ساینا

ساینا

@saina92
عضویت

تیر 1404

63 دنبال شده

25 دنبال کننده

یادداشت‌ها

ساینا

ساینا

1 ساعت پیش

        و تمام، 
واقعا این مجموعه تجربه ی قشنگی رو برای من رقم زد.هرچقدر بگن که«فانتزی خوبی نبود»یا«ضعیف بود»برای منِ ساینا که توی دنیای کتابا تازه کارم قشنگ بود.
اره شاید لیاقت این همه سر و صدا و معروف شدن رو نداشت اما اگه انقدر الکی معروفش نمیکردن و انتظارهارو ازش بالا نمیبردن میتونست تجربه ی خیلی قشنگ تری برای بقیه ی اونایی که این کتابو خوندن و دوست نداشتن بسازه. 
آخر کتاب با اینکه اسپویل شده بودم(مثل همیشه😂)بازم برام شوکه کننده بود! 
راجع شخصیت پردازی اگه بخوام حرف بزنم: 
شاید خیلیا با نظرم مخالف باشن، اما بنظرم هیچکدوم از شخصیتای این کتاب کاملا خوب نبودن،همشون یه بخش تاریکی از وجودشون رو یه جوری یه جایی نشون میدادن. حالا یا با خیانت، یا با خودخواهی و یا با به بازی گرفتن احساسات شخص مقابلشون. 
واقعا دلم میخواد راجع یه تا شخصیت اصلی:شینگ ین، لیوای و ونژی حرف بزنم پس: 
شینگ ین:واقعا نمیدونم چی بگم.شینگ ین به جوری بود که بعضی وقتا عاشقش بودم و بعضی وقتا از اعماق قلبم ازش متنفر بودم.اینکه نمبتونست بین دوتا عشقش یکیو انتخاب کنه بیشتر از همه چیز تو مخم بود. ولی شخصیت جذابی داشت و خیلی چیزارو بهم یاد داد. 
لیوای: واقعا در وصف این شخصیت نمیدونم چی بگم. واقعا برام شخصیت عزیزی بود. شاید خیلی اشتباها کرد و اینو تکذیب نمیکنم. ولی یه جور دیگه ای برام عزیز بود.وقتی فهمید شینگ ین قلبش متعلق به یکی دیگس اونو نجات داد و خودشو چندین بار فدای شینگ ین کرد. آخرین باری که با شینگ ین همو دیدن با هرجمله گریم گرفت و فهمیدم لیوای عزیزم تا ابد توی قلب من میمونه😭💙
ونژی: یک جلدو نیم بیشتر من از این شخصیت تنفر داشتم و فحشش میدادم🙏اما آخرای کتاب فهمیدم شاید اونقدرا هم ادم بدی نبوده ولی تو خونواده ی بدی بزرگ شده.با مردنش ناراحت و با زنده شدنش خوشحال شدم واقعا.شاید اگه شینگ ین بهش نمیرسید آخر کتاب انقدر قشنگ نمیرسید. 
فضا پردازی خیلیی خوبی داشت و هر صحنش مثل یه سینمایی رویایی از جلوی چشمام رد میشد. 
خیلی حرف زدم پس بیاید تمومش کنیم. 
در آخر، این کتاب خیلی تجربه ی قشنگی برام رقم زد و واقعا حدود دوماه باهاش زندگی کردم. این وسطا مرسی از دنیا دوست نازم که به حرفای نا تموم راجع این کتاب گوش داد😂🤍
و مثل همیشه، یه تیکه از من و احساساتم توی این کتاب رویایی جا موند:)) 
شروع: ۱۴۰۴/۵/۲۵
پایان: ۱۴۰۴/۶/۱۳
۱۶:۵۴

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

ساینا

ساینا

1404/5/22

        و تمام. 
من هنوز از صفحات آخر کتاب غرق در ذوقم😭🙏
توی اینکه این کتاب به دلم نشست، منو ذوق زده کرد و باعث شد این کتاب حدودا چهارصد صفحه ای رو توی سه روز(باورم نمیشه)تموم کنم اصلا شکی نیست😭
اما ایرادی که از کتاب میتونم بگیرم اینه که جاهایی از کتاب که نیازی نبود انقدر کش دار بشن سه فصل ادامه داشتن و قسمتایی از کتاب که میشد خیلی بیشتر بهشون توجه کرد زود تموم شدن، مخصوصا آخر کتاب این نکته خیلی حس میشد که«چیشد؟الان چه اتفاقی افتاد؟»و بنظرم میتونست به آخر کتاب توجه بیشتری بشه. 
اما درکل کتاب عاشقانه ی قشنگ و دل نشینی بود و خیلی زودتر از چیزی که فکرشو میکردم تمومش کردم.
اینکه هر دو شخصیت اصلی اتفاق دردناکی رو پشت سر گذاشته بودن و سعی میکردن باهاش کنار بیانو با پوست و استخون درک میکردم. 
شخصیت پردازی خیلی خوبی داشت و واقعا عاشققق شخصیت ها شدم(به خصوص آرچر، ناتالی و ملانی😭😂) 
و در آخر مثل همیشه ورژن ملایم و ذوق ذوقی ای از من در این کتاب جا موند و با هایلایتر و استیک نوتا ثبت شد(مخصوصا فصل  ۱۳ که فقط میتونم بگم وای) 
این کتاب همیشه در قلب من میمونه...
۱۴۰۴/۵/۲۲
ساعت: ۱۳:۱۲
      

18

ساینا

ساینا

1404/4/31

        مجموعه ی معماییه نازنینم😭
من زیاد ادم جنایی و معمایی خونی نیستم با اینکه به این ژانر علاقه دارم،و این مجموعه اولین مجموعه ی معمایی ای بود که خوندم
به شخصه خیلی دوستش داشتم و باهاش ارتباط گرفتم، به نحوی انگار واقعا داشتم با ایوری توی اون عمارت زندگی میکردم. 
شخصیت پردازی خوبی داشت، همه ی شخصیتا رفتار های خاص و منحصر به فرد خودشونو داشتن و این هر شخصیتو خیلی جذاب میکرد. 
ایوریِ باهوش، جیمسونِ کنجکاو، گریسونِ جدی، زندرِ بازیگوش و نشِ مرموز که در کنار هم ترکیبی فوق العاده بودن
و البته گریسون و جیمسون عزیزم که معتقدم بخشی عظیمی از جذابیت کتاب بخاطر کَل کَل های این دوتا داداش بود! 
داستان شوکه کننده ای بود و هر صفحش رد پای یه احساس از من میموند و حیف که نمیشه احساساتتو دستت بگیریو لای صفحات بذاری تا جاودانه شن و مجبوری با یه خودکار و چند تا ورق پلاستیکی رنگی اونجا ثبتشون کنی. 
بخشی از منو احساساتم تو این کتاب موند،در کل من دوستش داشتم و منتظر ترجمه ی جلد های فرعی میمونم! 

      

4

ساینا

ساینا

1404/4/31

        این کتابم تموم شد و یه تیکه از منو احساساتم توش جا موند. 
این کتابو میشه از دو دید بهش نگاه کرد و نظر داد
دید اول اونیه که بوک شاپ ها به شما نشون میدن، شاهکار نشون دادن کتاب. 
از این دید اگه بخوایم نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم وقتمونو تلف کردیم چون این کتاب قطعا یه شاهکار نبود. کلمه ی شاهکارو واسه هر چیزی نمیشه به کار برد. 
اما اگه بخوایم از دید دوم که شما میرید توی کتاب فروشیو بدون اهمیت به تبلیغات از خلاصه ی کتاب خوشتون میاد نگاه کنیم، کتاب جالبی بود. صد و پنجاه صفحه ی اول زیاد جذبم نکرد اما از وقتی اتفاقات و داستان کتاب به صورت جدی شروع شد جذبش شدم. کتابی بود که دوستش داشتم و باهاش تقریبا ارتباط برقرار کردم و این به خاطر این بود که با انتظار بی جای آنلاین شاپا نرفتم سراغش. فضای جذابی داشت و شخصیت پردازی خوبی داشت. 
نمیتونم بگم که پیشنهادش میکنم یا نه چون خیلی کتابیه که سلیقه ایه.
من دوستش داشتم و باهاش ارتباط گرفتم💙
در هر حال امیدوارم از کتابی که میخونید لذت ببرید🌚
      

5

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.