زنگ ها برای که به صدا درمی آید

زنگ ها برای که به صدا درمی آید

زنگ ها برای که به صدا درمی آید

ارنست همینگوی و 1 نفر دیگر
3.7
37 نفر |
14 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

7

خوانده‌ام

69

خواهم خواند

54

زنگ ها برای که به صدا در می آید از مشهورترین آثار رمان نویس صاحب نام آمریکایی،ارنست همینگوی است.موضوع داستان جنگ داخلی اسپانیا میان جمهوری خواهان و سلطنت طلبان فاشیست است.رابرت جوردان آمریکایی که ماموریت انفجار یک پل استراتژیک را دارد داوطلبانه به ارتش جمهوری خواهان و گروهی از چریک های منطقه سگوویا می پیوندد.جوردان در جریان فعالیت های نظامی به دختری به نام ماریا دل می بندد سرانجام پس از انفجار پل مزبور،جوردان به علت شکستگی پا ناچار از گروه باز می ماند و بدین ترتیب بر سر آرمان خویش جان می بازد. ارنست همینگوی (1898-1961)از نویسندگان برجسته آمریکیی و برنده جایزه نوبل ادبیات است.وی در ایلینویز امریکا زاده شد.در جنگ جهانی اول داوطلبانه به خدمت ارتش در آمد اما ضعف بینایی سبب شد تا به عنوان خبرنگار جنگی فعالیت میکرد.همینگوی سرانجام در ژوئیه سال 1961 در حین پارک کردن تفنگ شکاری اش کشته شد و یا به قولی خودکشی کرد.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به زنگ ها برای که به صدا درمی آید

پست‌های مرتبط به زنگ ها برای که به صدا درمی آید

یادداشت‌های مرتبط به زنگ ها برای که به صدا درمی آید

          دهه‌ی 30 قرن بیستم، برهه‌ای حساس در تاریخ کشور اسپانیاست. برهه‌ای که جنگ داخلی بین جمهوری‌خواهان کمونیست با سلطنت‌طلبان فاشیست به پیروزی فاشیست‌ها، روی کار آمدن ژنرال «فرانسیسکو فرانکو» و دوره‌ی خفقان سی و شش ساله‌ی حکومت وی (مشهور به وحشت سفید) منجر شد. رمان «این ناقوس مرگ کیست؟» شاهکار «ارنست همینگوی» در مورد بخشی از این نبردهاست و تمرکزش را روی جبهه‌ی جمهوری‌خواه قرار می‌دهد. شخصیت اصلی «رابرت جوردن» روزنامه‌نگاری اصالتاً آمریکایی و ساکن اسپانیاست که در نبردهای پارتیزانی و به قصد منفجر کردن پلی استراتژیک به گروهی از جمهوری‌خواهان می‌پیوندد. هرچند نگاه «همینگوی» به جمهوری‌خواهان، آشکارا ستایش‌آمیز است اما در این رمان نقدهایی آشکار و پنهان نسبت به این جبهه‌‌ی فکری و سیاسی دارد. رمان یک سال بعد از روی کار آمدن «ژنرال فرانکو» در سال 1940 منتشر شده و مرثیه‌ای بر یک مبارزه‌ی عدالت‌جویانه است که سرانجام به پیروزی فاشیسم منجر می‌شود. «همینگوی» البته رمانش را آنقدر خوب نوشته که خواننده بدون دانستن تاریخ اسپانیا نیز از داستان لذت ببرد. مثل همیشه او شخصیت‌هایش را در کنش‌های درونی و بیرونیشان با کیفیتی روان‌کاوانه می‌پرورد. برخی لحظات رگه‌هایی از احساسات‌گرایی در داستان دیده می‌شود که تا حدودی دومین رمانش (وداع با اسلحه) را به‌خاطر می‌آورد. خواندن این رمان را شدیداً توصیه میکنم!
        

29

        منفورترین کلمه‌ی جهان : جنگ 
شیرین‌ترین کلمه‌ی جهان : عشق 
وای بر روزی که سربازی عاشق در جنگ بمیرد ... 

با خوندن این کتاب ، این متن تو سرم تکرار میشد : 👇🏽
آمار کشته‌های جنگ ، همیشه غلط بوده ! 
هر گلوله دو نفر را از پا درمی‌آورد
سرباز 
و دختری که در سینه‌اش می‌تپید ...

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

34