معرفی کتاب A torch against the night اثر صبا طاهر

A torch against the night

A torch against the night

4.4
67 نفر |
25 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

12

خوانده‌ام

120

خواهم خواند

78

ناشر
جنگل
شابک
0000000062962
تعداد صفحات
464
تاریخ انتشار
1396/12/24

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        الایس و لایا برای نجات زندگی‌شان در حال فرارند…
پس از اتفاقات آزمون چهارم، سربازهای مارشال در تعقیب این دو فراری‌اند که از شهر سِرا خارج می‌شوند و سفری پرمخاطره را در قلب امپراتوری آغاز می‌کنند.
لایا مصمم است برای نجات برادرش که کلید بقای دانشمندهاست، وارد کاف، مستحکم‌ترین و خطرناک‌ترین زندان امپراتوری، شود. الایس هم مصمم است به لایا کمک کند، حتی اگر این کار به قیمت ازدست‌دادن آخرین شانسش برای آزادی تمام شود.
ولی این دو در مسیری پرمخاطره قدم گذاشته‌اند و باید قدم‌به‌قدم بجنگند تا از دشمنانشان پیشی بگیرند: امپراتور مارکوس که تشنه‌ی خون است، فرمانده‌ی بی‌رحم، رئیس زندان کاف و دردناک‌تر ‏از همه هلین، دوست سابق الایس و سنگ‌چشم خونی جدید امپراتوری که دستور دارد الایس ویتوریس خائن و برده‌ی دانشمندی که به آزادی‌اش کمک کرده را شکار کند، دستگیر کند و بکشد…
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

100 صفحه در روز

پست‌های مرتبط به A torch against the night

یادداشت‌ها

Parya

Parya

1403/10/23

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

مختصر بخوا
          مختصر بخوام بگم سیر داستان داره اذیتم می کنه، انتظار بیشتری از این جلد داشتم، کل کتاب موش و گربه بازی بود.
خیلی اوضاع شیر تو شیر شده، اصلا معلوم نیست کی به کیه... واقعا نمی دونم چرا صبا طاهر  این قدر روی تعلیق پافشاری می کنه در حالی که به کیفیت شخصیت پردازی  آسیب می زنه...
داستان جوری پیش رفته که فعلا شک دارم بخوام جلد بعد رو بخونم یا نه... به جز یه سری موارد مشکل زیادی نداره منتها سرعت زیادی که داره ماجرا ها رو مصنوعی کرده و باعث شده قابل باور نباشن...
به فانتزی و تاریخچه دنیا کم پرداخته شده، شاید جلد های بعدی بهتر بشه، نمی دونم. نظر قطعی ام رو پایان جلد ۴ میگم( اگر ادامه اش رو بخونم😅) 
چرا نویسنده فکر می کنه اگر همین جوری خیلی راحت شخصیت ها رو بکشه داستان جالب می شه؟ نه واقعا چرا؟ احساس می کنم این هم یکی از بیماری های یه که از مارتین به بقیه سرایت کرده. هر چی مرگ و میر بیشتر داستان جذاب تر...🙄
فعلا بهش گیر نمی دم چون تمومش نکردم و ممکنه تو جلد های بعدی جواب سوالام رو بگیرم. تا این جا می تونم بگم خداییش نسبت به بقیه کتاب هایی که تا الان ترند شدن خیلییی بهتره و واسه شروع گزینه معقول تریه.
        

57

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

1

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

6

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          به نام او...) 

مشعلی دربرابر شب، دومین جلد از چهارگانه صبا طاهر⚔

( جایی که متوجه میشی میشه هرچیزی رو فدا کرد، حتی با ارزش ترین دارییت رو یعنی«آزادی و زندگیت») 

از همین اول باید اعتراف کنم که تنهااا مجموعه ای بوده تا اینجا که پر از کلیشه نبوده، هنگام خوندش احساس دژاوو بهت دست نمیده ( برعکس تمام فانتزی هایی که ترند میشن) و خلاصه بگم:
تنها کتابی که ارزش ترند شدن رو واقعااا داشته!! 


یکم راجع به کاراکترا حرف بزنیم؟ 

🔵الایس؟ 
خب اون پسر نمونه بارز پسریه که میتونی بهش تکیه کنی و نگران نباشی:) 
تو این جلد پسرم یه کاری هم میکنه.. که به شدتت تحت تأثیر قرارت میدهه (الایس فداکارم...)) 
الایس از همون اوایل دچار مشکلی میشه که هر لحظه عملکردش رو تحت تأثیر قرار می ده؛ ولی اصلااا باعث نمیشه اون از هدفش که در آوردن برادر لایا هست دور کنهه (پسر قهرمانمم😔) 


🔵هلین؟ 
وجود این کاراکتر یکی بزرگترین انگیزه های من برای خوندن این مجموعه استت!!  (مخصوصا که داستان از این جلد به جز از دید الایس و لایا از دید هلین هم روایت میشه و چی از این بهتررر؟؟) 
توی جلد قبل متوجه شدیم که هلین سنگ چشم خونیه و مطمئنم همه می دونستیم که بزرگترین مأموریت اون به عنوان سنگ چشم خونی قراره چی باشه؟ 
دستگیری الایس ... دستگیری پسری که جونش به جون اون بسته است:)💔
و آخر این جلده که دلت میخواد به حال هلین اشک بریزی...)) 


🔵لایا؟ 
خدای من این کاراکتر واقعااا رومخههه!!  
مهربونی های بی دلیلش که همه رو به مرز نابودی میکشه، اعتماد کردن هاش به آدم های اشتباااه (می شه اسپویل کنمم؟؟) و خلاصه که تنها نکته منفی مجموعه سرکار خانم هستن (اَه!) 
ولی خدایی اگه شبیه جولیت( تو مجموعه خردم کن)  تحول پیدا نکنه خیلییی میخوره تو ذوقم🙃
و آهان حسابی دلم یک جا خنک شد؛  همون جا که فهمید به آدم اشتباهی اعتماد کرده :///

یک خلاصه کوتاهم راجع به این جلد بگم؟ 

خب این جلد درست جایی شروع میشه که جلد قبل تموم شده؛ هلین به عنوان سنگ چشم خونی انتخاب شده و قراره الایس رو دستگیر کنه و بیاره، الایس هم قراره به لایا کمک کنه تا برادرش رو از یکی از ترسناک ترین زندان ها بیاره بیرون (بعد چند ماه واقعا اسمشو یادم نیست💔) و از همون ابتدا باعث میشه که حتی نتونی یک لحظه کتاب رو زمین بزاری. و از جلد قبل خیلیی بهتر بود. 

⭐️امتیاز من؟ 
۵ از ۵ البته فعلا!! 
اگه کاراکتر لایا نتونست در حد این کتاب باشه خب مطمئنا از جلد بعد به خاطرش امتیاز کم میکنم ولی فعلا بهش فرصت میدیم. 

پ ن: به جرئت میتونم بگم بهترین کتابیه که نشر مجازی منتشر کرده و به هرکس که دوست داره وارد کتابی با شخصیت پردازی فوق العاده، داستانی پر کشش و دنیایی جذاب بشه هرچی زودتر این کتاب رو بخونه:)) 
 

بماند به یادگار از ششمین روز از جنگ تحمیلی ایران با اسرائیل ( ۲۸ خرداد) 
*به امید پیروزی کشورم:)  *
        

18