یادداشتهای زهرا هژبری:) (49) زهرا هژبری:) 7 روز پیش هزارتوی پن گی یرمو دل تورو 4.2 38 این کتاب باعث شد بگم چرا زودتر نخوندمش؟ کورنلیا فونکه بازهم شاهکار خلق کرده اونم چه شاهکاری یه فانتزی خفن و یه پنج ستاره واقعی بخش مورد علاقم افسانه هایی بود که داخل کتاب اومده بود. با اون دقت و معماهای قشنگش دلم و برد کاملا عاشقشم شدم.. جملات زیبا پر مفهوم، و داستانی گیرا و جذاب. داستانی که ترکیبی از شورش، سرکشی، پری ها و فون ها، اشیای جادویی و خونه نفرین شده بود قطعا یه ترکیب بهشتی 🤌🏻. داستان کاملا روون پیش میره فصلا کوتاهه و حوصله آدم سر نمیره یه فانتزی سیاه خیلی باحال و هیجانی و از اون کتابا که حتما باید تو کتابخونم داشته باشمش،افلیا یه دختر کوچولوی خیلی شجاع بود و دختر بچه درونم با خوندن این کتاب خیلی خرسند شد،نووجون درونم با معماهاش و ماجراجویی ش و در آخر اون بزرگسالی که دارم بهش تبدیل میشم با درس هایی که آموخت کاملا راضی شد..دیگه نمیدونم چی بگم خیلی ازش خوشم اومدو بالاخره یه کتابی روح بی تاب و خسته مو خرسند کرد هرچند ممکنه برای شما اینطور نباشه ولی به هرحال بخونید و لذت ببرید ✨ 9 34 زهرا هژبری:) 1404/5/14 خدای جنگ متیوو ودرینگ استوور 3.1 5 بالاخره یه کتابی که خدایان یونان نقش پررنگی داخلش داشتن... موقع خوندن این کتاب پرت می شدم تو دنیای پرسی جکسون، خدایانش هیولاهاش صحنه های جنگ و اسم شخصیت ها همگی وایب پرسی جکسون رو داشتن فقط در این کتاب خدایان بیشتر نقش داشتن و صحبت می کردن و توصیف شده بودن.. خیلی قشنگ بود برام قلم نویسنده جذاب بود یکم پیچیده بود ولی جزئیات خوبی داشت( و خون خونریزی خوب) . فضای داستان هیجان لازم رو داشت و آدرنالین و فعال می کرد، باب سلیقم بود دوستش داشتم و تنها مشکلی که من حین خوندن باهاش سر و کله زدم دیالوگ های ادبی بود، واقعا اینکه دیالوگ ها عامیانه باشن داستان رو، کلا هر داستانی رو جذاب تر می کنه اما خب مشکل بزرگی نبود و میشد نادیده اش گرفت. در کل خوب بود 0 19 زهرا هژبری:) 1404/5/10 بیگ نیت، دردسرساز تمام عیار: اعجوبه ی کلاس لینکلن پیرس 4.4 10 کتاب چهارم چالش کتابخوانی متفاوت پارت سوم: «با جریان زندگی پیش برو» خلاصه: پسری کلاس ششمی به نام «نیت رایت» با نظم و ترتیب مشکل دارد. اتفاقات بدی در حال رقم خوردن است و در مدرسه، تنبیه پشت تنبیه از راه می رسد. اما شرایط زمانی بهتر می شود که «نیت» پیامی را در یک شکلات بخت و اقبال پیدا می کند که به او می گوید: «امروز از همه جلو خواهی زد.» این پیام باعث می شود «نیت» هدفی را برای امروز بیابد و اتفاقات خنده دار مختلفی را تجربه کند: تلاش برای شکستن رکورد خوردن لوبیا سبز، یا قلقلک دادن معلم علوم با یک گردگیر از جنس پر. ☆☆ نظر من: الان که این کتاب رو خوندم بهش پی بردم.. درس های بزرگی تو کتاب های کودک هست، درسته مخاطب این کتاب ها کودکان 8 سال هستند اما همه سنین باید بخونن و یاد بگیرن! باحال بود دوستش داشتم و از این به بعد کتاب های کودک بیشتری میخونم و لذت میبرم.. همین دیگه کتاب کودک که نقدی نداره🤏🏻 0 13 زهرا هژبری:) 1404/5/8 یک به یک روت ویر 3.8 11 کتاب سوم چالش کتابخوانی متفاوت پارت سوم: خلاصه: در یک استراحتگاه اسکی در سنت آنتوان، برف بی وقفه در حال باریدن است و سهامداران و مدیران شرکت اسنوپ، یک اپلیکیشن موسیقی جدید و موفق، گرد هم آمده اند تا در جلسه ای سرنوشت ساز در مورد آینده ی شرکت تصمیم گیری کنند. این قرارداد احتمالی ممکن است همه ی آن ها را میلیونر کند، یا این که برخی از آن ها به نابودی بکشاند. زمان به سرعت می گذرد و به خاطر اختلاف نظرهای مهمی که به وجود آمده، تنش لحظه به لحظه افزایش می یابد. وقتی سقوط بهمن، ارتباط استراحتگاه با دنیای بیرون را قطع می کند و یکی از حاضرین در جلسه ناپدید می شود، سوالی در ذهن سایرین شکل می گیرد: آیا کسی در بین آن ها برای به دست آوردن چیزی که می خواهد، مرتکب قتل شده است؟ ☆☆ نظر من: کتابی که با حال و هوای مرطوب و بوی خزه و درختا و صدای جیرجیرک ها شروع و تمام شد، خوندنش خیلی بهم چسبید شاید چون توقع زیادی ازش نداشتم قاتل رو حدس زده بودم و میدونستم چی میشه، این کتاب رو فقط برای لذت بردن از مسافرت خوندم و واقعا هم لذت بردم، کشش خوبی داشت قلم خوبی داشت و فضای جالب و تازه، قتل ها پیچیده نبود و فقط یک سری معماها وجود داشت که یکم با فکر کردن حل میشد، برای خوندن این کتاب سخت نگرفتم و فکر می کنم بعد از این هم به کتاب ها سخت نگیرم.. نمیتونم پیشنهادش کنم حتما بخونید چون واقعا مورد پسند همه واقع نمیشه، شاید براتون داستان تکراری، جنایت بی هیجان و اینجور چیز ها باشه پس اگر خواستید خودتون بخونید و انتظارات زیادی نداشته باشید.. 0 35 زهرا هژبری:) 1404/5/2 زندگی کوتاه است ابی جیمنز 4.2 34 کتاب دوم چالش کتابخوانی متفاوت پارت سوم: خلاصه: وقتی «ونسا پرایس» شغلش را رها میکند تا رویای سفرش به دور دنیا را دنبال کند، انتظار نداشت در یوتیوب، میلیونها فالوئر به دست بیاورد که در لذت بردن او از لحظهلحظهی زندگیاش شریکند. برای او زندگی کردن به بهترین شکل ممکن، فقط یک شعار نیست. مادر و خواهرش هرگز به سن 30 سالگی نرسیدند و ونسا خیال ندارد زندگی طولانی را حق مسلم خود فرض کند اما پس از اینکه خواهر ناتنیاش ناگهان سرپرستی نوزاد خود را بر عهدهی ونسا میگذارد، زندگیاش از «ماجراجویی روزانه» به «از این بدتر نمیشد» تبدیل میشود. آخرین کسی که ونسا انتظار دارد برای کمک به او ظاهر شود «آدرین کوپلند» همسایهی جذابش است؛ کسی که دورادور میشناسدش ولی ... یافتن اندکی امید به آیندهای که شاید ونسا هرگز تجربهاش نکند اما ... ☆☆ نظر من: بالاخره یه زنگ تفریح زیبا بین کتابای سنگین و وحشتناک! داستانش زیبا بود خیلی دوست داشتم، روون بود به نظرم عیبی نداشت و درس های قشنگی به آدم می داد، زندگی کوتاهه، واقعا کوتاهه و باید از تمام لحظاتش لذت برد. ونسا به نظرم زن قوی و شجاعی بود با تمام عیب و نقص هاش حداقل تصمیم گرفت از زندگیش لذت ببره و خیلی ها شجاعت انجام این کار رو ندارن، واقعا لذت بردن از زندگی خیلی سخته و خوندن این جور کتابا یادآوری می کنه امید همیشه هست و همه چیز بستگی به خودت داره.. پس خواننده عزیز کتاب رو بخون لذت ببر و ازش درس بگیر✨ 0 29 زهرا هژبری:) 1404/5/1 سوءتفاهم آلبر کامو 4.1 6 کتاب اول چالش کتابخوانی متفاوت پارت سوم: «سکوت کشنده است اما حرف زدن هم به همان اندازه خطرناک است» خلاصه: این نمایشنامه ماجرای زندگی مردی به نام "ژان" است که بعد از بیست سال دوری از مادر و خواهر خود، در حالی که ازدواج کرده و سرمایهای کسب کرده است به خانه باز میگردد تا مادر و خواهرش را نیز در خوشبختی خود سهیم کند. او بعد از ورود به مهمانخانهای که مادر و خواهرش آن را اداره میکنند متوجه میشود که بعد از گذشت این همه سال، خانوادهاش در لحظه ورود، او را نشناختهاند.. ☆☆ نظر من: اعتراف می کنم فکر نمی کردم نمایشنامه انقدر خوبه! برای اولین تجربه از نمایشنامه خوندن کتاب خوبی بود خوشم اومد_ با تشکر از آتنا بابت معرفی این کتاب_. قلم روونی داشت و با اینکه می دونستم قراره چه اتفاقی بیوفته، با وجود قابل پیش بینی بودنش همچنان به خوندنش ادامه دادم و در 2 ساعت تمومش کردم. و برای بار هزارم چراغ سوالی در ذهنم روشن شد، چطور آدم ها انقدر راحت همدیگر را سلاخی می کنند!؟ ... واقعا این کتاب چیزیه که بازهم میخونمش اما آیا دفعه بعد جواب خیلی از سوال هامو خواهم گرفت؟ 1 13 زهرا هژبری:) 1404/4/23 روزهای بادبادک: مجموعه شعر بیوک ملکی 5.0 1 کتاب هفتم چالش کتابخوانی متفاوت پارت دوم: شعر های بیوک ملکی.. راستی! چرا تمام راه ها ختم می شود به اشتباه؟ اشتباه از کجاست؟ راه ها، چرا به چاه ختم می شوند؟ این هم از گناه ماست؟ ۹۱/۲/۲۷ 0 8 زهرا هژبری:) 1404/4/22 ناتوان لورن رابرتس 4.3 136 «اولا که باید بگم این کتاب رو از جهت اینکه خیلی ترند و معروف شده می خوام نقد کنم، من یه متنقد ادبی نیستم و صرفا به عنوان شخصی که کتابای زیادی خونده ، این کتاب رو در مقایسه با کتاب های فانتزی دیگه، اونم نه فانتزی های خیلی شاخ و خفن، فانتزی های متوسط نقد می کنم.. پس جبهه نگیرید اگر طرفدارشید من به شما و کتاب مورد علاقتون توهین نکردم 🫵🏻» خب از قلم نویسندع شروع کنیم، در دو کلمه خام و نپخته. خیلی جمله بندی های بدی داشت و کلمات تکراری به کار رفته بود، مثلا به سان و استیصال.. دو کلمه ای که خیلی ادبی اند و اصلا به قلم نویسنده نمی خوردن.. شایدم ترجمه ش اینجوری بود ولی به هرحال.. طرح داستان هم که شبیه کتاب بازی های گرسنگی بود، البته خیلی خیلی ضعیف تر. اون پرسه زدنای پیدن هم شبیه خصیت اصلی یه گانه صعود بود( هر چندبه گرد پاشم نمی رسه😒) قشنگ ترکیبی از چندتا کتاب بود، ایده جدیدی نداشت و کاملا تکراری بریم سراغ شخصیت های اصلی یا همون کای و پیدن،چقدر اینکه کای خودش رو هیولا ی عاشق خونریزی صدا می کرد و اونوقت تروماش ارتفاع بود زد تو ذوقم،ترومای جالب تر نبود؟ از پیدن ام که نگم میشه گفت نسخه بهتر جولیت داخل کتاب خردم کن عه، همونقدر ترومای چرت و شخصیت ناز نازی... در آخر هم جزئیات زیاد و فضاسازی بد به علاوه تعداد صفحات بالا باعث شده خیلی کند بخونمش و حوصلم سر بره، به جای 768 صفحه میتونست تو 500 صفحه و به شکل زیباتری ادامه پیدا کنه... اگر کتابی بود که انقدر معروف و خفن جلوه نمیشد شاید میتونستم با دید دیگه ای بخونمش و در حد فانتزی های شروع کتابخوانی ، کتاب خوبی باشه و هرچند که هم هست، ولی صرفا و فقط من از دیدی خوندم که کلی آدم کتابخور دیگه ام خوندنش و خوششون اومد و واقعا چرا از کجاش؟ امااااا اگر تازه شروع به فانتزی خوندن کردی کتاب خوبیه بخون اما توقع بالایی نداشته باش، قشنگه در حد خودش.. همین 8 46 زهرا هژبری:) 1404/4/19 کمی ایمان داشته باش میچ آلبوم 3.6 6 کتاب پنجم چالش کتابخوانی متفاوت پارت دوم: خلاصه: کتاب کمی ایمان داشته باش با درخواستی عجیب و غیرمعمول آغاز می شود: خاخامی سالخورده اهل شهر محل تولد میچ آلبوم، از او می خواهد که وظیفه ی ارائه ی سخنرانی مراسم خاکسپاری اش را بر عهده بگیرد. آلبوم که خود را شایسته ی این کار نمی داند، تلاش می کند تا با زندگی آن مرد بیشتر آشنا شود. در همین حال، آلبوم با کشیشی اهل دیترویت آشنا می شود که در کلیسایی رو به ویرانی برای فقیران و بی خانمان ها تبلیغِ دین می کند. آلبوم با مشاهده ی دنیاهای متفاوت این دو مرد، درمی یابد که آن ها چگونه به شکلی مشابه، از ایمان به عنوان عاملی کمک کننده برای ادامه ی زندگی استفاده می کنند: خاخام مسن که در حومه ی شهر زندگی می کند، ایمان خود برای مواجهه با مرگ به کار گرفته و کشیش شهرنشین و جوان تر، به آن اتکا کرده تا بتواند خود و کلیسایش را از نابودی نجات دهد. ☆☆ نظر من: مثل همیشه، قلم روون و داستان جذاب دو عامل قوی جذب کننده به کتاب های میچ آلبوم، این کتاب هم مثل سه شنبه ها با موری و در جست و جوی چیکا چیزی بود که برای خود میچ آلبوم اتفاق افتاده و بخشی از زندگی اون بود و با توجه به اینکه داستانش در برابر کتاب های قبلی میچ یکم گیرایی کمتری داشت، این ویژگی جاشو پر کرده بود، فصلای کوتاه و جمله بندی زیبا، درس های زیاد و پندهای ارزشمند. کتاب رو بخونید و لذت ببرید. 0 17 زهرا هژبری:) 1404/4/17 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.9 16 کتاب سوم چالش کتابخوانی متفاوت پارت دوم: «عشق پذیرش یه نفره، همه جنبه هاش، حتی اون جنبه هایی که دوست نداری یا درک نمی کنی» خلاصه: شخصیت اصلی رمان کتابخانه پاریس، برای رسیدن به آرزوی همیشگیاش لحظهشماری میکند: شغل کتابداری در کتابخانهی آمریکایی پاریس. او بالاخره پس از مدتها به هدفش میرسد؛ اما شادی او دوام چندانی ندارد. وقتی جنگ جهانی دوم شروع میشود، اودیل با خود عهد میکند که در تمام طول جنگ به مراجعان کتابخانه خدمت کند. ولی زمانی که نازیها شهر پاریس را اشغال میکنند، اوضاع با آنچه که اودیل فکرش را میکرد متفاوت میشود. حالا او باید انتخابهایی بکند و تصمیمهایی بگیرد که هیچوقت در زندگیاش با آنها روبهرو نشده بود. جنگ، زندگی اودیل را دگرگون میکند. از آنسو لیلی، نوجوانی دبیرستانی که در سال 1983 در مونتانای آمریکا زندگی میکند. او دختری منزوی است که آرزو دارد روزی از شهر کوچک مونتانا برود و زندگی جدیدی را تجربه کند. وقتی لیلی با همسایهی سالخوردهاش همصحبت میشود، داستانی هیجانانگیز را از زبان او میشنود: داستان کتابداران سختکوشی که در کتابخانهی آمریکایی پاریس در طول جنگ جهانی دوم کار میکردند. ☆☆ نظر من: زندگی خیلی کوتاه تر از اون چیزیه که فکر می کنی پس ازش لذت ببر. درس بزرگ این کتاب که بر اساس واقعیته و واقعا تکان دهنده، شاید روند داستان یکم عجیب غریب بشه و سرگردم بشی ولی وقتی غرق داستان کتابداری و امید در دنیای جنگ میشی واقعا ارزشش رو داره، در این کتاب من همراه اودیل کتابدار شدم و فهمیدم حتما یه روز این شغل رو به دست خواهم آورد و چقدر زندگی در میان کتاب ها و لذت بردن از بو و نجواهای صفحه هاتشون قشنگه، چقدر امید دوستی و عشق قشنگه، هرچند که عشق اگر از حد بگذره و افراطی بشه چه در دوستی چه در رابطه بلاهای وحشتناکی با خودش میاره؛ خیلی کتاب قشنگیه فقط ای کاش آخرش بهتر تموم میشد.. بخونید و لذت ببرید✨ 0 10 زهرا هژبری:) 1404/4/9 درخت آرزو کاترین اپلگیت 4.1 33 «درخت ها نمی توانند جوک تعریف کنند، اما بدون تردید توانایی داستان سرایی را دارند». خلاصه: قرمز، یک درخت بلوط است که سال های زیادی از عمرش می گذرد. او یک درخت آرزو است و مردم محل، آرزوهایشان را بر روی تکه های لباس می نویسند و به شاخه های او می بندند. این درخت آرزو به همراه کلاغی به نام بانگو و سایر حیواناتی که در گوشه و کنار تنه اش پناه می گیرند، مراقب محله نیز هست. شاید بگویید که دیگر اتفاقی برای قرمز جدید نخواهد بود؛ خب، این حرف تا حدی درست بود تا این که خانواده ای جدید به محله می آیند. بسیاری از ساکنین محله از این اتفاق ناراضی هستند و حالا تجارب قرمز به عنوان یک درخت آرزو، از هر وقت دیگری مهمتر شده است. ☆☆ نظر من: درسته کتاب برای کودکان بود اما مخاطبش همه سنین و در بر می گیره، درسی که این کتاب به من نوجوون داد و نمیتونستم تو هیج کتاب دیگه ای پیدا کنم. قرمز درخت پیر دانا و دوست کلاغش بینگو از خیلی از آدمای این دنیا فهمیده تر و مهربون ترن.. کتاب رو بخونید نوجوونای عزیز و استفاده کنید 0 11 زهرا هژبری:) 1404/4/8 روزهای بیشتری در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 4.1 16 کتاب دوم چالش کتابخوانی متفاوت پارت دوم: خلاصه: داستان در کتابفروشی موریساکی، واقع در یک محلهی آرام شهری ژاپن، روایت میشود. این کتابفروشی، محلی است برای دیدار و گفتگوی دوستان، خواندن کتابها و لذت بردن از آرامش. شخصیت اصلی داستان، که مدیر کتابفروشی است، با عشق و اشتیاق فراوان به کتابها و مشتریان خود میپردازد. یاگیساوا در این کتاب به تصویر کشیدن روابط میان شخصیتهای مختلف، از جمله کارکنان کتابفروشی، مشتریان دائمی و افرادی که به طور اتفاقی وارد این فضا میشوند، میپردازد. ☆☆ نظر من: کتابی مناسب یک تنفس وسط کتابخوانی های سخت و پیچیده،قلم نویسنده روون و بدون پیچیدگی خاصی عه، داستان رو به ساده ترین نحو شرح میده و زندگی رو به تصویر می کشه، زندگی ساده با مشکلاتش.. اما روند داستان تند بودوقایع خیلی پشت سر هم اتفاق می افتادن و جزئیات خیلی کمی در داستان بود که شاید بخاطر داستان کوتاه بودن کتاب هست چیزی که من این کتاب انتظار داشتم شرح زندگی داخل یه کتابفروشی بود، داستان حول این موضوع باید می چرخید یا حداقل بیشتر کتاب باید اینجوری می بود ولی در کل شاید ۶۰ صفحه اول زندگی دختر جوان رو داخل کتابفروشی گفت اما اون هم یه اشاره های سرسری ای بود.. به هرحال داستان روونی بود و خیلی سریع هم خونده میشد. بخونید و لذت ببرید✨ 0 12 زهرا هژبری:) 1404/4/1 مثل خون در رگ های من: نامه های احمد شاملو به آیدا احمد شاملو 4.0 56 کتاب اول چالش کتابخوانی متفاوت پارت دوم: من با تو می خواهم آسمان را فتح کنم؛ خلاصه: این کتاب نامههای احمد شاملو به آیدا سرکیسیان است. نامههایی سرشار از عشق و احساس که نه تنها با نثری زیبا نوشته شده و ارزش ادبی دارد، بلکه میتواند عشق را به آدمها بیاموزد. ☆☆ نظر من: آدم که اینجور کتاب ها را می خواند دلش پر می کشد برای چنین عشقی که پاک کننده خستگی ها و جلادهنده روح است، در این کتاب احمدی را دیدم شکسته و خسته از زندگی و پوست کلفتی خودش دربرابر سختی ها، خسته از چندین سال زندگی و مریضی ها و به جایی نرسیدن هایش، احمدی را دیدم که با وجود مشکلات و خستگی هایش، سرشار از عشق، زیبایی، لطافت و غرق آیدای خویش بود. درس مهم این کتاب و چیزیکه بسیار مشهود بود این بود که چاره در رفتن و رها کردن نیست و باید با عشق به زندگی ادامه داد.. عشق زندگی انسان را معنا می بخشد، حالا می خواهد عشق به آدمی دیگر یا کتاب یا گل ها یا هرچیز دیگری باشد.. همانطور که کتاب گفت «عشق بزرگترین خصلت انسان است. کتاب را بخوانید و سرشار از عشق شوید، بخوانید و لذت ببرید✨ 0 21 زهرا هژبری:) 1404/3/30 چلنجر دیپ: عمیق ترین نقطه دنیا نیل شوسترمن 4.5 25 کتاب سوم چالش کتابخوانی متفاوت: خلاصه: داستان خیال انگیز و درخشان این کتاب به ماجرای ابتلای پسری نوجوان به بیماری روانی و تلاش او برای بهبودی می پردازد. شوسترمن در کتاب چلنجر دیپ، ما را وارد ذهن پریشان پسری پانزده ساله به نام کیدن بوش می کند و به شکلی هنرمندانه، حس زندگی در دنیایی را به مخاطبین منتقل می کند که در آن، واقعیت مدام دستخوش تغییر می شود و همه چیز متزلزل است. حواس کادن، به چیزهایی پرت می شود که نمی بیند اما می تواند احساسشان کند، مانند موریانه هایی که خودش می گوید صدایشان را می شنود. کتاب چلنجر دیپ، داستانی مسحورکننده و پراحساس درباره ی بیماری های روانی است ☆☆ نظر من:حس می کنم واقعا آماده نیستم برای این کتاب و مخصوصا این کتاب نقد بنویسم چون واقعا کتاب حساسیه.فقط میدونم که خارق العاده بود و حتما یه روزی براش یه متن می نویسم و داخل بهخوان قرار میدم...این کتاب میتونه به درون ذهن شما سفر کنه و دقیقا همون چیزهایی رو که یک روزهایی، روز تاریک، تجربه کردید رو براتون به تصویر بکشه. این کتاب یک رمان یا یک داستان نیست.. این اثری است هنری و شاهکار که اصلا نمی شه سطحی خوندش... بزارید فقط بگم عالی بود. یکبار دیگه باید این کتاب رو بخونم تا بتونم دقیق براش چیزی بنویسم. بخونید و لذت ببرید✨ 0 32 زهرا هژبری:) 1404/3/30 مانستر ا.لی مارتینز 3.6 8 کتاب چهارمِ چالش کتابخوانی متفاوت: خلاصه: جودی در شیفت شب یک فروشگاه فودپلاس محلی مشغول کار است. با اینکه زندگی فوقالعادهای ندارد اما سعی میکند شاد باشد. زمانی که او داخل یخچال یک یتی بزرگ (پاگنده) را مشغول خوردن بستنی میبیند، زندگیاش به طور خطرناکی با زندگی مانستر پیوند میخورد. او برای گیر انداختن این موجود با یک آژانس هیولا تماس میگیرد و آنها مردی به نام مانستر را برای این امر به محل کار جودی میفرستند. تخصص مانستر در گرفتن چیزهایی است که شبها بیرون میآیند. چیزهایی مثل اژدهایان و ترولها. بعد از آشنایی مانستر و جودی با یکدیگر، با اینکه خیلی با هم خوب نیستند، اما ناچارند در کنار هم با گربهسانان، اژدهایان، سگهای دریایی اینوئیت و یک پیرزن دیوانۀ گربهدوست مواجه شوند تا بتوانند آیندۀ دنیا را نجات دهند. ☆☆ نظر من: یه کتاب نوجوان پسند فانتزی طنز، خیلی باحال بود خیلی باهاش حال کردم. فضای خودمونی و راحتی داشت، قلم نویسنده روون بود وفانتزی پیچیده ای نبود، از همه بهتر طنز بودنش بود داستانش هم خیلی زیبا و د گیرا بود و تا کامل نمی خوندی نمیتونستی رهاش کنی، معماهای قشنگی ام داشت. خلاصه قشنگ بود. بخونید و لذت ببرید. ✨ 0 19 زهرا هژبری:) 1404/3/26 چراغ ها را من خاموش می کنم زویا پیرزاد 3.9 161 کتاب دوم چالش کتابخوانی متفاوت: «چراغ ها را تو خاموش می کنی یا من؟ گفتم: من» خلاصه: داستان این رمان در جنوب ایران می گذرد و ماجرای مشکلات یک زن خانه دار ایرانی-ارمنی در برآورده کردن توقعات خانواده اش را روایت می کند. کلاریس و خانواده اش زندگی خوب و یکنواختی را می گذرانند تا اینکه همسایه جدیدشان مسائل جدیدی برای آنها به وجود می آورد و کلاریس را درگیر مشکلات خانوادگی و روانی ای می کند که باعث بهم ریختن او میشود و.... ☆☆ همیشه گفته ام و باز هم میگم کتاب خوندن جوابه.. دیشب گیج و منگ بودم و بی قرار و هرکاری میکردم خوابم نمیبرد و فکر ها تو سرم چرخ زنان میخوردن به دیواره های ذهنم، دوبرابر میشدن و بر می گشتن و بازهم همین روال، خسته شده بودم پس با همون دودو زدن چشمام و سردرد نشستم پای کتاب و بعد از 116 صفحه بالاخره به قدری آروم شده و غرق داستان این خانواده ارمنی ساکن آبادان شده بودم که خوابم گرفت و تونستم کمی بخوابم، امروز صبح هم که بیدار شدم نشستم پاش، کلاریس و درگیری های ذهنی ش برام خیلی آشنا بودن و باعث همزاد پنداری بیشتری با شخصیت کتاب شد و خوندنش رو سریع تر کرد_ نه از اون لحاظ که منم یه زن خانه دارم از لحاظ هایی که خودتون بخونید میفهمید_ تنها مشکلی من با این کتاب داشتم فضای شلوغ داستان بود، شخصیتا خیلی یهویی باهم یه جا جمع می شدن و تند تند حرف میزدن و در کنار مشکلات عحیب غریب و بحث هاشون، صحبت ها و حواس پرتی های ذهنی کلاریس هم بود و این باعث شد بعضی جاها گیج بشم امااا قلم روون زویا پیرزاد باعث متعادل شدن داستان شده بود و واقعا زندگی واقعی رو به تصویر کشیده بود و برام خیلی جالب بود یهو به خودم میاومدم می دیدم درگیر عشق عجیب آرمن پونزده ساله شدم، درگیر پیدا کردن عروسک ها و صحبت کردن خیلی جالب آرمینه و آرسینه شدم، در گیر سیاست بازی ها و شطرنج بازی کردنای آرتوش و در آخر درگیر کارای زیاد و مسئولیت سنگینی که کلاریس در قبال خانواده و همسایه و دوستانش داشت. درگیری های قشنگی بودن و کتاب رو دوست داشتم.. بخونید و لذت ببرید✨ 3 20 زهرا هژبری:) 1404/3/20 دیدار بلوچ محمود دولت آبادی 3.8 7 کتاب اولِ چالش کتابخوانی متفاوت: کتاب دیدارِ بلوچ سفرنامهای جامعهشناختی اثرمحمود دولت آبادی است که در سال ۱۳۵۳ به نگارش درآمده ، دیدارِ بلوچ شرح لایههای پنهان زندگی مردمی دورافتاده است که با کمترین امکانات زندگی میکنند. مردمی گرم و شورانگیز که به دور از هیاهوهای شهرهای دیگر زندگی را میگذرانند. محمود دولت آبادی براساس تجربههای سفر پنجروزهاش به این منطقه توصیف دقیقی از اجتماع آنجا ارائه میدهد. ☆☆ کتاب دیدار بلوچ یک کتاب ساده با نگرشی عمیقه، نگرشی که جامعه و شهر های ایران رو وصف می کنه و به شرح مسائل اون زمان ها می پردازه.. مردم چه کار می کردن؛ چه سبک زندگی داشتن؛ اخلاق و رفتارشون چطوری بوده و با زندگی سختی که داشتن چقدر خون گرم و مهربون بودن.. محمود دولت ابادی در این کتاب به بلوچ سفر می کنه و مردم سیستان بلوچستان و با کلماتی توصیف می کنه که بسیار فراتر از کلمات هستن... به این کتاب به عنوان یه کتاب ساده نگاه نکنید، کلمات و جملات این کتاب به درون آدم نفوذ می کنه و همونجا موندگار میشه.. بخونید و لذت ببرید✨ 0 25 زهرا هژبری:) 1404/2/24 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 98 30 مین کتاب 1404 هم تمام شد و چقدر غریبانه بود این کتاب... آدم دلش می خواست اشک بریزد و بگوید تورا به خدا انقدر غصه نخورید، ماهم از اینجا، از دنیایی که دست کمی از دنیای غمناک شما ندارد اشکمان در می آید و اگر درآید تمام نمی شود.. بند نمی آید.. نمی خواهم زیاد برای این کتاب چیزی بنویسم.. سومین کتابی بود که امروز، 2/24 تمام کردم.. نشسته ام پای کار مادر و باهم تا می توانیم کتاب گوش می کنیم و کار می کنیم.. چند روز دیگر امتحان هایم شروع می شود و می خواهم امروز تا می توانم کتاب بخوانم و گوش کنم و راحت باشم چون می دانم دیگر تا اول تیر خبری از این راحتی و سرخوشی و بی اضطرابی نیست.. امیدوارم تا اخر روز دو کتاب دیگر تمام کنم و امشب سیر از کتاب_ هرچند واقعا سیر نمیشوم_ سر به بالشت بگذارم و بخوابم و شب هم خواب کتاب ببینم.. خواب کتاب های خوانده شده و نشده ام.. کتاب های لیستم و کتاب هایی که درون قفسه های کتابخانه ام جا گرفته اند و در آخر کتاب خودم که تا اول پاییز می آید_اگر خوش شانس باشم_ و برای همه شان چنان ذوق کنم که پتو را روس سر بکشم و بی صدا جیغ بزنم.. می خواهم امشب خوب استفاده کنم چون میدانم قرار است شب های دیگر با مغزی داغ کرده از مطالب درسی بدون رویا به خواب بروم و از درون بالشت صدای گرومپ گرومپ اضطراب را بشنوم و قبل از خواب گل گاو زبان بخورم تا شاید آن صدا قطع شود.. امشب را خوب استفاده می کنم.. شما هم خوب استفاده کنید و اگر توانستید این کتاب را بخوانید..:) 0 23 زهرا هژبری:) 1403/12/30 کاراوال؛ کاراوال جلد 1 استفانی گاربر 4.4 64 و شروع طوفانی سال جدید اولین کتاب امسال تموم شددد خیلی قشنگ بود باهاش حال کردممم و چقدررر تلا تو این کتاب رو مخ بود مخصوصا فصلای آخر.. انقدر از آدمایی که حرفتو قبول نمی کنن بدم میایههه که.. هرچند همش جزئی از بازی بود ولی خب... پیش به سوی کتاب دوممم 13 34 زهرا هژبری:) 1403/12/16 آموزگار فریدا مک فادن 3.3 44 تنها خوبی کتابای فریدا اینکه تو یه روز تموم میشن و برای روزای تعطیل خوبن. مثل همیشه تو این کتاب هم مرد خوشتیپ سادیسمی و مریضه. ممنون از فریدا بابت ایده های نو🫥 4 18