معرفی کتاب اعترافات هولناک لاک پشت مرده ... اثر مرتضی برزگر

اعترافات هولناک لاک پشت مرده ...

اعترافات هولناک لاک پشت مرده ...

مرتضی برزگر و 1 نفر دیگر
2.9
37 نفر |
14 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

70

خواهم خواند

18

شابک
9786002299901
تعداد صفحات
272
تاریخ انتشار
1398/3/11

توضیحات

        «اعترافات هولناک لاک پشت مرده»، رمانی درباره انسان است. انسان معاصر. و البته فاجعه ای که او را وا می دارد تا تمام نقاب هایش را کنار بزند و اجازه دهد هیولاهای مخفی اش بیرون بجهند و خود واقعی اش را نمایش دهد. داستان، با مرگ غریب زنی جوان شروع می شود. مرگی که مانند پرتاب سنگی در برکه  به ظاهر آرام خانواده هاست و شری که آزاد می کند، آن ها را وا می دارد تا رازها و ناگفته ها و حقیقت های زیادی را برملا کنند.  این نویسنده درباره شباهت و تفاوت های این رمان با اثر قبلی خود گفت: من قبلا مجموعه داستان «قلب نارنجی فرشته» را در نشر چشمه منتشر کرده ام. مجموعه داستانی که درون مایه  اصلی آن فقدان و تنهایی انسان است. حالا به نظرم لازم بود تا کیفیت دیگری از نوشتن را در این رمان تجربه کنم و آن، تلفیق کمی طنز با سنگینی مرگی هولناک است. در کنار این ها سعی کرده ام تا در نوشتن رمان، به قواعد نگارش داستان کوتاه در هر فصل پایبند باشم و از زیاد حرف زدن پرهیز کنم و ریتم داستان را همواره تند نگه دارم.
      

لیست‌های مرتبط به اعترافات هولناک لاک پشت مرده ...

یادداشت‌ها

          در وهلهٔ اول اسمِ عجیب‌ و سؤال‌برانگیز رمان است که مخاطب را سمت کتاب می‌کِشد. شروع متفاوت هم، برای خواننده سوال و تعلیق ایجاد می‌کند. اگرچه پایان داستان تا حدی قابل پیش‌بینی است. 
از جذابیت‌های متن، نثر خوب و استفاده از موتیفِ "لاک‌پشت" است؛ مثلاً شباهت لکه‌های روی سینهٔ زن به لاک‌پشت یا نگهداری حیوانِ خانگی لاکپشت. همچنین خلاقیت در به‌کارگیری اسم‌ها. پرستارها به‌جای اینکه با اسم صدا زده شوند هر کدامی به صفتی یاد می‌شوند؛ از پروتز صورتی گرفته تا مو بنفش، لب اناری و لب هندوانه‌ای.

درعیــــــــــــــــن‌حال

اتفاقات در فضای گروتسک و عجیب و غریبی رخ می‌دهد که بسیاری از مخاطبان را دلسرد و آزرده‌خاطر می‌کند؛ چیزی که از همان عکسِ روی جلد و عنوان تا حدودی قابل حدس است. طنز به کار رفته مقداری از انزجار رمان کم می‌کند اما درمقابل حجم زیادِ شوخی‌های رکیک و جنسی، کنش‌های زشت و غیرعادی به تلخ‌کامیِ خواننده می‌افزاید. 
شخصیت‌پردازی قوی است و کشمکش‌های درونی و فردی خوب پرداخت شده ولی بعضی از کشمکش‌هایِ فردی‌ای که شخصیت با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کند، چیزی از جنس دعواهای بی‌سروته و تکراریِ سریال‌های آبکیِ تلویزیون است.
در کل علی‌رغم فُرم و زبان خوب، به واسطهٔ ژانر گروتسک، محتوای غیرجذاب، شخصیت عجیب و جنسِ شوخی‌ها خوانندگان زیادی با کتاب ارتباط برقرار نخواهند کرد. اگر برای سرگرمی کتاب می‌خوانید یا تازه به کتابخوانی روی آورده‌اید، این کتاب مناسب شما نخواهد بود. 

چند خط از شروع داستان: 
" نمی‌دانم مُرده یا نه اما می‌خواهم به مردنش فکر کنم. به این که لابد چند دقیقه دیگر یکی از پرستارها می‌آید بیرون و می‌گوید متاسفم".
        

2

          《مرتضی برزگر》 را نمی‌شناختم و کتاب 《اعترافات هولناک لاک‌پشت مرده》را تنها و تنها بخاطر تبلیغات رسانه‌ای خواندم.
از ابتدا تا به انتهای این رمان، چیز تازه‌ای به‌م افزوده نشد؛ صرفاً قصه‌ای را دنبال کردم که بی‌شمار اتفاق سیاه در زندگی یک مرد را به تصویر می‌کشید و آن سیاهی‌ها همه‌ و همه حاصل یک‌چیز بودند: 《انتخابِ غلط!》
اهمیت زیادی دارد اینکه انسان، در مهم‌ترین مراحل زندگی، بویژه ازدواج، با وسواس بیشتری تصمیم بگیرد.
گاهی یک تصمیم نادرست، مسیر زندگی انسان را به گند و کثافت می‌کشاند. و در مقابل، تصمیم درست، مقدمه‌ای‌ست بر آسایش انسان در روزهایی که بطور موازی می‌تواند برای خیلی‌ها بد باشد!
بگذریم...
پردازش شخصیت، در این قصه ضعيف بود؛ بعضی آدم‌های توی رمان، نیاز داشتند بیشتر معرفی شوند.
راوی، که خود شخصیت اول قصه بود، از ابتدا تا به انتها، خود را مقصر در مرگ همسر می‌دانست و نگران از اینکه کسی بفهمد چه شده و یا جواب پزشکی قانونی، این حقیقت مهم را فاش کند.
بدیهی است که مخاطب، همین نخ تسبیح را دنبال کند تا به پاسخ چراییِ مهم توی روایت برسد.
از قضا، همین مورد، من نیز -که در رمان‌خواندن، نگاهی بسیار سخت‌گیرانه دارم- را همراه کرده بود.
اما متاسفانه، در صفحات پایانی رمان، مخاطب، بطور واضح به ضربه‌ی نهایی راوی، که اعتراف به اصل حقیقت است، نمی‌‌رسد‌.
و با کمال احترام، نویسنده تا حالا باید متوجه شده باشد که نخ تسبیحش شُل بوده و درست روی دانه‌ی آخر، وا رفته و ذکر آخرش توی دهان به درستی نچرخیده است.
امیدوارم در آثار بعدی جناب برزگر، یک دور کامل تسبیح بچرخانیم و پاره نشود!
        

4

          بسم‌اللّه الرحمن‌الرحیم
اعترافات هولناک لاک‌پشت مرده، اثر آقا مرتضی برزگر.
از آقای برزگر قلب نارنجی فرشته را خوانده بودم. قلم استخوانداری داشت و البته دارد. کتاب چند داستان کوتاه  داشت که آدم را ترغیب می‌کرد همه‌ی داستانها را پشت سر هم بخواند. 
خدا بیامرزد اموات‌تان را .مادربزرگی داشتم که حرف‌ها و نصایحش  بعد رفتنش  دانه دانه ،سبز می‌شوند.
یکبار همانطور که روی ایوان خانه‌ی قدیمی‌شان نشسته بود به سبزی پاک کردن  مرا صدا زد که دخترم بیا بیش‌تر ببینمت ! خودم را  از آن‌طرف حیاط درندشتشان ،از راهروی بین درختان ، به ایشان رساندم. گفت : مامان جان،  گل بی خار خداست.هیچ وقت روی عیبهای دیگران ذره‌بین ننداز! حُجب و حیا را از بین می‌برد. بعد برگ اسفناجی را نشانم داد و گفت  به نظرت این برگ اسفناج چطوره؟ گفتم سبزِ براق و ترده!  خوبه،  نه؟؟برگ را برگرداند. پشتش پر بود از تخمهای سیاهِ ریزِپروانه‌ها.. 
گفت: مامان جان، هرچیزی رو اگه دقیق بشی ، تو لایه‌های زیریش یه آفتی  هست. حالا فکر کن اگر من این برگ اسفناج و چندتا مثل اینو  می‌دیدم اصلا سبزی می‌خریدم؟؟آدمها هم همینن مامان جان. در همند. خوب و خوش‌مزه‌شان با آفت زده و بیمارشان قاتیه!
نباید روی عیبهاشان دقیق بشوی.
برزگر داستان نویس خوبی است.نوشته هایش درس نویسندگی است، اما اینجا، داستان را خوب وموقر نمی‌نویسد. یک ذره بین دستش گرفته و پَلَشتی‌های  مردم را درشت‌تر کرده. منِ مخاطب ازدیدن  آنهمه الفاظ رکیک گاهی تهوع می‌گرفتم. هرچه در داستان قلب نارنجی فرشته کتاب را لاجرعه خواندم در این کتاب ذره ذره و با سختی کتاب را به پایان رساندم. در هردو کتاب نوعی نارضایتی از جنس زن در نوشته ها محسوس است. کتاب پر است از فلش بک و  نویسنده این سیالیت ذهن را هنرمندانه درآورده.
اگرچه با داستان این کتاب در جامعه امروزی غریبگی  نمی‌کنید اما اینکه یک کتاب هیچ فصل روشنی نداشته باشد نمی‌تواند نظر همه مخاطبان را جلب کند. 
        

2