یادداشت پروانه🇮🇷
دیروز

کتاب پنجم چالش کتابخوانی متفاوت پارت دوم: خلاصه: کتاب کمی ایمان داشته باش با درخواستی عجیب و غیرمعمول آغاز می شود: خاخامی سالخورده اهل شهر محل تولد میچ آلبوم، از او می خواهد که وظیفه ی ارائه ی سخنرانی مراسم خاکسپاری اش را بر عهده بگیرد. آلبوم که خود را شایسته ی این کار نمی داند، تلاش می کند تا با زندگی آن مرد بیشتر آشنا شود. در همین حال، آلبوم با کشیشی اهل دیترویت آشنا می شود که در کلیسایی رو به ویرانی برای فقیران و بی خانمان ها تبلیغِ دین می کند. آلبوم با مشاهده ی دنیاهای متفاوت این دو مرد، درمی یابد که آن ها چگونه به شکلی مشابه، از ایمان به عنوان عاملی کمک کننده برای ادامه ی زندگی استفاده می کنند: خاخام مسن که در حومه ی شهر زندگی می کند، ایمان خود برای مواجهه با مرگ به کار گرفته و کشیش شهرنشین و جوان تر، به آن اتکا کرده تا بتواند خود و کلیسایش را از نابودی نجات دهد. ☆☆ نظر من: مثل همیشه، قلم روون و داستان جذاب دو عامل قوی جذب کننده به کتاب های میچ آلبوم، این کتاب هم مثل سه شنبه ها با موری و در جست و جوی چیکا چیزی بود که برای خود میچ آلبوم اتفاق افتاده و بخشی از زندگی اون بود و با توجه به اینکه داستانش در برابر کتاب های قبلی میچ یکم گیرایی کمتری داشت، این ویژگی جاشو پر کرده بود، فصلای کوتاه و جمله بندی زیبا، درس های زیاد و پندهای ارزشمند. کتاب رو بخونید و لذت ببرید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.