Ayeh

Ayeh

@Ayehdon

2 دنبال شده

3 دنبال کننده

یادداشت‌ها

نمایش همه
Ayeh

Ayeh

1403/12/10

        من بعد دیدن یه نقد طولانی و مثبت از این کتاب تصمیم به خوندنش گرفتم این کتاب در نوع خودش خوب عمل کرده شخصیت هاش دوست داشتنی ان و حتی شخصیت های نچسبش هم به داستان کمک میکنن راوی داستان رو به صورت طنز میگه هرچند بعضی از شوخیای راوی بی مزه بودن شبیه کسایی که میخوان مزه بریزن اما حوصله سربره ( انقدر هایی که میگم عیب گنده ای نبود)  حرفی درمورد جهان داستان ندارم بعضی چیزا رو نفهمیدم نیم نمره ای که نذاشته امتیازم چهار بشه این قسمت بود که هنوز جلد اوله و از پتانسیل شخصیت ها و داستان به خوبی استفاده نشده و اگه بخوام این عدم استفاده رو توصیف کنم باید بگم که کتاب مثل بخش دی بود که میبایست صبر کنی تا به تهش برسی اما فضاش برعکس بخش دی خیلی روشن و فانتزی بود برای همین اون حال و هوای خفن رو نداشت ( اوه شت و ای وای داستان توی شب اتفاق افتاده بود و اگه من بجای اینکه توی روز تصور کنم توی شب تصور میکردم خیلی بیشتر توی فضا فرو میرفتم) خوب گویا عیب آخری که گفتم از خودم بوده اما به طور کلی من این کتاب رو پیشنهاد میکنم ارزش خوندن داره و ای کاش زودتر میخوندمش و بنظرم ارزش خرید رو هم داره اگه توی سن مناسب (فکر کنم دوازده) هستید و به اینجور کتابا علاقه مندید( مثل هری پاتر پرسی جکسون مجستریوم)
      

0

Ayeh

Ayeh

1403/10/8

        این جلد رو هم بسیار دوست داشتم و از تموم شدنش ناراحتم. شخصیت های کتاب همه دوست داشتنی هستن و نمیشه عیبی از منطق داستان گرفت ولی یک چیزی که ذهن منو به خودش درگیر کرده روندیه که شخصیت ها برای رشد خودشون طی میکنن روند این کتاب با چیزهایی که من قبلا دیدم فرق داشت برای همین نمیدونم درست بوده یا نه این مورد درمورد روابط شخصیت ها هم ذکر میکنه جوری که با خودم میگم شاید کتاب رو با دقت نخوندم من واقعا سر این قضیه گیجم اما داستان حال و هوای خوبی داره بعضی جاها احساس میکردم داره خیلی خوب پیش میره همه چیز و درست نیست اما به یاد میاوردم که همیشه دلم میخواست همه چیز انقدر درست باشه پس مسئله ای نیست. کرس و تورن خوبی ها و دوست داشتنی های خودشونو دارن، سیندر و کای رو هم هنوز خیلی دوست دارم. ولی اصلا نمیتونم با اسکارلت و ولف کنار بیام مخصوصا سر رفتار های این جلد ولف. از طرفی جوری که نویسنده از داستان های اصلی الهام گرفته بود رو دوست دارم و پیدا کردن شباهت های داستان کتاب و داستان اصلی حس جالبی بهم میده
      

1

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

Ayeh

Ayeh

1403/7/24

بریدۀ کتاب

صفحۀ 580

مردگان گذر زمان را نمی سنجند . یک دقیقه و یک ساعت و یک قرن همه در نظرشان یکی است. شاید نه میلیون سال بگذرد که هر کدام نام یکی از گونه های جانوری زمین را برخورد دارند اما با گردشی یگانه به دور خورشید تفاوتی نخواهند داشت. نه حرارت شعله هارا حس می کنند و نه سرمای فضا را. از اندوه عزیزان بازمانده شان رنج نمی کشند و بار خشم کارهایی که هنوز نکرده بودند بر دوششان نیست. نه در آرامش اند و در پریشانی . آنها هیچ نیستند، رفته اند. مقصد بعدی شان بی نهایت است و راز هایی که شاید آنجا در انتظارشان باشد. چیزی برای مردگان باقی نمانده جز باوری خاموش به آن بی نهایت رازآلود؛ حتی اگر بر این باور باشند که جز بی نهایت های بیشمار چیزی در انتظارشان نیست. باور داشتن به هیچ نیز خود در حکم باور داشتن به چیزی است و فقط با رسیدن به بی نهایت است که می شود از حقیقت همه چیز آگاه شد. مرده وارها نیز شباهت بسیاری به مردگان دارند اما با یک تفاوت: آنها بی نهایت را نمی شناسند پس لازم نیست نگران فراسو باشند. آنها چیزی دارند که مردگان از آن بی بهره اند. آن ها آینده ای دارند یا دست کم امید به داشتن آینده ای.

1

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.