_بسم الله الرحمن الرحیم_
دنبال روضهی دلخواه که میگردم، مهمترین ملاکم این است که روضهخوان تا حد امکان ورود مستقیم به متن ماجرا نکند، اکتفا کند به اشارهای و بقیهاش را به خود مخاطب بسپارد؛ روضهی باز که دیگر حرفش را نزن.
در شعر آیینی هم انتخابهایم کموبیش همینگونهاند. دوست دارم شاعر سرنخها را بسپارد دست مخاطب و خودش را کنار بکشد. شعرهای این مجموعه تقریبا از همین دستند. بعضیهایشان_مثل "صلح معنای دیگری دارد"_ اوج هنرنمایی شاعرند اگرچه بعضیترها گاهی نزدیک به معمولی میشوند، ولی نه تکراری.
نقطهی قوت دیگر این مجموعه به نظرم در تبلور روشن عصر شاعر در شعر است. در بسیاری از شعرهای آیینی اگرچه زبان به روز شده اما محتوا همان است که قدیمتر بوده؛ در واقع فارغ از انتخاب واژهها چیزی در دل شعر نیست که اعلام کند شعر مال همین امروز است. شعرهای آقای ملکیان اما در تلاش است ردی از حضور شاعر همین زمانه به جا بگذارد. البته در اینباره ظرافتی دارد که شعر را شعاری و کلیشهای یا عامی نمیکند.
در نهایت اینکه در صدر اشعار دلخواه آیینیم نشسته و ملاقاتش را میگذارم به پای نگاه خود ائمه. شکر.
پ.ن : نسخهی رایگان کتاب را میتوانید از طاقچه دریافت کنید.