تقلیل حیا و پوشش به تجربیات فردی
ابتدای این یادداشت بگویم کتاب را با شوق خریدم و با شوق به پایان رساندم نوشتن تجربه های فردی درباره مسئله حجاب و حیا به اندازه کافی شجاعانه و جذاب است.
مهمترین مسئله کتاب که روایت هایی درباره پوشش و حیاست که جدی هم هست و سایه سنگینی بر سر خط اصلی کتاب می اندازد نداشتن جامعیت و نمایندگی نکردن زنان جامعه امروز است. از ۱۲ روایت کتاب ۴ تایش به موضوع حجاب در خارج از کشور پرداخته ۳ تاییش فقط بسط یک لحظه درباره حجاب است و عمق ندارد و کاملا سطحی به مسئله پرداخته و ۵ روایت خواندنی و البته تاثیرگذار دارد.
این مهم باعث می شود کتاب بخش زیادی از جامعه را پوشش ندهد و میزان همذات پنداری مخاطب و یا نزدیکی روایت به تجربه زیسته زن امروز را پایین بیاورد.
" برای دختران این آبادی" می توانست از تجربه چند نویسنده با مسئله پوشش فراتر برود و عمق و نظرگاه بدهد و حتی گاهی وسط روایت درد و درمان را توامان بیاورد. تا مخاطب به جای خواندن تجربیات این نویسندگان به ادراک آنان از مسئله حیا و پوشش برسدو منِ سیاست گذار یا منِ تصمیم گیر یا منِ مسئول را به تحرک و تغییر وا دارد.
اصلا روایت یا ناداستان قرار است دریچه به سمت مخاطب بازکند و او را به سمت نظرگاه نویسنده هدایت کند. مبادا حرف زدن درباره پوشش و حیا به تجربیات شخصی چند خانم چادری ختم شود.
این اثر اتفاق خوبی است که باید ادامه پیدا کند