هستی ، گل ِ مروارید.

هستی ، گل ِ مروارید.

@haxpin

49 دنبال شده

30 دنبال کننده

            گاهی کتاب چاره است .. 
          

یادداشت‌ها

6

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

فعالیت‌ها

جناح چهارم
به نظرم نویسنده عناصر جذاب کتاب های فانتزی رو بریدن و به هم چسباندن تا یک کتاب فانتزی جدید و جالب خلق کنن ( مثلا کلاس های درسی و شرکت در اونها مثل مجموعه هری پاتر ، داستان دختر ضعیف و اژدهایان و بی بند و باری جنسی مثل بازی تاج و تخت و...) . قطعا که اینطوری هم کار کنی بازم عیب و ایراد های کارت پیداس کتابشون کاملا از لحاظ ادبی پوچ بود و ارزشی نداشت . همچنین نویسنده برای چسبوندن این تیکه ها هم نتونست تمیز کار کنه و یه سری جاها توصیفات با کارهای شخصیت ها جور در نمی اومد...
برای مثال :
شخصیت اصلی دختری است لجباز و یک دنده که می‌خواهد به همه ثابت کند ضعیف نیست و بسیار هم باهوش است و چند سال برای رفتن به آکادمی مورد علاقه اش سخت تمرین کرده 
حالا مادر او میگوید که باید به آکادمی که من تصمیم میگیرم بروی ( که درصد شانش زنده ماندن برای افراد قوی کم است چه برسد به تو ) ... شخصیت اصلی هم دریغ از زره ای بحث و جدل قبول می‌کند و غر زنان می‌رود و اندکی هم تلاش نمی‌کند تا فرصت هایی که دیگران برای برگشت و فرار او فراهم میکنن رو قبول کنه یا انجام بده .
شخصیت اصلی خیلی ضعیف است و به طرز معجزه آسایی کاملا زنده می ماند در آکادمی که هدفش کشتن ضعیف هاست🥰
. جدا از اینها این کتاب قرار است یک رومنس بین دو دشمن باشد که خب مورد علاقه منه اما دشمنی احساس نکردم بینشون و از لحظه اول که شخصیت دختر دشمنش رو میبینه با ضعف رفتن در افکارش و ... که چندش ترین بخش داستانه شروع میشه و تا آخر هم که اوضاع بینشون یه جورایی قاراشمیش میشه بازم در دل ... آه بزارین نگم دیگه....
.
باید بگم این کتاب رو نخونین ؟ همش بده ؟ 
نه 
این کتاب از جزئیات زیادی پرهیز کرده و سعی کرده بیشترین اتفاقات رو جا بده ... کمدی چاشنی نوشته ها شده و رومنس اون هم بسیار نوجوانانه اس پس میشه گفت این کتاب کلا برای نوجوانان و کسانی که تازه وارد هستن به عرصه کتابخوانی یک کتاب جالب است و ممکنه توجهشون رو برای خواندن کتاب های دیگه جلب کنه. 
شخصیت های اژدهایان خیلی جالبن... در کتاب زبان اصلی رابطه ۲ شخصیت اصلی کاملا با جزئیات و باز تعریف شده .
وایب کتاب یه مقداری شبیه رمان های دهه ۷۰.۸۰ هست با تفاوت فانتزی بودنش.
من هم از این کتاب استفاده کردم برای در رفتن از ریدینگ اسلامپ که ایده خوبی بود هرچند ترجمه اش رو با زبان اصلی که یکم زیادی برام ناخوشایند بود ترجیح دادم .
از اون دسته کتاب هاست که کتابخوان به جمع هامون اضافه میکنه پس با تمام ضعف هاش من به عنوان یک کتاب می پذیریم اش . نقد هارو نوشتم تا اگر سلیقه شما نبود سمت کتاب نرین و الکی هزینه یا وقتتون رو براش نزارین .اگر سلیقه شماست هم بفرمایین :))
پ.ن: عکس نداشتم از این کتاب عکس خودمو گذاشتم🧝‍♀️🤦‍♀️
          به نظرم نویسنده عناصر جذاب کتاب های فانتزی رو بریدن و به هم چسباندن تا یک کتاب فانتزی جدید و جالب خلق کنن ( مثلا کلاس های درسی و شرکت در اونها مثل مجموعه هری پاتر ، داستان دختر ضعیف و اژدهایان و بی بند و باری جنسی مثل بازی تاج و تخت و...) . قطعا که اینطوری هم کار کنی بازم عیب و ایراد های کارت پیداس کتابشون کاملا از لحاظ ادبی پوچ بود و ارزشی نداشت . همچنین نویسنده برای چسبوندن این تیکه ها هم نتونست تمیز کار کنه و یه سری جاها توصیفات با کارهای شخصیت ها جور در نمی اومد...
برای مثال :
شخصیت اصلی دختری است لجباز و یک دنده که می‌خواهد به همه ثابت کند ضعیف نیست و بسیار هم باهوش است و چند سال برای رفتن به آکادمی مورد علاقه اش سخت تمرین کرده 
حالا مادر او میگوید که باید به آکادمی که من تصمیم میگیرم بروی ( که درصد شانش زنده ماندن برای افراد قوی کم است چه برسد به تو ) ... شخصیت اصلی هم دریغ از زره ای بحث و جدل قبول می‌کند و غر زنان می‌رود و اندکی هم تلاش نمی‌کند تا فرصت هایی که دیگران برای برگشت و فرار او فراهم میکنن رو قبول کنه یا انجام بده .
شخصیت اصلی خیلی ضعیف است و به طرز معجزه آسایی کاملا زنده می ماند در آکادمی که هدفش کشتن ضعیف هاست🥰
. جدا از اینها این کتاب قرار است یک رومنس بین دو دشمن باشد که خب مورد علاقه منه اما دشمنی احساس نکردم بینشون و از لحظه اول که شخصیت دختر دشمنش رو میبینه با ضعف رفتن در افکارش و ... که چندش ترین بخش داستانه شروع میشه و تا آخر هم که اوضاع بینشون یه جورایی قاراشمیش میشه بازم در دل ... آه بزارین نگم دیگه....
.
باید بگم این کتاب رو نخونین ؟ همش بده ؟ 
نه 
این کتاب از جزئیات زیادی پرهیز کرده و سعی کرده بیشترین اتفاقات رو جا بده ... کمدی چاشنی نوشته ها شده و رومنس اون هم بسیار نوجوانانه اس پس میشه گفت این کتاب کلا برای نوجوانان و کسانی که تازه وارد هستن به عرصه کتابخوانی یک کتاب جالب است و ممکنه توجهشون رو برای خواندن کتاب های دیگه جلب کنه. 
شخصیت های اژدهایان خیلی جالبن... در کتاب زبان اصلی رابطه ۲ شخصیت اصلی کاملا با جزئیات و باز تعریف شده .
وایب کتاب یه مقداری شبیه رمان های دهه ۷۰.۸۰ هست با تفاوت فانتزی بودنش.
من هم از این کتاب استفاده کردم برای در رفتن از ریدینگ اسلامپ که ایده خوبی بود هرچند ترجمه اش رو با زبان اصلی که یکم زیادی برام ناخوشایند بود ترجیح دادم .
از اون دسته کتاب هاست که کتابخوان به جمع هامون اضافه میکنه پس با تمام ضعف هاش من به عنوان یک کتاب می پذیریم اش . نقد هارو نوشتم تا اگر سلیقه شما نبود سمت کتاب نرین و الکی هزینه یا وقتتون رو براش نزارین .اگر سلیقه شماست هم بفرمایین :))
پ.ن: عکس نداشتم از این کتاب عکس خودمو گذاشتم🧝‍♀️🤦‍♀️
        

11

آنی شرلی در خانه رویاها
وقتی عشق یا غمی عمیق، قلب کسی را فرا می‌گیرد، قدرتی شگرف پیدا می‌کند.
.
در این کتاب آنه و گیلبرت عروسی می‌کنن و برای زندگی به خانه کوچک شان در بندر فورویندز می‌روند، خانه ای که پناهگاه شادی هایشان می‌شود و البته غم هایشان « گویا مقدر بود که هر خوشی ای، سایه های کم‌رنگی از اندوه نیز به همراه آورد.»
.
شخصیت هایی دل نشین مثل کاپیتان جیم، دوشیزه کورنیلیا و لسلی مور، آنها را همراهی می‌کنند و هرکدام داستانی دارند. 
_کاپیتان جیم: به قول کورنیلیا برایانت هر دوی ما از یک رگ و ریشه ایم.
آنی با تعجب گفت: از یک رگ و ریشه ایم؟
_ بله. کورنیلیا مردم را به دو دسته تقسیم می‌کند؛ آنها که از رگ و ریشه خودش اند و آنهایی که نیستند. اگر یک نفر با تو رو به رو شود، افکارش با تو یکی باشد و از همان چیزهایی که تو خوشت می آید، خوشش بیاید، پس با تو هم‌رگ و ریشه است.
.
بین کتاب های این مجموعه تا اینجا، خانه رویاها برای من قشنگترین بوده.💛
به نظرم این کتاب تا حدی به قصر آبی خانم مونتگمری شباهت داره. 
* عکس بالا سمت راست مربوط به فیلم آنشرلی با بازی Megan Follows است.
.
_ کتاب پنجم آنشرلی
.
۰۲/۳/۱۴
          وقتی عشق یا غمی عمیق، قلب کسی را فرا می‌گیرد، قدرتی شگرف پیدا می‌کند.
.
در این کتاب آنه و گیلبرت عروسی می‌کنن و برای زندگی به خانه کوچک شان در بندر فورویندز می‌روند، خانه ای که پناهگاه شادی هایشان می‌شود و البته غم هایشان « گویا مقدر بود که هر خوشی ای، سایه های کم‌رنگی از اندوه نیز به همراه آورد.»
.
شخصیت هایی دل نشین مثل کاپیتان جیم، دوشیزه کورنیلیا و لسلی مور، آنها را همراهی می‌کنند و هرکدام داستانی دارند. 
_کاپیتان جیم: به قول کورنیلیا برایانت هر دوی ما از یک رگ و ریشه ایم.
آنی با تعجب گفت: از یک رگ و ریشه ایم؟
_ بله. کورنیلیا مردم را به دو دسته تقسیم می‌کند؛ آنها که از رگ و ریشه خودش اند و آنهایی که نیستند. اگر یک نفر با تو رو به رو شود، افکارش با تو یکی باشد و از همان چیزهایی که تو خوشت می آید، خوشش بیاید، پس با تو هم‌رگ و ریشه است.
.
بین کتاب های این مجموعه تا اینجا، خانه رویاها برای من قشنگترین بوده.💛
به نظرم این کتاب تا حدی به قصر آبی خانم مونتگمری شباهت داره. 
* عکس بالا سمت راست مربوط به فیلم آنشرلی با بازی Megan Follows است.
.
_ کتاب پنجم آنشرلی
.
۰۲/۳/۱۴
        

41