معرفی کتاب جناح چهارم اثر ربکا یاروز مترجم اطلسی خرامانی

جناح چهارم

جناح چهارم

ربکا یاروز و 1 نفر دیگر
4.3
66 نفر |
24 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

25

خوانده‌ام

102

خواهم خواند

145

ناشر
شابک
6822423984262
تعداد صفحات
869
تاریخ انتشار
_

نسخه‌های دیگر

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        Enter the brutal and elite world of a war college for dragon riders from USA Today bestselling author Rebecca Yarros

Twenty-year-old Violet Sorrengail was supposed to enter the Scribe Quadrant, living a quiet life among books and history. Now, the commanding general—also known as her tough-as-talons mother—has ordered Violet to join the hundreds of candidates striving to become the elite of Navarre: dragon riders.

But when you’re smaller than everyone else and your body is brittle, death is only a heartbeat away...because dragons don’t bond to “fragile” humans. They incinerate them.

With fewer dragons willing to bond than cadets, most would kill Violet to better their own chances of success. The rest would kill her just for being her mother’s daughter—like Xaden Riorson, the most powerful and ruthless wingleader in the Riders Quadrant.

She’ll need every edge her wits can give her just to see the next sunrise.

Yet, with every day that passes, the war outside grows more deadly, the kingdom's protective wards are failing, and the death toll continues to rise. Even worse, Violet begins to suspect leadership is hiding a terrible secret.

Friends, enemies, lovers. Everyone at Basgiath War College has an agenda—because once you enter, there are only two ways out: graduate or die.
      

لیست‌های مرتبط به جناح چهارم

نمایش همه

یادداشت‌ها

        نمیدونم حسمو چطور به این کتاب توصیف کنم واقعا زیبا بود و پایان خوبی هم داشت  اما این قضیه وایورن ها خیلی قابل حدس بود اما این فقط یه مشکله از بین هزارتا خوبی این کتاب خلاصه که این کتاب هزار بار منو سر ذوق اورد و چند باری هم به گریه انداخت مثل مرگ لیام بهترین دوست و محافظ ویولت یا مظلومیت بچه های نشان دار مثل زیدن استاد سایه ها ،ایمجن ،لیام ،بودی و.......
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

6

          خیلی وقت بود توی دنیای جادویی جدیدی غرق نشده بودم. باید بگم بعد از هری پاتر، اولین باری بود که یه داستان فانتزی منو انقدر به خودش جذب کرد.
اوایل داستان کمی کُند پیش میره و اسامی زیادی وجود داره که چون مکان‌ها و موقعیت‌های تخیلی هستن، میتونه کمی گیج‌کننده باشه. اما هر چی جلوتر میرین، ریتم داستان تندتر میشه و با چیزایی روبرو میشین که قبلا توی کتاب دیگه‌ای نخوندین.
برای من خوندنش خیلی لذت‌بخش بود. یه نکته‌ی مثبت دیگه این بود که شخصیت اصلی داستان، بی‌عیب و نقص نبود. در واقع، به خاطر مشکلاتی که در بدو تولد براش پیش اومده بود، اندام نحیف و استخون‌بندی شکننده‌ و آسیب‌پذیری داشت. ولی این ضعف‌ها رو پذیرفته بود و با وجود تموم اونا، موفق شد مسکلاتش رو حل کنه و زنده بمونه.
خلاصه‌ای از کتاب بدون اسپویل: 
توی این دنیای فانتزی، چهار دسته وجود داره: درمانگرها که به درمان و بهبود بقیه مشغولن؛ کاتبان که همه چیز رو ثبت و بایگانی می‌کنن؛ پیاده‌نظام‌ها که سربازانی معمولی هستن و سواره‌نظام‌ها که همون اژدها سوارانن.
شخصیت اصلی داستان، وایولت، طبق آرزوی دیرینه‌ی خودش دوست داره مثل پدرش کاتب بشه. ولی با تهدید مادرش که فرمانده‌ ارشده، مجبور میشه به عضویت سواره‌نظام‌ها دربیاد. 
از اونجایی که نسبت به بقیه آسیب‌پذیرتره و مادرش هم دشمنان زیادی داره، خیلی‌ها تلاش میکنن اونو بکشن. حالا باید دید وایولت موفق میشه جون سالم به در ببره و با اژدهایی پیوند برقرار کنه یا نه....
📌 امتیاز در گودریدز: ۴.۵۷
        

24

Artemis

Artemis

1403/4/3

          خب من قبلا نظرات این کتاب رو خوندم و بزارین بگم نباید توقع یه فانتزی عاشقانه جدید و غیر قابل پیش‌بینی داشته باشین در حد خودش این کتاب کتاب خوبیه که من ازش لذت بردم اونقدری که این کتاب رو تو یه روز تموم کردم(بیکارم بودم البته)و من نسخه بی سانسور رو خوندم که ۱۰۰۰ صفحه بود تقریبا .....درهرحال وقتی یادداشت های مربوط به این کتاب رو خوندم شوکه شدم این کتاب نه در این حد بده نه در این حد خوب حقیقتش وقتی شما یه کتاب در ژانر (young adult)میخونید نباید توقع یه کتاب فقط در حد صحنه های بوسه و اعتراف عاشقانه داشته باشید و خب حقیقتا نمیگم چیز جالبیه ولی صادقانه میشه از صفحاتی که به این ژانر مربوط میشن گذر کرد چون هیج حرف مهمی توش رد و بدل نمیشه که خب این توصیه فقط برای کسایی صدق میکنه که ترجمه بی سانسور خوندن یا نسخه انگلیسی رو خوندن مورد دوم پرش های زمانی بود. که حقیقتا من رو زیاد اذیت نکرد  و به نظرم خیلیاش بجا بود و حقیقتا وقتی در یک نقطه حساس فصل پایان پیدا میکنه و فصل بعد از روز بعد شروع میشه شما درحال کندوکاو نیستین که ببینین چه اتفاقی واقعا افتاده؟ و خب بیشتر اوقات در همون فصل جوابش رو پیدا میکنین.....مورد هایی که حق میدم راجبشون انتقاد شه مورد های کم اهمیتی نیستن راستیتش منم مثل خیلیا در نظرات هم‌نظرم که رابطه دو شخصیت اصلی اصلا هیج وقت دشمنی نبوده که بعد به عشق تبدیل بشه شاید از هم خوششون نیومده باشه اما حقیقتا هیچ وقت تو داستان اتفاقی نیفتاد که واقعا بهش دشمنی و نفرت نسبت داد فقط گذشته ی دردناک مشترکی که هیچ کدومشون مسئول و مقصرش نبودن و از همون اول هردو شخص این رو می‌دونستن اما صادقانه خیلی کتاب های دیگه با این نوع عشق هم همینطور هستن و صادقانه من اینو مشکل بزرگی بیان نمیکنم به هرحال این ژانر کتاب نیست چیزیه برای معرفی کتاب به دست فروشنده نه معرفی کتاب از سمت نویسنده که خطایی از اون سر زده باشه مورد بعدی ضعف تو فضا‌پردازی و شخصیت‌پردازی بود صادقانه خیلی سخت بود تصور کنید که در کجا هستن یا فلان شخصیت چه نوع چهره ای داره شاید این مورد نسبتا برای دو شخصیت اصلی صدق نکنه و من قبول دارم داستان این کتاب چیز جدید و خیلی خاصی نبود اما حس میکنم لایق این همه انتقاد نبود اون هم از سمت کسایی که هنوز این کتاب رو نخوندن!من از این کتاب لذت بردم و من رو جذب کرد و کشش خوبی داشت من باید دو ستاره کم میکردم بخاطر ضعف هایی که داشت اما صادقانه از این کتاب لذت کافی رو بردم چون هرگز از این کتاب انتظار بهترین فانتزی رو نداشتم کتاب معمولی برای گذراندن زمان
        

4