بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
سلام و نور.
اعترافات غلامان سرگذشت تعدادی غلام است که همراه آقا علی‌ابن موسی‌الرضا از مدینه به توس آمده‌اند. راوی داستان هربار یکی از غلامان قصه هستند. قلم شیوای جناب حمیدرضای شاه آبادی مخاطب را تا آخر قصه می‌کشاند.
پیشنهاد می‌کنم حتما بخوانید.
        

          لذت بخش بود.
        

          روایت ماجراهایی از دوران تبعید امام رضا از مدینه به مرو و ولایت عهدی ایشان در زمان مامون عباسی از زبان غلامان مختلف. انتخاب زاویه دید که غلامان باشند، به جذابیت کتاب و مرور داستان هایی که بعضا ممکن است تکراری هم باشند، کمک شایانی کرده است و خواندن کتاب را لذت بخش کرده

Narration of adventures from the time of Imam Reza's exile from Medina to Marv and his covenant during the time of Mamun Abbasi from different slaves. Choosing the right angle to be a slave has contributed to the book's appeal and review of stories that may sometimes be repetitive, making reading enjoyable.
        

          بسم الحق؛
۱. در روزگاری زندگی می‌کنیم که هرچند داستان‌های دینی بسیاری نوشته شده و می‌شود، اما داستان‌هایی که ایده و پرداخت خلاقانه داشته باشند به‌ندرت یافت می‌شوند و این کتاب، از جمله‌ی آن «به‌ندرت»هاست که از زاویه‌دید و راوی تازه‌ای به زندگی امام هشتم (ع) پرداخته است.

۲. ده داستان کوتاه این مجموعه هرچند مستقل از هم قابل خواندن و فهمند، اما با پل‌هایی نیز به هم مرتبط شده‌اند تا در عین حال با یک مجموعه‌ی منسجم روبه‌رو باشیم.

۳. لحن و زبانی که نویسنده برگزیده، هم به فضاسازی آن دوران کمک کرده و هم برای مخاطب امروزی قابل فهم و ارتباط‌گیری است. شاید تنها در اندک‌مواردی نیاز به مراجعه به واژه‌نامه پیدا شود.

۴. تنها نقطه‌ضعفی که به ذهنم رسید (و باعث شد نیم‌ستاره کم کنم) یکی انتخاب نام کتاب و دیگر، طرح جلد آن بود.

۵. مخاطب کتاب، هرچند نوجوانانند اما خواندش برای سنین بالاتر نیز می‌تواند جذاب و سودمند باشد.
        

          قلم حمیدرضا شاه آبادی رو خیلی دوست داشتم. 
یه جور جذابیت خاصی برام داشت. 
تصویرگری های کتاب هم حال و هوای خیلی قشنگی به صفحات کتاب داده بود. 
خصوصا برای نوجوان ها عااالیه
        

          داستان داستان امام رضا (ع) را روایت می کند .
داستان بیشتر از روایت یک غلام است .
کمی از داستان : 
در داستان ۳۰ غلام برای کشتن امام رضا (ع) می روند و امام را می کوشند اما زمان دیگر که می ایند امام زنده است .
        

          ایده جذاب، توصیفات گیرا، و متنی روان داشت...
        

          به نام او.
اگر بگویم اندازه ی آسمان این کتاب را دوست دارم، دروغ نگفته ام. 
بیانش رسا و زیبا بود؛ جریانش ظریف و دقیق بود.
توصیفاتش دل می ربود و حالا، از عمق جانم می گویم که پس از مطالعه ی این کتاب، عشقم به امام رضا، دو چندان شده. و افتخارم به امامم نیز. این کتاب عمق نگاه من به امام رضا را خیلی بیشتر کرد…
        

          این یکی از کتابهاییه که امام رضا جانم برام فرستاده 
هیچ وقت فکر نمیکردم بشه همدم روزهای دلتنگیم
چقدر دلم واسه مظلومیت امام رضا سوخت🥺
خیلی کتاب قشنگی بود❤️
        

          کاش میشد یک نسخه از این کتاب را به همه کسانی که داستان مذهبی می‌نویسند هدیه داد و مجبورشان کرد از اول تا آخرش را بخوانند تا ببینند داستان مذهبی یعنی چه.  تا متوجه شوند داستان مذهبی نوشتن، شعار دادن نیست، بالای منبر رفتن نیست، پیرنگ می‌خواهد، شخصیت لازم دارد، جذابیت  و انسجام می‌خواهد.

کاش یکی به نویسندگان مذهبی نویس میگفت برای نوشتن داستان مذهبی، باید داستان نویسی بلد باشی، دغدغه مندی کافی نیست، به خدا کافی نیست. 
        

          قشنگ و جذاب
        

          فوق العاده زیبا
        

          زیبا بود و روان
گویی هر غلام خودش روایت می‌کند که چه دیده و چه شنیده و چه کرده است...
زیبا نوشته بودند آنقدر که فکر می‌کنم سالهای سال برخی از این اعترافات در ذهنم باقی بمانند.
شروع این کتاب از دعوت آقای مهربانی‌ها آقا امام رضا است و پایانش شهادت ایشان و این بین را خوب نوشته‌اند.
ارزش خواندن را بسیار دارد این را اصلا نپرسید :)
        

          جزو بهترین کتاب هاییه که خوندم 
🔥🔥🔥
        

          قشنگ و کوتاه بود. راوی ها جالب انتخاب شده بودن.
مناسب نوجوان و جوان و بزرگسال.
یه مقداری فصل یکی مانده به آخرش شاید برای نوجوان ترسناک باشه.
خدا لعنت کنه مأمون رو. توی این کتاب به خوبی مکر و حیله مأمون رو نشون داده بود.

«اعترافات غلامان» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/audiobook/82649
        

          کتابی زیبا و دل نشین، زاویه دیدی جدید از ماجرایی که همه شنیده اند. این بار از نگاه اطرافیان. نه از نگاه مامون یا خدمتگزاران امام، بلکه از نگاه غلامان. 
غلامانی که هر کدام در جایی متفاوت با امام رضا ع و با مامون آشنا شده اند. هر کدام شغلی متفاوت دارند. 
اما یک نقطه مشترک بین این غلامان هست آن هم اطاعت از فرمان خلیفه بدون چون و چرا و فکر کردن. 
وظیفه ای که به عهده غلامان گذاشته می شود چیست؟ آنها موفق میشوند؟ آنها چگونه کنار هم جمع میشوند؟ چگونه با هم همکاری میکنند؟ چگونه با هم، هم قدم میشوند در راه دوزخ؟ 
        

          این کتاب برای چه کساییه؟
کسانی که دنبال یه کتاب کوتاهن که در یک روز تموم کنن.
کسانی که دنبال یه کتاب راجب امام رضا هستن.
کسانی که به تاریخ مختصر دوران امامت امام رضا علاقه دارن.
آیا این کتاب ارزش خواندن داشت؟ بله. آیا باز هم میخونمش؟ خیر. آیا به بقیه معرفیش میکنم؟ اگر یک کتاب راجب امام رضا خواستن بله در غیر این صورت خیر.
        

          یاد کتابخونه شهید رجایی تربت جام  و اون بخش پربار کودک و نوجوانش بخیر! این کتاب رو اونجا خوندم.
اعترافات غلامان درباره  برهه ای از زندگی امام رضا از کوچ به سمت خراسان تا شهادته که از زبان غلامان بیان میشه. این انتخاب راوی خیلی چشمم رو گرفت؛اینکه آدم هایی رو به عنوان راوی انتخاب کنی که اصلا انسان به حساب نمیان و تابع دستور و خواسته بقیه ان و در عین حال چیزهایی رو می بینن که مردم آزاد و صاحب منصب ها و خواص نمی بینن. 
خود نوشتار رو هم دوست داشتم؛ هر غلامی داره سرگذشت خودش رو میگه و ما با  ترس ها و امیدها و طمع هاش آشنا می شیم و  یک جایی اون غلام توی یکی از اتفاقات شاخص سیره حضرت رضا(ع) حضور پیدا می کنه و حس و حال اون اتفاق یا اثرش رو به ما منتقل می کنه. به نظرم سبک نوشته هنرمندانه و قشنگ بود.
الان که  توی بهخوان دیدمش  یادم افتاد به خواهر کوچولو  توصیه کنم بخونتش. برای نوجوان و آشنایی با امام رضا کتاب خوبیه. 

        

          دلنشین ، جالب و متفاوت.
        

          داستان از جانب غلامان در زمان امام رضا (ع) روایت میشه. این نوع روایت خیلی جذاب بود که همراه غلامان، نظاره گر امام (ع) باشیم و در نهایت داستان آنها در نقطه ای به همدیگه وصل بشن.
گزینه خوبی برای نوجوان هست.البته شاید نثر کتاب برای نوجوان کتاب نخوانده کمی حوصله سر بر باشه.

📊ارزیابی کلی: کتاب ایده جذابی داره و مخاطب رو با خودش همراه می‌کنه و اطلاعات مختصر و مفیدی از امام رضا (ع) و وقایع زمانشون رو به ما منتقل می‌کنه.