یادداشت زهرا هژبری:)

        کتاب دوم چالش کتابخوانی متفاوت پارت سوم: 

خلاصه:  وقتی «ونسا پرایس» شغلش را رها می‌کند تا رویای سفرش به دور دنیا را دنبال کند، انتظار نداشت در یوتیوب، میلیون‌ها فالوئر به دست بیاورد که در لذت بردن او از لحظه‌لحظه‌ی زندگی‌اش شریکند. برای او زندگی کردن به بهترین شکل ممکن، فقط یک شعار نیست. مادر و خواهرش هرگز به سن 30 سالگی نرسیدند و ونسا خیال ندارد زندگی طولانی را حق مسلم خود فرض کند اما پس از اینکه خواهر ناتنی‌اش ناگهان سرپرستی نوزاد خود را بر عهده‌ی ونسا می‌گذارد، زندگی‌اش از «ماجراجویی روزانه» به «از این بدتر نمی‌شد» تبدیل می‌شود. آخرین کسی که ونسا انتظار دارد برای کمک به او ظاهر شود «آدرین کوپلند» همسایه‌ی جذابش است؛ کسی که دورادور می‌شناسدش ولی ... یافتن اندکی امید به آینده‌ای که شاید ونسا هرگز تجربه‌اش نکند اما ...
☆☆
نظر من: بالاخره یه زنگ تفریح زیبا بین  کتابای سنگین و وحشتناک! 
داستانش زیبا بود  خیلی دوست داشتم، روون بود به نظرم عیبی نداشت و درس های قشنگی به  آدم می داد، زندگی کوتاهه، واقعا کوتاهه و باید از تمام لحظاتش لذت برد. ونسا به نظرم زن قوی و شجاعی بود با تمام عیب و نقص هاش حداقل تصمیم گرفت از زندگیش لذت ببره و خیلی ها شجاعت انجام این کار رو ندارن، واقعا لذت بردن از زندگی خیلی سخته و خوندن این جور کتابا یادآوری می کنه امید همیشه  هست و همه چیز بستگی به خودت داره.. پس خواننده عزیز کتاب رو بخون لذت ببر و ازش درس بگیر✨
      
167

29

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.