یادداشتهای آنی از آن سوی تپه ها:) (17) آنی از آن سوی تپه ها:) 5 روز پیش درمان سباستیان فیتسک 4.4 12 اعتراف میکنم که نباید خوندنش رو طول میدادم.🙌🏻 به طور خیلی کوتاه و خلاصه، داستان از زبون روانپزشک سرشناسی روایت میشه که دختر ۱۲ سالهاش، جوزفین، مفقود شده و هیچ رد و اثری ازش نیست و این باعث شکستگی این مرد شده بنابراین بعد از مدتی برای کار روی یک مصاحبه به یه جزیره پناه میبره تا اینکه خانمی به اسم "آنا" پیداش میشه و از همینجا داستان روانپزشک شروع میشه. هرچقدر هم که جلوتر میره ما به اتفاق هولناکی که "حقیقت" خونده میشه با دلهره نزدیک میشیم. -نظر خودم: داستان جذابی بود. به معنای واقعی جذب کننده بود و کشش خوبی داشت. اما چون در اوایل، اتفاقات برام گنگ بودن بدون توجه به همه نظرات مثبتی که خونده بودم ازش، یکم دلسرد شدم. اما رفته رفته داستان به مراتب خیلی جذاب شد و اتفاقات و سرنخ ها در هم تنیده شد. تم داستان افسردگیعمیق، از دست دادن، اختلالات روانی و اسکیزوفرنی بود. به نظرم چیزی که تو این نوع کتاب ها حائز اهمیته، اینه که نویسنده تا چه حد موفقه که تصویر درستی از اختلالات روانی ارائه بده، مخاطب رو با حال و هوای شخصیت ها هماهنگ کنه و مرز بین واقعیت و افکار شخصیت هارو تنگ کنه. به نظرم توی این کتاب، این نکته رعایت شده بود. علاوه بر اینکه نوشته روان و پرکششی داشت که درک اتفاقات رو آسون میکرد. این به خودی خود یه امتیاز کاملا مثبت درباره یه داستان معمایی-جناییئه. اما نگم که از "پلاتتوییست" داستان که محشر بود.:)) حالا جدا از ساختار متن کتاب، بدون دلیل موجهی از شخصیت ویکتور لارنس خیلی خوشم اومد. :]✨️ بخش دلپذیر آهنگ: untitled #9 - (by) Sigur Rós 0 6 آنی از آن سوی تپه ها:) 1404/5/2 نوشابه زرد منصور ضابطیان 3.9 55 اولین تجربهی سفرنامهخوانی، کتابی مختص به سالن های انتظار: تا قبل از این، در یک ویدیوی معرفی کتاب در یوتیوب، از کتاب چای نعنا با منصور ضابطیان آشنا شدم و اسمش رو گوشه ای از ذهنم داشتم. تا اینکه یک روز وقتی داشتم قفسه "کتاب های ایرانی" رو تو کتابفروشی نگاه میکردم، اول از همه عنوان کتاب توجهم رو جلب کرد و در مرحله دوم، جلدش. طراحی جلدش برام واقعا جذاب بود تا اینکه اسم نویسنده رو دیدم و بلافاصله با کتاب های انتخابشده ام دستم گرفتمش که بالاخره سعادت اینو داشته باشم که اولین سفرنامهام رو شروع کنم. D: چیزی که خوندن این کتاب رو برام راحت تر و دلپذیر تر کرد، لحن گرم و صمیمی نویسنده بود. میتونم بگم چاشنی کتاب همین زبان طنز و دوستانه ای بود که با اتفاقات گشت و گذار تو کانادا آمیخته شده بود. به علاوه، عکس های با کیفیت و استفاده از عنصر نوستالژیک مثل اشاره به نوشابه کانادا درای توی مقدمه برام جالب بود و مطمئنم کرد که میخوام بخونمش! "وقتی نسل ما بچه بود، کانادا برایش بیشتر از یک نوشابهی پرتقالی خوشمزه بود که با وقوع انقلاب دیگر پیدا نمیشد. ما کانادا را کمتر بهعنوان یک کشور مهم و مستقل میشناختیم." شخصا توصیه اش میکنم. اگه مثل من به فرهنگ کشور های مختلف علاقه دارین ( البته در این باره بیشتر ترجیح میدم ادبیات کشور های مختلف رو بخونم تا سفرنامه ) احتمالا از این کتاب خوشتون میاد و سرتون رو توی سالن های شلوغ انتظار و صف های طولانی، به طور مفیدی گرم میکنه و خوندنش خالی از لطف نیست. تا به خودتون بیاین، میبینین که از رسیدن اروپایی ها به بندر قدیم، قانون های عجیب و غریب ( و البته قیمت گذاری های عجیب و غریب! ) گذر کردین و به سرنوشت تلخ کودکان بومی کانادا رسیدین. و اما، صفحه های آخرش باعث شد به این فکر کنم که کانادا با اون همه نظم و آرامش و تعداد زیاد مهاجر های ایرانی، انگار غباری از دلتنگی برای وطن روی جایجای محله های ایرانینشین و چه بسا که رو دل های مردم این محله ها نشسته. 0 5 آنی از آن سوی تپه ها:) 1404/4/17 فرار به موزه نیویورک ای.ال.کونینزبرگ 3.9 10 این کتاب از کتاب هایی بود که خیلی شانسی انتخابش کردم تا بخونمش بدون اینکه به خاطر داشته باشم داستان موردعلاقهی ایمیآن توی کتاب "این کتاب را ممنوع کنید" بود. اما با یک ریسمان نامرئی همهچیز به هم متصل شد چون وقتی داشتم کتابخونهتکونی میکردم و یادداشت های کتاب هام رو میخوندم، اسم این کتاب رو بار ها توی "این کتاب را ممنوع کنید" دیدم. :)) به طور کلی داستان درباره یک خواهر و برادر به اسم کلودیا و جیمیئه که از خونه فرار میکنن و به موزه هنر متروپولیتن نیویورک میرن و در اون حین با مجسمه فرشته مواجه میشن و تصمیم میگیرن معمای اون مجسمه که آیا واقعا طرح و ساختش از میکل آنژ هست یا نه رو حل بکنن. ما این داستان رو در قالب نامه طولانی خانم فرانک وایلر به وکیلش میخونیم. به نظرم فرار به موزه ایدهی خیلی جالبی بود، همونطوری که توی گزارش پیشرفتم هم بهش اشاره کردم، من ۱۱ ساله حتما از تجربه این ماجراجویی استقبال میکرده چون یکی از آرزوهاش بوده و علاقه وافری به موزه داشته. :)) ( و علاقه اش به مرور زمان بیشتر شد ) شخصا با کلودیا خیلی همذاتپنداری میکردم اما شخصیت جیمی رو بیشتر دوست داشتم مخصوصا طعنه های بینظیرش رو.😭 " _تو دیگر از کجا آمدی؟ جیمی: مادرم همیشه میگوید که من از بهشت آمدهام! " تم داستان استقلال،کنجکاوی، تمایل به متفاوت بودن و خاص بودن و قسمتی هم هنر بود. کتاب خوبی رو شانسی برای برگشتن دوباره به ژانر کودک و نوجوان انتخاب کردم. :)) 2 9 آنی از آن سوی تپه ها:) 1404/4/12 خرزهره ژان تولی 3.0 9 این سومین کتابی هست که از ژان تولی خوندم. اما توی پرانتز بگم که آدم خواران رو از مغازهخودکشی و خرزهره بیشتر دوست داشتم و خرزهره در رتبه دوم قرار میگیره. :)) در آغاز باید بگم که واقعا شروع جالبی داشت. جالب به این معنا که رعب و وحشتی که موقع خوندن آدمخواران داشتم رو دوباره احساس کردم. شروعش مجابم کرد که برای ادامه اش کنجکاو بشم. اما از یکسوم اول کتاب به بعد، داستان خیلی یکنواخت و خطی با سلسله قتل های بیپایان پیش رفت و اتفاق جالبی جز فرو رفتن تو روحیات نه چندان انساندوستانهی الن، شخصیت اصلی، نیوفتاد. با توجه به سبک نوشتن ژان تولی و پایان بندی کتاب مغازه خودکشی، انتظار بیشتری از این کتاب داشتم اما همونطور که گفتم، داستان تا حدی یکنواخت شد که پایان هم قابل حدس بود برام. به عنوان یک کتاب جنایی انتظار بیشتری ازش داشتم، نه صرفا روایت جنایت ها. اما در کل چیزی که از داستان برداشت کردم این بود که ترس های والدین یا حتی محیط زندگی چه تاثیرات گسترده ای میتونه روی کودک داشته باشه. تا حدی که برای کنترل و مسلط شدن به اون ترس ها، تلاش میکنه راهی پیدا بکنه و چه بسا که اون راه باعث تباهی آینده اش بشه. هیچ آهنگی برای گوش دادن همراه خوندن این کتاب ندارم چون هیجان زیادی برام نداشت. 0 6 آنی از آن سوی تپه ها:) 1404/4/4 هزار خورشید تابان خالد حسینی 4.1 117 یار و همدم من در روز هایی که اخبار جنگ من رو افسرده و ناامید در گوشه اتاق گیر انداخته بود. این دومین کتابی هست که از خالد حسینی میخونم و تحسین برانگیزه که به این خوبی به مسئله حقوق و جایگاه زنان در جامعه افغانستان از سال ۱۹۷۰ به بعد پرداخته شده. جزء کتاب هایی شد که بعد از بستنش، دلتنگی و رغبت زیادی برای خوندن و همراه شدن دوباره با شخصیت ها داشتم و قطعا پیشنهادش میکنم. درست همونطوری که میگن "کاش حافظهام پاک بشه و دوباره بخونمش" :)) روایت تلخی از ایثار، جامعه مردسالاری، عشق و جایگاه زنان در چنین جامعه بود و درست مثل بادبادک باز، اولین کتابی که از خالد حسینی خوندم، ازش لذت بردم. پ.ن: اضافه کنم که داشتن یه پلیلیست کوچک برای این کتاب، تو بیشتر دلپذیر کردن روند مطالعه، بی تاثیر نبود. "theme song" این کتاب : Labour — Paris Paloma 0 2 آنی از آن سوی تپه ها:) 1404/1/5 برای N کانائه میناتو 3.0 5 یک داستان معمایی کاملا روانشناختی که به موضوعاتی مثل عشق، خشونت و فداکاری می پردازه. واقعیت جرمی که در صفحات اول کتاب رخ داده به علاوه چیز هایی که پشت پرده در جریان بودن، از زاویه دید شخصیت های مختلفی که همشون در اسمشون "N" مشترک دارن گفته میشه. چیزی که برای من از معمای کتاب برجسته تر بود، عمق احساسی ای بود که در گذشته هر شخصیت وجود داشت. با اینکه من جنبه جنایی داستان های معمایی رو بیشتر ترجیح میدم ولی خب به هر حال برام جالب بود. در کل تریلر روانشناختی جالبی بود و شخصیت پردازی رو دوست داشتم. 0 10 آنی از آن سوی تپه ها:) 1403/11/22 کلیسای شیطان ماشادو د آسیس 3.6 5 من اغلب مجموعه داستان های کوتاه رو تا آخر نمیخونم. اما انقدری به درونمایه داستان ها و قلم و البته ترجمه فوقالعاده این کتاب جذب شدم که با وجود مشغله هایی که داشتم، برای خوندن داستان های بعدی مشتاق شدم. داستان های کتاب درونمایه ای عمدتا فلسفی و اخلاقی داره و به موضوعاتی مثل مرگ، عشق، جایگاه خیر و شر میپردازه و واقعگراست. خوندنش تجربه خوبی بود و به شخصه لذت بردم. البته اینکه هدیهی تولدم بوده هم نقش کمی تو لذت بردن ازش نداره.;) 0 16 آنی از آن سوی تپه ها:) 1403/2/15 سه قطره خون صادق هدایت 3.9 42 خوندن درباره درد، تلخی، فقدان بین اعضای یک جامعه و حتی مرگ همیشه برای من جالب بوده. به خاطر همین، از قلم و تصورات صادق هدایت واقعا لذت بردم. اون جو استیصال که تو هر داستان مشاهده میشه گرچه غم انگیز، اما حقیقت جامعهست و چیزی خیالی نیست. ولی شروع کردن این کتاب بعد از "از قیطریه تا اورنج کانتی" که حال و هوای مرگ و درد داشت، واقعا سایه بزرگی از غم روم انداخت. 0 11 آنی از آن سوی تپه ها:) 1403/1/23 همزاد فیودور داستایفسکی 3.6 51 فعلا به این یک جمله در وصف کتاب اکتفا میکنم: روایت عجیبی بود. 0 12 آنی از آن سوی تپه ها:) 1403/1/14 جز از کل استیو تولتز 4.1 219 یه روایت تاملبرانگیز از پدر و پسر و راه پیش روشون! از گذشتهی پدرِ فیلسوف گرفته تا فراز و نشیب راهی که با هم طی میکنن. شاید بتونم بگم که این کتاب هم یکی از اون کتاباییه که اگه کسی باهاش دربارم حرف بزنه، میگم که "اوه! منظورت یکی از بهترین کتابای کتابخونمه؟" بعد از کتاب هرچه باداباد، به قلم و سبک استیو تولتز علاقمند شدم و این کتاب هم اصلا ناامیدم نکرد. به نظرم اینکه برای تعطیلات عید انتخابش کردم، تصمیم خوبی بوده. دوست داشتم کند بخونمش و تو داستانش زندگی کنم و از جملاتش سرسری عبور نکنم. درباره داستان کتاب... من معیار خاصی برای داستان ها ندارم جز اینکه اگه با شخصیت ها احساس راحتی کنم و توش غرق بشم و در نهایت بعد از بستن کتاب خودم رو توی هاله ای از دلتنگی پیدا کنم، بهش میگم ۱۰/۱۰ ! جزء از کل هم از این مسئله مستثنا نیست. چیزی که باعث شد بیشتر این کتابو دوست داشته باشم، جملات و افکار و عقاید مختلفی بود که ذهنم رو باز میکرد. باعث میشد منم به درون خودم رجوع کنم و جواب سوال هارو از خودم هم بخوام یا مقایسه کنم. البته اینم اضافه کنم که توی دایرهی انزوا به خاطر رگه های فلسفه و مطالبی که منو به تفکر وا میداشتن، قرار گرفتم. 1 19 آنی از آن سوی تپه ها:) 1402/12/24 دختری با گوشواره مروارید تریسی شوالیه 4.1 16 میتونم بگم واقعا از تموم شدنش ناراحتم و مثل کتاب خیابان کاتالین، احساس میکنم یه تیکه از روحم رو برای همیشه بین سطر ها و با خانواده ورمیر جا گذاشتم. واقعا دوستش داشتم. مخصوصا خط زمانی داستان رو، که درواقع در قرن هفدهم اتفاق میوفته و تصور کردنش برام راحت بود و برام کمی حالت کلاسیک داشت. همونطوری که از اسمش مشخصه، روایت کشیده شدن نقاشی "دختری با گوشواره مروارید" از زاویه دید دخترک در نقاشی که درواقع خدمتکارِ خونهی نقاش این اثره ( یوهانس ورمیر ) و همینطور به ماجرای نقاشی های دیگهی نقاش این اثر هم اشاره میشه. با اینکه کاملا از صحت داستان مطلع نیستم اما واقعا لذت بردم و برام خیلی جالب بود. :) 1 22 آنی از آن سوی تپه ها:) 1402/12/16 راز جنگل هزاردستان لوسی استرینچ 4.1 14 وقتی بچه بودم خوندمش و الان با خودم گفتم که.. چرا اضافش نکنم به خواندهشده هام؟ همم؟ ( البته باید وقت بذارم و بیشتر کتابایی که خوندم رو وارد لیست کنم.🫠 ) هنوزم داستانش برام جذابه و از کتابایی بود که یادمه یه نفسه خوندمش و توش غرق شده بودم.🫠 اگه فرصت کنم طبیعتا دوباره میخونمش.👍🏻 0 12 آنی از آن سوی تپه ها:) 1402/12/2 سوسویی در تاریکی استیسی ویلینگهام 3.4 8 توی مدرسه تمومش کردم و حالا احساس تنهایی میکنم.🫠 کتاب خیلی خوبی بود. باید اضافه کنم که اولش برام کسل کننده به نظر رسید چون انگار همچی خیلی واضح بود. به همین دلیل تموم کردنش طول کشید. نویسنده تکنیک خوبی رو برای گمراه کردن خواننده استفاده کرده بود. یه سری سرنخ ها که مربوط به رفتار یه کاراکتر فرعی میشه رو گنجونده بود و این باعث شد که فکر کنم "این که کاملا واضحه!" اما توی صفحه های اخر، غافلگیر شدم و گره جدیدی از ارتباطات و شخصیت ها آشکار شد. دوستش داشتم با اینکه خوندنشو طول دادم. اینکه کادوی تولدم بود هم این کتابو برام عزیز تر میکنه:) 0 15 آنی از آن سوی تپه ها:) 1402/11/6 اعترافات هولناک لاک پشت مرده ... مرتضی برزگر 2.9 18 این کتاب رو خیلی وقت پیش خوندم، اما یه دوستی باعث شد که دوباره یادش بیوفتم و بخوام یادداشتی براش بنویسم. بین کتابای فارسی که از نشر چشمه خوندم، بیمحتوا ترین بود و نپسندیدم. با این حال تا آخر خوندمش شاید که چیزی نصیبم بشه اما تنها چیزی که نصیبم شد، الفاظ رکیک و اصطلاح هایی بود که نسبت میدادن و خب این به دلم ننشست و اصلا خوشم نیومد. فقط میتونم بگم اینم داستان یه خانوادهی بدبخت دیگه بود به نظرم ثبات روانی نداشتن.🫠 0 15 آنی از آن سوی تپه ها:) 1402/11/1 قمارباز فیودور داستایفسکی 3.9 198 کتاب خوبی بود و پسندیدمش. کلا آثار داستایفسکی یه نقطه درخشان تو دنیای ادبیات کلاسیکه. این کتاب هم برام خوندنش راحت و قابل فهم بود و هم منو کمی بیشتر با فرهنگ روسی آشنا کرد. درنتیجه یکی از کتاب های به یادموندنی برام به حساب میاد. روایتی بود از احساسات تند انسانی و زندگی هایی که به دور چرخهبخت میچرخن و احساس سیریناپذیر انسان ها به به چرخ درآوردن این چرخه. 0 10 آنی از آن سوی تپه ها:) 1402/10/27 مسافرخانه شکسپیر: داستان های فارسی هومن زندی زاده 3.7 1 خیلی دوستش داشتم. :) این کتاب مجموعه داستان های سورئاله که برای شخصیت اصلی که یک ایرانی مقیم استرالیاست و در یک مسافرخانه برای تامین پول تحصیل کار میکنه، اتفاق میوفته. زیاد گیج کننده نبود و قابل فهم بود. خلاصه... هم موضوع کتاب، هم داستان کلیش، اتفاقایی که میوفتاد و مثل چیزی بین خیال و واقعیت بود رو خیلی پسندیدم و گاهی اوقات با شخصیتاصلی همزادپنداری میکردم. :) 0 5 آنی از آن سوی تپه ها:) 1402/10/19 درون آب پائولا هاوکینز 3.5 23 از پر کردن وقتم با این کتاب پشیمون نیستم. به شخصه من از هر کتاب جنایی با هر پلاتتوییستی لذت میبرم. چیزی که درباره این کتاب کمی حوصلمو سر میبرد، روابط نامشروع کاراکتر ها و اتفاقاتی که برام قابل پیشبینی بودن، بود. به طوری که بعد از تموم شدنش، احساس کردم که از تار عنکبوتی که از روابط کاراکترا ساخته شده بود، رها شدم.🫠 احساس میکنم از کتاب دیگهی نویسنده... "دختری در قطار" بیشتر دوستش داشتم چون روند داستان زیاد کند نبود و هیجان رو احساس کردم. 0 1