معصومه السادات صدری

معصومه السادات صدری

بلاگر
@sadri
عضویت

دی 1401

71 دنبال شده

83 دنبال کننده

                "خانم کتابی"
هرازگاهی اینجا می نویسم. 
@heichstan
              

یادداشت‌ها

نمایش همه
        .

"لزومی ها در منطقه ممنوعه"

کم پیش می آید آدمی باشدکه بتواند چند هندوانه را باهم بردارد و زمین نزند.

موسوی از آن آدم هاست که هم برای کودکان خوب می نویسد هم نوجوانان. (هنوز جستارهایش را نخواندم. ) 
برای تعریف مثال خوبی انتخاب نکردم، نه؟ 
بگذارید پای قطعی برق و کلافگی از گرمای خرما پزان در قم.
"لزومی ها در منطقه ممنوعه" را چند ساعته خواندم. زیر باد کولری که نبود، حواسم بود دانه های درشت عرق از سرو رویم رو برگه های کتاب نریزد و اول کاری تباهش نکنم.
گفته بودم رمان نوجوان را نمی پسندم؟ نه! 
 این کتاب عالی بود. 
مدت ها بود که به هرکسی می گفتم برای بچه هایی که مشکل حرکتی دارند و اعتماد بنفس انجام کاری را ندارند کتاب معرفی کنید. معرفی ها خلاصه می شد در چند کتاب ترجمه شده ی تکراری.
انگار این بچه ها و نیازهایشان برای ابراز وجود را فقط خیابان های شهر و خدمات رفاهی که نه، حتی ادبیات و قصه ها هم فراموش کرده بودند. 
موسوی دنیای نوجوان را خوب می شناسد و مشکلات شان را توی داستان خوب جا می دهد.
هم چنان معتقدم تصویرگر ها از نویسنده ها عقب تر هستند. یا نمی‌دانم! شاید هم حرف همدیگر را نمی فهمند. 
دوست داشتم اواخر کتاب که اوضاع گل و بلبل می شد تصویرگری هم از حالت سیاه و مات به شکل روشن و گل گلی در می آمد. اصلا امید از سرو روی کتاب می‌ریخت بیرون حتی توی دامان من خواننده که برق ام قطع است و هر آن ممکن است کسی را بخاطر گرما بکشم.. 

لوزومی ها داستان دختری به اسم زینو است که روی ویلچر است. پدرش را هم مدت ها پیش دریا برده و پس نداده. 
داستان این طور شروع می شود که زینو کتاب و دفترهایش را توی دریا می ریزد و دیگر نمی خواهد برود مدرسه. چرا؟
بقیه اش را خودتان بخوانید. 
لوزومی ها به زعم من خوب شروع می شود، دو سوم کتاب پر تب و تاب ادامه دارد اما آخر کتاب روند داستان کمی نزول می کند که خوب طوری نیست. فدای سر نویسنده و خودمان. فدای سر برق های قطع شده مان.
اما مشکل من این بود که داستان در اوج تمام می شد.. یعنی چطور بگویم! 
دلم میخواست تمام نشود!
یعنی نویسنده پایش را روی احساسات من و شمای خواننده می گذارد و داستان را تمام می کند.
 به همین راحتی؟ 
 جواب این احساسات لگد کوب را چه کسی باید بدهد خانم موسوی ؟
این را هم در زمره حرف های خاله زنکی بنویسم و تمام. 
اگر مثل من طرفدار نویسنده بوده باشید و کانال شخصی اش را دنبال کنید، می توانید حدس بزنید لوزومی ها در ذهن موسوی کدام لحظه متولد شده. 
من گمان می کنم لوزومی سوغات همان سفر تبلیغی است که موسوی با همسرش راهی‌ جنوب شد. یادم هست آن سال هر روز کانالش را چک می کردم که ببینم امروز از جنوب و دنیای سحر انگیز جاشو های دریا چه چیزی برایمان می نویسد.
توی صفحه شخصی اش نوشتم؛ از جنوب چه برایمان آورده ای ای مارکو؟ 
نمی‌دانستم لوزومی ها سوغات جنوب است. 
دستمریزاد خانم موسوی

(کتاب جزو هدایای نفیس از خوان دولت خانم موسوی الدوله به این بنده همایونی بود. 
باشد که عمر فرصت جبران دهد و از کتاب های ننوشته مان برایشان بفرستیم. چرا که آرزو بر جوانان عیب نیست. ) 

#اوف_بر_نویسنده_خوب

.
      

7

        . 
"مقاومت، مسئله این است." 

شاید اگر در زمان و مکان دیگری بودم هیچ وقت #سپیدان را برای خواندن انتخاب نمی کردم.
آن هم برای دختر بچه های نرم و نازک و لای پر قوی بزرگ شده ایی که به آنی می ترسند وهوا برشان می‌دارد قرار است چه اتفاقی بیفتد.
 زمانه، زمانه ی جنگ است. بچه ها خواه و ناخواه در جریان تحولات منطقه قرار می گیرند هر چقدر هم که فضا نایس و کنترل شده باشد باز هم از یک جایی درز می کند. 
چه بهتر که خودمان دست بکار شویم. 
کتاب نقاط قوت زیادی دارد.
ردپایی از بهترین اثرهای داستانی کودکان درش دیده می شود. 
تصویرگری خیلی خوب است و به داستان کمک می کند بهتر دیده شود. 
تنها و تنها نقطه ضعف کتاب این است که ناگهانی تمام می شود. یعنی ورق میزنی ادامه را بخوانی و می بینی ای دل غافل آخر داستان بود.
نقاشی های آخر کتاب که ضمیمه شده بود خودش روضه بازی بود.

کتاب را با ارسال رایگان از ابرک گرفتیم. فقط امضای نویسنده را اول صفحه کم داشت. 

#برزگ_شدن_در_سپیدان
#جنگ_جنگ_تا_پیروزی
.
      

1

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.