معرفی کتاب دست های آلوده اثر ژان پل سارتر مترجم قاسم صنعوی

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
9
خواندهام
100
خواهم خواند
50
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
دست های آلوده (Les Mains sales) نمایشنامه ای هفت پرده ای از ژان پل سارتر (1905-1980) نویسنده و روشنفکر فرانسوی است که پیشتر جلال آل احمد نیز ترجمه ای از آن ارائه کرده بود.این نمایشنامه نخستین بار در 1948 منتشر شد و در همان سال نیز به روی صحنه رفت. ماجرای نمایشنامه در سال های جنگ جهانی دوم در یکی از کشورهای اروپای مرکزی (که به حکم قرینه ها تا حدودی می تواند یادآور یوگسلاوی سابق باشد) روی می دهد. کشور در اشغال آلمان نازی است ولی نهضت مقاومت دست اندرکار است. رهبر یکی از گروه های مقاومت که با کمونیست ها ائتلاف کرده با توجه به شرایط تشخیص می دهد که همکاری با بورژواها به تقویت جبهه ی مقاومت خواهد انجامید. اما کمونیست ها با چنین رویه ای مخالفند و جوانی را که در اشتیاق دست زدن به کاری مهم است مأمور ترور او می کنند و جوان پس از آن که ستیزی درونی را پشت سر می گذارد مأموریتش را انجام می دهد. اما مدتی بعد کمونیست ها به این نتیجه می رسند که خط فکری رهبر ترور شده درست بوده است و او را قهرمان درنظر می گیرند. وجود عامل ترور، باری است که بر دوش کمونیست هاسنگینی می کند؛ بنابراین تصمیم به نابودی او می گیرند و یگانه شرط تصفیه نکردن او ابراز ندامت جوان است. راه حل این است که جوان اعلام کند رهبر فقید را تحت تأثیر حسادت عاشقانه کشته است نه به سبب عقیده ی سیاسی. جوان دربرابر این طنز تلخ به استقبال مأموران قتلش می رود.این اثر سارتر با نوعی برداشت سیاسی ضد کمونیستی مواجه شد که خود سارتر آن را درست نمی دانست ولی آن طور که گفته اند همین برداشت سبب شد که او با اجراهای بعدی از این اثر مخالفت کند. تعبیر سازگارتر با نظرهای سارتر، ماجرای مردی بسار جوان است که می خواهد وجود خود را در نظر خود و دیگران توجیه کند و موضوع مهم برایش مؤثر بودن است و از داشتن «دست های آلوده» بیمی ندارد.سارتر روشنفکری کمونیست و اگزیستانسیالیست بود که البته هیچ گاه به عضویت حزب کمونیست درنیامد. او علاوه بر نمایشنامه نویسی و رمان نویسی، یک فعال سیاسی به حساب می آمد و از این جهت نیز تاثیرات فراوانی بر روشنفکران و هنرمندان زمانه اش گذاشت.
بریدۀ کتابهای مرتبط به دست های آلوده
نمایش همهدورههای مطالعاتی مرتبط
1402/9/24
تعداد صفحه
13 صفحه در روز
1402/12/16
تعداد صفحه
10 صفحه در روز
یادداشتها
1403/3/15
1403/5/6
1402/11/5
(⚠️هشدار لو رفتن داستان) 🌱این یادداشت ممکن است داستان را فاش کند🌱 سیاست های آلوده ای که از بیرون، پاک بنظر میرسند... هرکسی برای دیدگاه خودش، کلاه شرعی دارد؛ هرکسی برای خطای خودش، توجیه دارد! به یاد فیلمی افتادم..🎬 _چطور با همه ی جنایاتی که کردی انقدر راحت زندگی میکنی؟ +برای هرکدومشون دلیلی بیار و به خودت حق بده که برای بهبود شرایط اونکارو کردی، کم کم خودت باورت میشه که واقعا کار درست رو "تو" انجام دادی. سارتر اینبار مارا به جهان متفاوت تری از نمایشنامه های قبلی اش میبرد.. اینبار قهرمانینداشتیم حتی دیدگاه پیروزی همنداشتیم! اما این را به خوردمان داد که مردم گاهی برای اثبات شجاعت و اثبات موجودیتشان دست به کاری تفننی میزنند بی آنکه به آن ایمان بیاورند. هوگوی بیچاره... هوگوی طفلک، که برای دفاع از هویتش، کسی را که دوست داشت ازمیان برداشت. چه ها که احساس تهی بودن، دوست نداشته شدن و بی ارزشی با آدمیان نمیکند! اشراف زاده ای که حتی درد گرسنگی نکشیده ولی درد نقص و کمبود تا مغز استخوانش را به درد آورده. و شاید سارتر اینبار بیشاز پیش حوصله به خرج داده تا شخصیت هودهرر را به تصویر بکشد و الحق و الانصاف که حضور این شخصیت، به جذابیت نمایشنانه افزوده. کسی که در عین حال با دانستن اینکه در کثافت غرق شده، اما هنوز بخش نیمچه جنتلمن و درستی خودش را حفظ کرده. جدال های هودهرر و هوگو زیادی زیبا بود انقدر که مطمئنم دوباره میخوانمش... و باز هم ارزشش را داشت:)
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1402/11/26
1403/3/20