یادداشت آریانا سلطانی
1403/10/11
. این ناقوس مرگ کیست؟ (For whom the bell tolls) نوشته ارنست میلر همینگوی (Ernest m. Hemingway) ترجمه مهدی غبرایی «هیچوقت درباره دوست داشتن یکی خودت را ریشخند نکن. خیلیها هستند که بختش را ندارند که از آن برخوردار شوند. قبلا نصیب تو هم نشده، اما حالا از آن برخورداری. ماجرای تو و ماریا چه تا امروز و قسمتی از فردا دوام بیاورد چه یک عمر طول بکشد مهمترین چیزی است که برای آدمیزاد اتفاق میافتد. همیشه کسانی هستند که منکرش بشوند، چون نصیب خودشان نشده. ولی من میگویم حقیقت دارد و تو از آن برخورداری و حتی اگر فردا بمیری خوشبختی.» ص۴۹. در بحبوحه جنگ داخلی اسپانیا، زمانی که نظام جمهوری فروپاشید و انقلاب اسپانیا به درگیری نظامی داخلی کشیده شد، عده بسیاری از مردم از جمله احزاب کارگری، سوسیالیستها، کمونیستها که از جناح چپ بوده و مورد حمایت شوروی بودند(معروف به جمهوری خواهان) دست به قیامی علیه جبهه ملی اسپانیا و سلطنت طلبها زدند. قیامی علیه فاشیستهایی که موافق سلطنت پیش از انقلاب بودند. در این میان رابرت جوردن، پروتاگونیست داستان، استاد دانشگاه جوانی است که از نوادگان جمهوری خواهان و آزادیخواهان انقلاب آمریکا بوده و به اسپانیا آمده تا در گروههای چپ بینالمللی ضد فاشیسم فعالیت کند؛ هرچند که از چپها و کمونیسم دل خوشی ندارد و تنها انضباط نظامی آنها را تحسین میکند و خودش جمهوری خواه است، اما هدف یکی است: آزادی. او تخریبچی است و مأموریت دارد تا با گروههای چریک و پارتیزانی یک پل را منهدم کند. . ارنست همینگوی برنده جایزه ادبی نوبل و پولیتزر، در سال ۱۹۳۷ و در میان آشوب و جنگ داخلی به اسپانیا رفت تا از جنگ گزارشی تهیه کند. پس از جنگ، او و آندره مالرو(که در نیروی هوایی خدمت میکرد) توافق کردند که هریک بخشی از رویدادها رو بنویسند؛ همینگوی «این ناقوس مرگ کیست؟» را نوشت و مالرو «امید» را. از این رمان به محض انتشار یک میلیون نسخه به فروش رسید. این اثر در جنگ جهانی دوم به عنوان کتاب درسی جنگهای پارتیزانی هم در ارتش شوروی و هم در ارتش آمریکا، تدریس میشد. کتابی تاریخی، سیاسی و بر اساس واقعیتهای جنگ داخلی اسپانیا. شیوه روایت مختص به ادبیات آمریکایی بود و با این حال بسیار لذت بخش مینمود. بخشهایی از کتاب بسیار نفس گیر میشد و به یاد تالستوی و جنگ و صلح و تصویر پردازیهای او میافتادم. با این حال ادبیات آمریکا ویژگی ادبیات قارهای خودش را دارد؛ سفت و سخت پایبند فرم است و دیالوگها مثل فیلمهای هالیوود از پیچیدگی زیادی برخوردار نیستند. به نظرم همینگوی از معدود نویسندگان آمریکایی است که قلم نسبتا بهتری بین آنها دارد. «برای متعصب بودن باید اطمینان مطلق داشته باشی که حق با توست و هیچ چیز مثل پاکدامنی این حتمیت و حق به جانبی را به وجود نمیآورد.پاکدامنی دشمن سنت شکنی است.» ص۲۲۳. در پناه خرد
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.