قلب جنگجوی خورشید

قلب جنگجوی خورشید

قلب جنگجوی خورشید

سو لین تن و 1 نفر دیگر
3.9
22 نفر |
12 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

40

خواهم خواند

53

کتاب قلب جنگجوی خورشید، نویسنده سو لین تن.

لیست‌های مرتبط به قلب جنگجوی خورشید

نمایش همه

یادداشت‌های مرتبط به قلب جنگجوی خورشید

Panah

7 روز پیش

                نمیدونم نویسنده چرا یهو همچین کرد :))))))
برخلاف بقیه واقعا دلم میخواست شینگ ین و لیوای باهم باشن😂
وای که چقد حرص خوردم با جلد اول و دوم
بخوانید و حرص بخورید...😂
ولی احساس میکردم ۵۰۰ صفحه هم برای جلد اول هم جلد دوم یکم زیاد بود
زیادی داستان کش اومده بود
در کل خوب بود
دوسش داشتم
ولی بازهم میگم لیاقت اون همه تعریف و تمجید و نداره با اینکه رمان خوبیه

        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

                و بالاخره به پایان رسید ، نفرت از ملکه افلاک ، خانواده نصفه نیمه ، معمای ووگانگ ، درخت غاری که در عین ناجی بود کشنده بود و عشق تلخ لیوای به شینگ‌ین و قلبی که حالا متعلق به کسی است که فدایش شده ...ونژی ...

شاید اگه به یک غریبه بگم چندین ساعت برای چند ورق کاهی گریه کردم به پیشانی ام برچسب دیوانگی و مضحکی بزنند ، ولی شما که غریبه نیستید ! 
کتابی که با هر کلمه به دلایلی مختلف ، گاهی از فرط شوق ، گاهی از استرس و نگرانی و گاهی از شدت غم اشک می‌ریختم به پایان رسید و من با هر ورق زندگی جدیدی آغاز کردم ؛ اما ما منتظر زندگی جدیدی هستیم  ...

من کتاب ها رو با شوق میخونم و برخلاف بقیه توش دنبال عیب و ایراد نمیگردم و تین کتاب به معنای واقعی کلمه بدون نقص بود ، طوری که همین الان میتونم تا ساعت ها بابت قلم شگف انگیز نویسنده گریه کنم ، روند داستان واقعا مناسب بود و یه نفس خوندمش به نظرم به عنوان یه مجموعه چند جلدی واقعا بی نقصه و هیییچ خلائی توی داستان حس نکردم اگه بخام با کتاب قبلی ( دختر مهتاب ) مقایسه کنم باید بگم که این دو کتاب کامل کننده و در عین حال نقص کننده همدیگه هستن و غیر قابل مقایسه 
انتظاراتم از کتاب هایی فانتزی عاشقانه یه جورایی بالا رفته ...
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

yalda

1403/03/12

            توی نوشتم ممکنه اسپویل باشه پس امیدوارم با دقت خونده شه. 
واقعا نمیدونم چی باید بگم. انگار که زبونم قفل شده.
 شخصیت های زیادی توی این کتاب کشته شدن که مرگ سه تاشون واقعا غم انگیز بود. با اینکه کتاب های غم انگیز زیادی خونده بودم ولی برای اولین بار با این کتاب گریه کردم. شاید احمقانه باشه اما واقعی بود.
از طرف دیگه احساس شینگ ین واقعا روی مخم بود. اینکه هردوتاشون دوست داشت رو سعی میکردم کنار بیام ولی اینکه خودش نمی دونست چی میخواد واقعا رو مخ بود. اینکه اولای کتاب اونطور با ونژی رفتار می کرد و آخر کتاب همه کاری برای رسیدن بهش کرد. انگار که لیوای کاملا نقشی نداشت. انگار نه انگار یه زمانی با هم بودن و حتی برنامه ازدواج ریخته بودن. 
فکر می کردم دلم قراره برای ونژی بشکنه که بهش بی توجهی شده ولی کاملا برعکس شد. 
داستان قشنگی داشت ولی من واقعا این حجم از اتفاقات و این پایان رو دوست نداشتم.  
انگار مغزم در حال سوختنه. کاملا سردرگم شدم و با اینکه فهمیدم چیشد اما انگار بازم نفهمیدم چی به چیه. 
امیدوارم یک جلد دیگه داشته باشه بلکه از سردرگمی در بیام و تمام اتفاقات رو هضم کنم. 

          
Solale

1403/03/13

                بعد از دختر مهتاب باید حتما بخونیدش با ونژی اشتی میکنه
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.