یادداشت انسیه ارشی
1404/3/21
بعضی قصهها را باید از زبان شاهدان خاموش شنید؛ نه آنانی که بر منبر تاریخ نشستهاند، بلکه آنان که در کاخها، شاهد نور و نیرنگ بودهاند. اعترافات غلامان، روایتیست از دل دربار عباسی،دوران ولایتعهدی امام رضا علیهالسلام، از مدینه تا مرو، نه از زبان علما و یاران، که از زبان غلامان دربار مأمون؛ همانان که نه از شیعیان بودند و نه از عاشقان، اما نگاهشان به حقیقت گره خورد. غلامانی که همیشه ساکت و گوش به فرمان بوده اند و آنچه در ان سه سال برآنها گذشته است مرور میکنند. میخواهند بدانند آیا دستشان به خون فرزند رسول خدا آلوده است یا خیر؟ در دل این روایت، هفت غلام، هرکدام پردهای از واقعیت را کنار میزنند. اگر میخواهید ببینید غلامان در آن سه سال چه دیدند، چه شنیدند، و بر دل های خاموششان چه گذشت، کتاب اعترافات غلامان را ورق بزنید. شاید آنچه آنان دیر فهمیدند، ما به موقع درک کنیم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.