سلام علی آلیس
یکی از علتهای بیعلاقگی بچهها به کتابخوانی مانوس نبودنشون با زبان معیاره.
زبان فارسی از اون دسته زبانهاییه که نوشتارش با گفتارش تفاوت داره. برای اینکه بچهها به کتاب علاقه داشته باشن باید از همون بچگی یعنی دو سه سالگی که دارن زبان مادری رو به صورت گفتاری یاد میگیرن، با زبان معیار مانوس بشن. چه جوری؟ با قرار گرفتن در معرض کتابهای خوب یا اصطلاحا بلندخوانی کتاب توسط معلمها و والدین. پس وقتی داریم برای بچهها کتاب میخونیم، لازمه کتاب رو به زبان معیار یا همون کتابی بخونیم نه اینکه متن رو سادهسازی کنیم و کلمات رو بشکنیم.
درسته که کتابهای مدرسه به خصوص کتاب فارسی که وظیفهی زبان آموزی رو برعهده داره به زبان معیار نوشته شدند ولی برای انس بچهها کفایت نمیکنه و حتما لازمه بلندخوانی کتاب از سنین پایین شروع بشه.
فکر نکنم لازم باشه برای این مساله دلیل بیارم. همین که خیلی از مردم با متنهای کتابی ارتباط نمیگیرن، هنرجوهای نویسندگی با لهجهی منطقهی خودشون داستان مینویسن، حروف اضافه رو جا میاندازن، نشانهی مفعول رو فراموش میکنن یا از افعال و کلماتی استفاده میکنن که مخصوص منطقهی خاصی از کشوره، معلمهای نگارش از اینکه بچهها متنهاشون رو محاوره مینویسن و نمیتونن کتابی بنویسن، شکایت میکنن و مهمتر از همه در سنجشهای جهانی، رتبهی کشور ما در درک متن، رتبهی بسیار پایینیه.
ملتی که با اسناد مکتوب نتونه ارتباط بگیره، رشد کُندی داره، نمیتونه تاریخش رو حفظ کنه و ازش عبرت بگیره و در نهایت چون قدرت تفکرش رشد نکرده، به راحتی فریب میخوره و هدف خوبی برای دولتهای طمعکار خواهد بود.