقابل تمدید کتابخانه بود. و همین نیم ساعت پیش به کتابخانه برگرداندم. 

ابوخالد هفتاد ساله شخصیت اول کتاب است. مردی فلسطینی که به خاطر نوه‌اش(عیاض) به اجبار در راهپیمایی اربعین شرکت می‌کند. 

ابوخالد هفتاد سال تاریخ فلسطین است که در قالب رمان به نگارش درآمده است. 

فضاسازی و پرداختن به تاریخ ناخواسته ما را با تاریخ بیت‌المقدس آشنا می‌کند. این کتاب در جشنواره جلال امسال شایسته تقدیر شد و از همان جا چشمم دنبالش بود. 
در راه رفتن به کتابخانه حس می‌کردم در فلسطین راه می‌روم. 
تکه‌های جالب زیاد داشت مثلا اینجا که ابوخالد و همسرش نور سر رفتن او به نمازجمعه مسجدالاقصی بحث می‌کنند:
(_باز می‌روی مثل آن دفعه باتوم می‌خوری!
_فلسطینی باتوم و اشک‌آور نخورده هم سراغ داری؟ در مسجدالاقصی نفس کشیدن هم مبارزه است، می‌خواهم بروم نفس بکشم) 

📒 کتاب صور | حسینعلی جعفری | نشر سروش 


#کتاب 
#کتابخوانی 
        

6

          #صور

کتابی از حسینعلی جعفری که شروع خوبی داشت اما فقط شروع خوبی داشت :)
موضوع کتاب بدیع و جالب بود اینکه نویسنده اربعین و قدس را بهم ربط داده بود ایده‌ی خوبی بود.
اما نویسنده نتوانسته بود آن‌طور که باید موفق عمل کند. در واقع موضوع را حیف کرده بود.
پرش‌های داستان و عوض شدن سریع راوی‌ها و فلش بک های خیلی زیادی که داشت خواننده را گیج و خسته و عصبی می‌کرد.

تسلط نویسنده به آداب و رسوم و مناطق و غذاهای فلسطین و عراق قابل توجه بود اما با شخصیت‌‌سازی‌های خیلی زیاد و به درد نخور و داستانک‌های زیادی که در حین داستان اصلی بیان کرده بود داستان را خراب کرده بود.

برخی فصل‌ها انگار که روی منبر رفته باشد فقط یک‌طرفه از تاریخ فلسطین و اسرائیل و قطع‌نامه‌ها می‌گفت. با تاریخ‌هایی دقیق‌تر از کتب تاریخی!

در کل نویسنده باعث شده بود خواننده هیچ تمرکزی روی داستان نداشته باشد و فقط بخواند که تمام شود هر چند شماری از دوستان کتاب را ناتمام رها کردند.

چند فصل اول که گویی نویسنده فقط می‌خواسته معما طرح کند، یک نوع روابط فامیلی عجیب و غریبی بین شخصیت‌های داستان برقرار کرده بود که باید مانند معادله‌های چند مجهولی حلش می‌کردی!

فصل‌های بعد هم که هر چه از فلسطین و عراق و ایران و صدام و داعش و حزب الله و سوریه و مصر و عاشورا و قرآن و پیاده‌روی اربعین و موکب‌‌ها و ... می‌دانسته همه را ریخته بود توی داستان.

پایان کتاب هم قسمتی هندی‌طور و قسمتی مثل فیلم‌های اصغر فرهادی بود :)

خلاصه که از آن کتاب‌هاست که نمی‌شود با خیال راحت به کسی معرفی‌اش کرد :(


#یادداشت
#معرفی_کتاب
#حسینعلی_جعفری
        

8

          این کتاب پاسخ جامع و کاملی به سوال «چگونه سوژه را شهید کنیم؟» می‌دهد.
صور ماجرای پیرمرد هشتادوچند سالهٔ فلسطینی است که طی اتفاقاتی راهی سفر اربعین می‌شود‌.
همین جملهٔ یک خطی مخاطب را برای خواندنش  قلقلک می‌دهد. ولی اگر بگویم تنها حسن کتاب همین جمله یک خطی است بی‌راه نگفته‌ام.

کتاب پر از اسامی و خرده روایت‌های بدون کارکرد است. این شخصیت‌ها و حواشی آن‌ها باعث هرز رفتن توجه خواننده و گیج شدنش می‌شود. 
همهٔ شخصیت‌ها در حد تیپ هستند. هیچ کدام عمیق نیستند حتی ابوخالد (شخصیت اصلی کتاب).
از این‌ها که بگذریم نویسنده هرجا توانسته بیانیه صادر کرده و رفته روی منبر.
وقایع تاریخی را به زور چپانده توی دهان شخصیت‌های کتاب.

کتاب پر است از فلاش‌بک‌های آزاردهنده و بی‌دلیل، تغییر ر‌اوی بی‌مورد و ...

عصبانی‌ام از نویسنده، از داوران جشنواره جلال که صور را شایسته تقدیر دانسته‌اند، از انتشارات سروش و ...

ضعیف‌ترین کتابی بود که امسال خواندم.
 
        

7