یادداشت توکلی
5 روز پیش
_بسم الله الرحمن الرحیم_ کتاب از چند حیث خیلی ارزش مطالعهدارد : اول اینکه جبههی کردستان را از دید یک محلی پاسدار روایت میکند؛ روایتی که متفاوت با روایت غیرکردها از این خطه است.(برای نمونه راوی، جبههی جنوب را که یکبار تجربه میکند دشوارتر از جبههی کردستان میداند؛ درحالیکه من عکس این را در سایر آثار دیدهبودم) دوم اینکه چون راوی کرد است و فصلهای کتاب یکدرمیان از زبان همسرش روایت میشود؛ جزئیاتی از فضای زندگی مردم کرد در آن دوران را طرح میکند. سوم اینکه جریانات مهمی از جنگ را اشاره میکند که حداقل برای من جدید بود، مثل جریان توپکوره. همهی اینها تصویر دقیقتری از این خاک در ذهن میسازد. گزارشیبودن صرف و عدم هنرنمایی مولف_از نظر من_، اوایل کتاب برایم آزاردهنده بود اما در ادامه با کِشندگی روایت، قابل تحمل شد. سعید شخصیتی قهرمان و نخبهی جنگی در نوع خودش است و آنچه بر او گذشته واقعا عجیب و دشوار مینماید. یعنی یکجاهایی واقعا مخم سوت میکشید که چطور آدم در چنین شرایطی از اسارتها و عملیاتها و اوضاع سخت خانوادهاش کم نیاورد! پ.ن : ملاقاتم با این کتاب کاملا اتفاقی و از آن رزقهای کتابی بود. خداروشکر.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.