بریدههای کتاب هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر مشتاق شهادت 1402/9/10 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 20 0 2 رضا یحیی پور 1402/4/8 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 92 2 2 الف. موسوی 1404/2/30 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 127 0 0 مشتاق شهادت 1402/9/12 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 120 0 1 الف. موسوی 1404/2/30 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 83 0 0 کوثر یوسفی 1403/4/14 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 75 تک تک آدمها برای او وجود داشتند و مهم بودند. چون جهان را تک تک آدمها میسازند. چون تک تک آدمها میتوانستند در جهان اثر بگذارند و چون بابا دنیا را و نقش خودش را در آن اینطوری میدید اینطوری که آدم باید روی عالم اثری بگذارد. برای این تلاش میکرد اما اصراری نداشت آدمها دوستش داشته باشند ولی داشتند بابا میتوانست به راحتی روی دیگران تاثیر بگذارد لازم نبود خودش اصرار داشته باشد یا نداشته باشد این را هر کس که او را فقط یک بار هم میدید اعتراف میکرد. 0 4 کوثر یوسفی 1403/4/17 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 158 سفارش میکرد که رابطهات را با این دوستانت که از سرزمینهای دیگرند، حفظ کن. می گفت جهان آدم اینطوری بزرگ میشود. 0 24 الف. موسوی 1404/2/30 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 148 0 0 سحر ایمانی 1402/10/4 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 153 عجیب نیست؟ اینکه او به اینچیزها فکر میکرد... اصلا اگر کنار تو بود، امکان نداشت برایش علیالسویه باشی. به همهچیزت کار داشت، وقتی کنارت بود. کارش را بلد بود. راهش را بلد بود... آنقدر دوستداشتنی بود که تو فکر نمیکردی یکنفر مدام دارد به تو درس زندگی میدهد. احساس میکردی یک نفر همیشه مراقب توست. یک نفر هست که تو را میبیند... هر وقت با او بودم، در آسمانها سیر میکردم... 0 2 الف. موسوی 1404/2/21 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 98 0 0 حــدیث کریمی 1402/10/1 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 126 هرماه رمضان اولین دختری که میخواست روزه بگیرد یا اولینپسر، دکتر می آمد خانه، قلبش را معاینه میکرد، همینجوری نمیشد ما روزه بگیریم. باید خاطرشان جمع باشد که ما میتوانیم. خود من یادم است دکتر قلبم را دید فشارم را دید ۱۲ بود.. گفت خیلی عالیه میتواند روزه بگیرد. رباب خواهرم وقتی که سال تکلیفش شد، سه سال بعد از من، گفت: نه... این خونش پایین است. ضعف عمومی دارد، نمیتواند روزه بگیرد، بعضی عوام اعتقادشاناین است که بمیرند و بمانند باید روزه بگیرند؛ ولی پدرم اینطور فکر نمی کردند. 0 5 Jupiter 1404/3/7 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 8 آدمها بعضی وقتا جلوتر از دماغشان را نمیتوانند ببینند. همه را با میزان خودشان میسنجند. آقا موسی بابت اینها هزینه داد. چه وقتی ایران بود، چه بعدها در لبنان؛ بابت اینکه جلوتر از زمانه بود و بابت اینکه آزاد بود. بیباکی میکرد در مواجه با افکار عامه. آدمی بود که حرف نو زیاد داشت و هر حرف نویی بحرانی با خودش دارد. چون معنی حرف نو این است که دیگران قبلا آن را نگفتهاند. افکار عمومی آماده نیست برای آن. برای همین کارها و روشهای آقا موسی جلب توجه میکرد. 0 3 نرگس پورامینی 1402/5/31 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 160 0 5 کوثر یوسفی 1403/4/17 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 139 عاطفه از ایمان است. عاطفه عیب نیست. 0 3 الف. موسوی 1404/2/21 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 55 0 0 الف. موسوی 1404/2/30 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 151 0 0 الف. موسوی 1404/2/21 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 86 0 0 الف. موسوی 1404/2/21 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 135 0 0 مرضیه اعتمادی 1402/6/9 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 1 0 1 الف. موسوی 1404/2/21 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 68 0 0
بریدههای کتاب هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر مشتاق شهادت 1402/9/10 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 20 0 2 رضا یحیی پور 1402/4/8 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 92 2 2 الف. موسوی 1404/2/30 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 127 0 0 مشتاق شهادت 1402/9/12 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 120 0 1 الف. موسوی 1404/2/30 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 83 0 0 کوثر یوسفی 1403/4/14 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 75 تک تک آدمها برای او وجود داشتند و مهم بودند. چون جهان را تک تک آدمها میسازند. چون تک تک آدمها میتوانستند در جهان اثر بگذارند و چون بابا دنیا را و نقش خودش را در آن اینطوری میدید اینطوری که آدم باید روی عالم اثری بگذارد. برای این تلاش میکرد اما اصراری نداشت آدمها دوستش داشته باشند ولی داشتند بابا میتوانست به راحتی روی دیگران تاثیر بگذارد لازم نبود خودش اصرار داشته باشد یا نداشته باشد این را هر کس که او را فقط یک بار هم میدید اعتراف میکرد. 0 4 کوثر یوسفی 1403/4/17 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 158 سفارش میکرد که رابطهات را با این دوستانت که از سرزمینهای دیگرند، حفظ کن. می گفت جهان آدم اینطوری بزرگ میشود. 0 24 الف. موسوی 1404/2/30 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 148 0 0 سحر ایمانی 1402/10/4 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 153 عجیب نیست؟ اینکه او به اینچیزها فکر میکرد... اصلا اگر کنار تو بود، امکان نداشت برایش علیالسویه باشی. به همهچیزت کار داشت، وقتی کنارت بود. کارش را بلد بود. راهش را بلد بود... آنقدر دوستداشتنی بود که تو فکر نمیکردی یکنفر مدام دارد به تو درس زندگی میدهد. احساس میکردی یک نفر همیشه مراقب توست. یک نفر هست که تو را میبیند... هر وقت با او بودم، در آسمانها سیر میکردم... 0 2 الف. موسوی 1404/2/21 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 98 0 0 حــدیث کریمی 1402/10/1 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 126 هرماه رمضان اولین دختری که میخواست روزه بگیرد یا اولینپسر، دکتر می آمد خانه، قلبش را معاینه میکرد، همینجوری نمیشد ما روزه بگیریم. باید خاطرشان جمع باشد که ما میتوانیم. خود من یادم است دکتر قلبم را دید فشارم را دید ۱۲ بود.. گفت خیلی عالیه میتواند روزه بگیرد. رباب خواهرم وقتی که سال تکلیفش شد، سه سال بعد از من، گفت: نه... این خونش پایین است. ضعف عمومی دارد، نمیتواند روزه بگیرد، بعضی عوام اعتقادشاناین است که بمیرند و بمانند باید روزه بگیرند؛ ولی پدرم اینطور فکر نمی کردند. 0 5 Jupiter 1404/3/7 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 8 آدمها بعضی وقتا جلوتر از دماغشان را نمیتوانند ببینند. همه را با میزان خودشان میسنجند. آقا موسی بابت اینها هزینه داد. چه وقتی ایران بود، چه بعدها در لبنان؛ بابت اینکه جلوتر از زمانه بود و بابت اینکه آزاد بود. بیباکی میکرد در مواجه با افکار عامه. آدمی بود که حرف نو زیاد داشت و هر حرف نویی بحرانی با خودش دارد. چون معنی حرف نو این است که دیگران قبلا آن را نگفتهاند. افکار عمومی آماده نیست برای آن. برای همین کارها و روشهای آقا موسی جلب توجه میکرد. 0 3 نرگس پورامینی 1402/5/31 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 160 0 5 کوثر یوسفی 1403/4/17 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 139 عاطفه از ایمان است. عاطفه عیب نیست. 0 3 الف. موسوی 1404/2/21 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 55 0 0 الف. موسوی 1404/2/30 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 151 0 0 الف. موسوی 1404/2/21 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 86 0 0 الف. موسوی 1404/2/21 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 135 0 0 مرضیه اعتمادی 1402/6/9 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 1 0 1 الف. موسوی 1404/2/21 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.1 83 صفحۀ 68 0 0