معرفی کتاب کتابخانه پاریس اثر جنت اسکسلین چارلز مترجم لیلا کرد

کتابخانه پاریس

کتابخانه پاریس

3.7
14 نفر |
12 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

25

خواهم خواند

19

شابک
9786004614702
تعداد صفحات
442
تاریخ انتشار
1400/1/2

توضیحات

کتاب کتابخانه پاریس، نویسنده جنت اسکسلین چارلز.

لیست‌های مرتبط به کتابخانه پاریس

نمایش همه

یادداشت‌ها

مهشید

مهشید

1402/4/26

          کتاب با داستان زندگی دو نفر در زمان های مختلف پیش میره،اودیل دختر جوون فرانسوی ست که عاشق کتاب هاست و موفق میشه توی کتابخونه بزرگ آمریکایی در پاریس به عنوان کتابدار کار کنه؛ تا اینکه جنگ جهانی دوم از راه میرسه  و اودیل با چیزهای زیادی روبه رو میشه، دوستی، عشق، دلتنگی،خشم،حسادت و..... احساسات بیشماری رو تجربه کنه.
لی لی دختر نوجوون آمریکایی که حدود چهل سال بعد توی زادگاه خودش که شهر کوچیکی در آمریکاست با اودیل میانسال آشنا میشه.اودیل که یکجورایی جوونی خودش رو توی وجود لی لی میبینه باهاش صمیمی میشه و درس های زیادی راجع به زندگی به لی لی میده و کم کم داستان زندگی خودش و رازهاش رو برای لی لی فاش میکنه.
این کتاب فوق العاده بود، موقع خوندنش لا به لای ورق های کتاب گم میشدم و خودم رو بین قفسه های پر از کتاب کتابخانه آمریکایی پاریس پیدا میکردم،جایی که با اودیل و دوستاش بهمون خوش میگذشت،راجع به کتاب ها صحبت میکردیم و در زمان جنگ با کتاب ها به آدم های آسیب دیده کمک میکردیم. داستان زندگی اودیل پر از تلخی و شیرینی و فراز و نشیبه و موقع خوندنش آدم واقعا تک تک احساسات اودیل رو میتونه حس کنه. از طرف دیگه لی لی دختر نوجوون خامیه که مثل همه با چالش های نوجوونی و همچنین غم فقدان رو به رو میشه ولی در طول داستان میتونیم رشد شخصیتی و پیشرفتش رو به چشم ببینیم.
شاید دوست داشتم آخر داستان جور دیگه ای رقم بخوره ولی بازهم چیزی از قشنگی این کتاب برام کم نشد و از کتاب هاییه که تا همیشه جاش وسط قلبم میمونه.
        

3

نرگس🐚

نرگس🐚

1403/7/25

📚 کتاب از
          📚 کتاب از زبان چند شخصیت متفاوت (که دو تا از آنها شخصیت‌های اصلی هستند) در دو بازه زمانی مختلف روایت می‌شود.
📚 پردازش نویسنده به ۲ شخصیت دختر با دو زندگی کاملا متفاوت را خیلی دوستداشتم. وجه اشتراکی که ناگهان بین این دو پیدا می‌شود و آنها را، در جوانیِ یکی و کهنسالی دیگری، به همدیگر پیوند می دهد؛ ایده اصلی ماجرا بود که بسیار زیبا  و تمیز درآمده بود.
📚 عشق به مطالعه و کتاب در میان تک‌تک کلمات این کتاب موج می‌زد. توصیفات اودیل از کتابخانه، سیستم کتابداری و قصه‌ها، رویایی‌ترین (و حقیقی‌ترین) توصیفاتی بود که تابحال درمورد کتابخوانی و کتابخانه خوانده بودم♥️
📚 پرداختن به مسئله جنگ جهانی با یک دید زنانه/دخترانه را بسیار دوستداشتم و با آن ارتباط برقرار می‌کردم.
📚 معتقد نیستم که این کتاب را به تنهایی بتوانیم جزو کتاب‌هایی حساب کنیم که با نیت عادی سازی جنایات رژیم صهیونیستی و مظلوم‌نمایی یهودیت نوشته شده اما متوجه این موضوع هستم که در یک بستر تحت سیطره فرهنگ کاپیتالیستی-صهیونیستی کاملا این اتفاق رخ می‌دهد چون زمینه‌ها آماده و آثار هنری نظام‌یافته‌ای برای این هدف ساخته شده.
اما کتاب با جهت‌گیری قابل قبول و مورد انتظاری به بیان مواردی پرداخت که در اسناد تاریخی کتبی و شفاهی یافت می‌شود. (البته بازهم متوجه سیطره و تسلط صهیونیسم بر این اسناد و سانسور  و محدودیت تحقیق شدید در این مورد هستم)
📚 ۱ستاره بابت برخی موارد سلیقه‌ای در محتوا کم کردم و البته بخاطر این نکته که گاها اوج احساس خشم برخی شخصیت‌ها خوب در نیامده بود و خیلی کنترل شده بهش پرداخته شده بود.
📚پ.ن: این کتاب را در مترو شروع و در مترو تمام کردم. عکس مربوط به امشب (۲۵ مهرماه ۱۴۰۳) است. چند فصل آخر را درحالی تمام کردم که جای نفس کشیدن هم در مترو نبود چه رسد به سوزن انداختن :)))))
        

10

maryam torabi

maryam torabi

1403/7/13

          در مورد این کتاب شنیده بودم و بعد تو کتابخونه کتابو پیدا کردم. حسم اینجوری بود که راغب نبودم برای خوندنش و نمیدونم چرا امانت گرفتمش اما خب بعدا رسیدم بهش.
کتابخانه پاریس یه کتابخونه آمریکاییه که تو پاریس احداث شده و اودیل، دختری که عاشق کتاب و کتابداریه برای اینکه تو این مکان مشغول به کار بشه اونجا درخواست میده.
این کتابخونه به روال کاری خودش ادامه میده تا اینکه سایه جنگ (جهانی دوم) بر پاریس میوفته و یواش یواش اونایی که تبعه کشورهایی مثل آمریکا، انگلیس هستن از پاریس خارج میشن (و بعضیا هم نمیشن) ولی این کتابخونه تعطیل نمیشه اما کتاب‌هایی که با اصول نازی‌ها نمیخوره توقیف و غدغن میشه.
در خلال داستان و با خشونتی که خاص جنگ هست شما متوجه بداخلاقی‌هایی که بین دوست‌ها اتفاق میوفته میشی (اودیل و مارگارت)، میبینی که بعضی از این آدمایی که تو کتابخونه شاغلن و یا میومدن که کتاب بگیرن یهودی بودن ولی نازی‌ها که دیگه در پاریس تعدادشون زیاد شده اونارو از سرکار رفتن منع کردن (اگه هم قراره باشن یه ستاره زرد رنگ به لباسشون متصل شده) و حالا اودیل میخواد که برای بعضی از اینا یواشکی کتاب ببره یا از بردن این آدما به اردوگاه‌های کار جلوگیری کنه.

نقاط ضعف کتاب برای من یکی پرگویی زیاد از حد بود و میتونست با یه کتاب نهایت ۱۵۰ صفحه‌ای جمعش کنه، اون اعداد دهدهی کتابخونه واقعا نیاز نبود هی تکرار بشه.
یکی از کتابخون‌ها تو بهخوان لیستی درست کرده در خصوص کتاب‌هایی که خواسته یهود رو مظلوم نشون بده و این کتاب جزو اونا بود. لذا توجه به این نکته مهمه. من نمیفهمم اون احساسات برانگیخته اودیل برای اون زنی که ستاره زرد رنگ روی لباسش داشت واس چی بود؟ مصنوعیه.
این کتاب رو نخوندید هم نخونید، چیز چندان مهمی نداره
من این کتاب رو دوست نداشتم و به زور خوندم که فقط تموم بشه
        

0