عادله سلیمی (بهارنارنج)

عادله سلیمی (بهارنارنج)

@baharnarenj
عضویت

دی 1401

59 دنبال شده

68 دنبال کننده

                کتاب را به سینه‌ام فشردم،
و کتاب با تمام سردی جلدش،
مرا گرم کرد..

علاقه‌مند به خواندن کتاب در هر حوزه‌ای.
و در راستای این علاقه‌مندی کانال کتاب‌خوانی ناجه رو هم راه انداختم و قسمت‌های جذاب کتاب‌هایی که مطالعه می‌کنم رو با دیگران به اشتراک می‌گذارم.
با افتخار شما هم دعوتید :)
              
Naje_h

یادداشت‌ها

نمایش همه

3

5

29

        [ ابیگیل هم تمام شد و من چشم به راه گینا ویتایی یا اگر بخواهیم رسمی و ماتولایی صدایش بزنیم گئورگینا ویتایی خواهم ماند.
فضای داستان با محوریت دختری نوجوان و نازپرورده است که بنا به دلایلی -که اگر بازگویشان کنم اسپویل می‌شود-، به اجبار پدرش به مدرسه‌ی دینی سختگیرانه‌ای فرستاده می‌شود، مدرسه ماتولا.
مدرسه‌ای شبانه‌روزی که انگار توسط افرادی بی‌احساس و بی‌رحم اداره می‌شود، اما هرچه بیشتر وارد داستان می‌شوی مهربانی‌های ریز و دلگرم کننده‌ای توجهت را به خودش جلب می‌کند و وقتی کتاب به پایان می‌رسد می‌بینی بدجور دلبسته‌ی همان قلعه‌ی ماتولا و سخت‌گیری‌های عجیبش و از همه مهم‌تر دختران بی‌نوای کلاس پنجم شده‌ای.
داستان در فضای سرد و پر از دلهره‌ی جنگ جهانی دوم روایت می‌شود اما جنگ پشت همان محافظ‌های پنجره در فضایی محو باقی می‌ماند و بیش از این به آن پرداخته نمی‌شود.
روند داستان نسبت به کتاب «در» کمی کند است اما من هربار کتاب را با شوق برداشتم نه بالاجبار.
درست است که از اوایل کتاب حدس زده بودم که پشت مجسمه ابیگیل چه کسی پنهان شده است و درست هم بود اما دوست داشتم حس گینا را وقتی این موضوع را می‌فهمد درک کنم، هرچند امان از پایانش، انتظار داشتم هنوز دویست صفحه دیگر طول بکشد و ناگهان دیدم کتاب تمام شده و من ماندم با آینده‌ی مبهم گینایی که مادرش را در کودکی از دست داده و حالا دیگر پدرش را هم در کنار خودش ندارد؛ ژوژانایی که به شدت از اسمش خوشم آمده اما نمی‌دانم چه بر سرش خواهد آمد و حتی گدئون تورما با آن خشک مقدس بازی‌ها و سخت‌گیری‌های عجیب و غریبش.
القصه که به شما هم پیشنهادش می‌کنم، قلم سابو جذاب و پر از جزئیات دقیق است، انگار که خودش هم نوجوانی‌اش را در شبه ماتولایی گذرانده باشد. ]
      

19

        کتاب درمورد زندگی و شهادت شهید محمدحسن ابراهیمی بود. طلبه‌ی جوانی که به همراه همسرش برای تبلیغ به کشور گویان میرن، گویان کشور کوچیکی در آمریکای جنوبی هست، کالجی راه میندازن و به تبلیغ دین اسلام می‌پردازن و...

کتاب برای من بسیار غم‌انگیز و دردناک بود. حتی لحظه‌ای نتونستم خودم رو جای همسر ایشون بذارم، با شرایط سخت بارداری و استرس و تنهایی در کشوری غریب.
از ویژگی‌های بارز این شهید توسل به ائمه اطهار خصوصا حضرت زهرا سلام الله علیها  و خوش اخلاقی و روی گشاده‌شون بوده. به پدر و مادرش و همسر و اطرافیان خیلی احترام میذاشته و حتما جلوی پای پدر و مادر بلند می‌شده و هرکاری از دستش برمیومده براشون انجام می‌داده و همین اخلاقیات هم  نهایتا باعث میشه که به آرزوی قلبیش یعنی شهادت در راه تبلیغ دین برسه.
من این کتاب رو به پیشنهاد گروه کتابخوانی محدثه(مخصوص بانوان) از کتابخانه صوتی ایران صدا در هنگام خوابوندن دخترم یا کارای خونه شنیدم و به شما هم توصیه می‌کنم در حین کارهاتون بشنویدش یا هم بخونیدش.
      

1

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.