برای کودکانی که مادرشون به سفر رفته یا شاغله و طولانی خونه نیست، خیلی مناسبه
        

          در این دو سال و چندماه مادر شدنم خیلی خوب فهمیده‌ام که قبل از نیاز پناه به بودن من، من به بودن کنارش احتیاج دارم؛ پس جدا از تجربه‌ی کودکی خودم، تجربه ی مامان‌پنگوئن را هم دارم و البته تجربه‌ای دیگر که شبیه به تجربه‌ی بابای پنگوئن است! و مال وقتی است که بدون مامانم به سفری کوتاه رفتیم و صبح و شب با دلتنگی دخترک که گمان نمی‌کردم آن‌قدر زیاد باشد، دلم خون شد.
حال مامان‌پنگوئن را وقتی خوب فهمیدم که سه شب، شب‌کاری داشتم و دو روز آخر از شدت خستگی و زمان کوتاهی که قبل از شبِ کاری بعدی و انجام هماهنگی‌ها، برای خواب و استراحت بود، به خانه برنگشتم. از شدت دلتنگی، تمام وجودم در حال ازهم‌گسیختن بود، آغوشم تشنه‌ی بویش بود، کار و استراحتم پیچیده در یک دلتنگی بزرگ می‌گذشت و تجربه‌ای بسیار سخت برایم شد.
بچه‌ها بی‌دفاع‌تر از آن هستند که در موقعیت‌هایی فراتر از تحملشان قرار بگیرند.
داستان و تصاویر این کتاب را که بسیار غمگینم کرد و حتی پایان خوشش زهر شب و روزهای انتظار پنگوئن‌کوچولو را نَشُست، با همه‌ی جانم دوست داشتم.
        

          کتاب از جهت موضوع خیلی جدید بود برام و چقدر خوب که ترجمه شده
        

          برای بچه‌ها برای اینکه بدانند حتی اگر از مادرشان دور باشند در قلب مادرشان حضور دارند و فراموش نمی‌شوند.
        

          اینکه دارم با کتاب کودک هدف امسال گودریدز و پر میکنم عداب وجدان بهم میده، ولی آخه این کتابها خیلییی قشنگن
        

          یه سفر کاری داشتم .. یه روزه .. و دخترک فقط ۴
سالش بود با داداش یک ساله‌ش ..  از مدتی قبل
این کتاب رو خوندیم .. اول دخترم دوست نداشت ..
میگفت غمگینه😅 اما کم کم باهاش ارتباط گرفت
وقتی بازیش کردیم وقتی قلب خودمون رو درست کردیم
وقتی جعبه ساختیم و برای همدیگه نامه فرستادیم ..

موضوعش واقعا قشنگه .. مادری که سفر میره ..
هم تو موضوع جدایی هم بیشتر از اون من نامه
نگاریش رو دوست دارم .. 
هم میشه کلی واقعیش کرد .. و حتی گاهی نامه‌ای
فرستاد برای عمو دایی و . . به سبک قدیم .. 
نه فقط پیام‌های صوتی تصویری و تکنولوژی .. 
        

          کتاب برای کودکانی که مادرشان بعضی روزها در کنارشان نیست، یا ساعاتی از شبانه‌روز از مادر دور هستند، مناسب است.
بچه‌هایی که اضطراب دوری از مادر را برای ساعاتی تجربه میکنند. اینکه بدانند در آن ساعات، عشق و علاقه و توجه مادرشان، همچنان با آنها است
        

          نزدیک روز مادر بود،  یکی از شاگردانم مادرش را هفته ای یکبار می‌دید و یکی دیگر مادرش چند ماه بود که برای تحصیل رفته بود کشور دیگر. کتاب را سر کلاس بردم، ابتدا با هم کتاب را خواندیم. بچه‌ها از کتاب و تصاویر و نوشته ها لذت بردند، کتاب خیلی زیبا و لطیف بود. 
بعد از خواندن کتاب با بچه‌ها در مورد نامه نوشتن صحبت کردیم و اینکه چه چیزهایی میشود در آن بنویسیم. بعد شروع کردند به نوشتن نامه و یا اینکه فکر کنند همراه نامه چه چیزهایی بفرستند. 
من هم سر کلاس شروع کردم به نوشتن نامه به مادرم. خیلی سال بود این کار را نکردم. من هم مثل بچه‌ها، شبیه کیپلینگ نامه ام را خواندم و بعد از کلاس برای مادرم فرستادم. 
        

          حال خوب کن.
        

          کتاب به کودکان کمک میکنه با احساس دلتنگی و ناراحتی دوری از مادرشان  بهتر بتوانند مواجه شوند