ناقوس برای که به صدا در می آید

ناقوس برای که به صدا در می آید

ناقوس برای که به صدا در می آید

ارنست همینگوی و 2 نفر دیگر
3.6
41 نفر |
14 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

8

خوانده‌ام

78

خواهم خواند

56

ناشر
ناژ
شابک
9786006110103
تعداد صفحات
488
تاریخ انتشار
1395/1/18

توضیحات

        
بر فراز کوهساران پوشیده از جنگل کاج اسپانیایی،یک گروه چریکی برای تخریب پلی بسیار مهم آماده میشود رابرت جوردن داوطلب جوان امریکایی به منظور تهیه و کارگذاری دینامیت انتخاب شده است او در آن کوهساران با مخاطرات و رفاقت ناشی از جنگ آشنا میشود او در عین حال در همان منطقه دختری،به نام ماریا را میبیند زنی جوان که به تازگی از چنگ شورشیان فرانکو گریخته است.
ناقوس برای که به صدا در می آید عالی ترین رمان بلند همینگوی است یادآورنده پرشور غرور و مصیبت جنگ داخلی که اسپانیا را از هم گسیخت 

      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به ناقوس برای که به صدا در می آید

نمایش همه

یادداشت ها

          دهه‌ی 30 قرن بیستم، برهه‌ای حساس در تاریخ کشور اسپانیاست. برهه‌ای که جنگ داخلی بین جمهوری‌خواهان کمونیست با سلطنت‌طلبان فاشیست به پیروزی فاشیست‌ها، روی کار آمدن ژنرال «فرانسیسکو فرانکو» و دوره‌ی خفقان سی و شش ساله‌ی حکومت وی (مشهور به وحشت سفید) منجر شد. رمان «این ناقوس مرگ کیست؟» شاهکار «ارنست همینگوی» در مورد بخشی از این نبردهاست و تمرکزش را روی جبهه‌ی جمهوری‌خواه قرار می‌دهد. شخصیت اصلی «رابرت جوردن» روزنامه‌نگاری اصالتاً آمریکایی و ساکن اسپانیاست که در نبردهای پارتیزانی و به قصد منفجر کردن پلی استراتژیک به گروهی از جمهوری‌خواهان می‌پیوندد. هرچند نگاه «همینگوی» به جمهوری‌خواهان، آشکارا ستایش‌آمیز است اما در این رمان نقدهایی آشکار و پنهان نسبت به این جبهه‌‌ی فکری و سیاسی دارد. رمان یک سال بعد از روی کار آمدن «ژنرال فرانکو» در سال 1940 منتشر شده و مرثیه‌ای بر یک مبارزه‌ی عدالت‌جویانه است که سرانجام به پیروزی فاشیسم منجر می‌شود. «همینگوی» البته رمانش را آنقدر خوب نوشته که خواننده بدون دانستن تاریخ اسپانیا نیز از داستان لذت ببرد. مثل همیشه او شخصیت‌هایش را در کنش‌های درونی و بیرونیشان با کیفیتی روان‌کاوانه می‌پرورد. برخی لحظات رگه‌هایی از احساسات‌گرایی در داستان دیده می‌شود که تا حدودی دومین رمانش (وداع با اسلحه) را به‌خاطر می‌آورد. خواندن این رمان را شدیداً توصیه میکنم!
        

29

        منفورترین کلمه‌ی جهان : جنگ 
شیرین‌ترین کلمه‌ی جهان : عشق 
وای بر روزی که سربازی عاشق در جنگ بمیرد ... 

با خوندن این کتاب ، این متن تو سرم تکرار میشد : 👇🏽
آمار کشته‌های جنگ ، همیشه غلط بوده ! 
هر گلوله دو نفر را از پا درمی‌آورد
سرباز 
و دختری که در سینه‌اش می‌تپید ...

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

34