بریدۀ کتاب

زهرا

1403/7/18

اعترافات غلامان: داستان دوران ولایتعهدی امام رضا (ع)
بریدۀ کتاب

صفحۀ 77

علی بن موسی با قد بلند و شانه‌های پهن و ستبرش هیبت کوهی را یافته بود. پیراهن سفید ساده‌ای به تن داشت. دستار نخی سفیدی به سر بسته بود که یک سر آن روی سینه و سر دیگرش را روی شانه انداخته بود موهای سیاه و بلندش از دو سو روی شانه ریخته بود چشمانش می‌درخشید لب‌های باریکش با لبخندی از هم گشوده شده بود لبه‌های شلوار سفیدش را بالا زده بود و ساق‌های باریکش به یک جفت صندل چوبی ختم می‌شد.

علی بن موسی با قد بلند و شانه‌های پهن و ستبرش هیبت کوهی را یافته بود. پیراهن سفید ساده‌ای به تن داشت. دستار نخی سفیدی به سر بسته بود که یک سر آن روی سینه و سر دیگرش را روی شانه انداخته بود موهای سیاه و بلندش از دو سو روی شانه ریخته بود چشمانش می‌درخشید لب‌های باریکش با لبخندی از هم گشوده شده بود لبه‌های شلوار سفیدش را بالا زده بود و ساق‌های باریکش به یک جفت صندل چوبی ختم می‌شد.

4

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.