یادداشت نغمه رحیمی‌پور

        کتابی برای کودکانی که در معرض طلاق والدین قرار دارند.
نمی‌دانم نوع پرداخت کتاب به این موضوع خوبه یا نه،
تخصصی در این خصوص ندارم،
ولی از منظر یه داستان‌نویس بخوام نظرم رو بگم،
قهرمان داستان به دنبال راهیه که مانع از جدایی والدین بشه،
راه حلی به ذهنش می‌رسه،
پیدا کردن چسب مامان بابایی،
خب مسلمه که این راه‌حل نتیجه نمیده،
برام جالب بود که ببینم نویسنده چطور داستان رو تموم می‌کنم و به نتیجه می‌رسونه،
خب ادامه‌ی کتاب از حالت داستانی خارج میشه و به صورت یک کتاب روانشناسی درمیاد،
حرف‌هایی رو که کودکی که در این شرایط قرار داره، باید بشنوه، صاف و واضح و مستقیم، از زبان خانم چسب‌فروش بیان می‌کنه.
آیا این ایراد داستانه؟ نه! 
کتاب کودک گاهی رویکرد آموزشی داره و گاهی رویکرد تربیتی.
پس درست نیست که همیشه بگیم مستقیم گویی نکنید!
"نگو و نشان بده" داشته باشید!
وقتی که هدف کتاب، آموزشه، لازمه حرف ها مستقیم و صریح زده بشه
در مقابل وقتی هدف، تربیته، لازمه از روش‌های تاثیر غیرمستقیم استفاده کرد.

راستی،
این کتاب مناسب عموم کودکان نیست.
حتی تصاویر کتاب هم برای کودک عادی، ناراحت‌کننده می‌تونه باشه.
چون همه چیز در تصاویر  کتاب ترک خورده است.
      
15

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.