_بسم الله الرحمن الرحیم_

یه خونه‌ی درختی میتونه باکلاس‌تر و پیشرفته‌تر از خونه‌ی درختی من باشه، اما لزوما بهتر نیست؛ بلکه بعضی معنادهنده‌ها ارزشمندتری یه چیز رو رقم میزنن.
به نظرم ایده‌ی کلی تا حد زیادی شبیه به "خانه‌ی عروسکی من" هست و عملا تو مقایسه پیاده‌سازی میکنه مفهوم اصلیو.
راوی داستان اما پسربچه‌ی زیادی مثبتیه.  درحالیکه من توقع داشتم ابتدا یکم درگیر بشه و اذیت بشه توی مقایسه با دیگری و بعد کشف کنه نتیجه‌ی پایانیو، اما از همون اول توجیهه. یکم هندیه اینطوری آخه!

پ.ن : چقدر همیشه دوست داشتم یه خونه‌ی درختی داشته‌باشم. ای کاش میتونستم کتابو به بچگیم هدیه کنم :)
        

          بابای راسل گفت همیشه خانه درختی بهتری هم پیدا می شود.راسل لبخند زد و گفت  ولی هیچ بابای بهتری پیدا نمی شود.
        

          کتاب خوبی بود.
پسری با کمک پدرش روی یک درخت خانه‌ی درختی درست می کنند، اما پسرک با دیدن کلبه ای زیباتر...
(نتیجه اش این بود که به چیز هایی که داریم.)
        

          عنوان ترجمهٔ فارسی: قلعه‌ی درختی

فکر می‌کنم یک ترجمهٔ دیگر ازش هست با عنوان «خانهٔ درختی بهتر»
که آشکارا ترجمهٔ دقیق‌تر و بهتری است.
        

          همیشه خونه درختی بهتر پیدا میشه ولی بابای بهتر نه
        

          پایان بندیش خیلی سریع‌ و مستقیم بود. ولی مسئله خوبیو مطرح کرده بود. تصاویرشم با مزه و جذاب بود.
        

          یک دفعه نفس راسل بند آمد
داشتند خانه ی درختی می ساختند ولی این خانه ی درختی خیلی بزرگتر بود....
        

          پسری که می خواهد با پدرش یک خا نه ی درختی  درست کنند.  ،
ولی بلد نیستند🙄😳