معرفی کتاب و آنگاه هیچکس نماند اثر آگاتا کریستی مترجم محمد خیریان

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
26
خواندهام
562
خواهم خواند
315
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
"ده بچه زنگی" از پرفروش ترین رمان های "آگاتا کریستی" و محبوب ترین اثر این بانوی جنایی نویس محسوب می شود که تلفیق شعری که عنوان "ده بچه زنگی" از آن گرفته شده با جزیره ای متروک، چرخش های داستانی، شمارش معکوس و قصه ای سراسر تعلیق، یک اثر معمایی تمام و کمال را در اختیار خوانندگان قرار می دهد.در ابتدا ده نفر بودند که یک نامه ی رازآلود را از فردی ناشناس دریافت کردند؛ مجموعه ای عجیب و غریب از افراد کنجکاو که برای یک مهمانی آخر هفته به یک جزیره ی خصوصی کوچک در ساحل دون احضار شدند. هیچکدام از آنان میزبان را که یک میلیونر مرموز است نمی شناسند و او را هیچ جا پیدا نمی کنند. بعد از رسیدن به مقصد تلاش می کنند که ارتباط با یکدیگر را پیدا کنند اما تمام چیزی که این ده مهمان در آن اشتراک دارند، یک گذشته ی پلید و تاریک است که تمایلی به آشکار شدندش ندارند و یک راز که مهری بر سرنوشتشان خواهد بود. بعد از مواجه شدن با شعر کوچکی درباره ی نحوه ی مرگ "ده بچه زنگی"، آن ها تصمیم می گیرند که تا صبح فردا برای این قضیه صبر کنند و اگر خبری نشد به خانه هایشان برگردند. اما خبری از برگشت به خانه نیست و یک به یک مرگ مهمانان فرا می رسد. هر مرگ مطابق شعر "ده بچه زنگی" اتفاق می افتد و حالا اضطراب و بدبینی بر جمع آنان غالب شده است."آگاتا کریستی" در پایانی ماهرانه، ارتباط بین مهمانان را مشخص می کند و خواننده متوجه می شود که چرا قاتل این عده را برای کشتن انتخاب کرده است.
بریدۀ کتابهای مرتبط به و آنگاه هیچکس نماند
نمایش همهلیستهای مرتبط به و آنگاه هیچکس نماند
نمایش همهپستهای مرتبط به و آنگاه هیچکس نماند
یادداشتها
1403/3/29
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

و تمام شد ... کلا بعد کتابهای آگاتا کریستی همیشه یه نفس عمیق می کشم . انگار از دنیایی دیگر بیرون آمده ام ، از دنیای جنایت ، از دنیای قاضی وارگریو ... کتاب خیلی خیلییییی قشنگی بود و واقعا به نظرم حق امتیازش از این بیشتر بود . و اما بریم سراغ موضوع کتاب 😁📚 آقایی به نام اوون ( که این فرد در اول داستان مشخص نیست ) یکسری آدم رو به جزیره ای زیبا به واسطه های مختلفی دعوت می کنه به خونه اش . این افراد کاملا با هم غریبه هستن . وقتی وارد جزیره میشن خبری از صاحبخانه و آقای اوون نیستش . و فقط در اون خونه دو خدمتکار زن و مرد به نام راجرز اونجا بودن و به میهمانان گفتند که آقای اوون تا چند ساعت دیگر میاد . موقع خوردن غذا از گرامافون صدایی پخش میشه که میگه تمام این افرادی که در این خانه حضور دارند مرتکب جنایتی شدن که قانون آن ها رو نادیده گرفته. در اتاق هر کسی یه قاب هست که روش یه شعر به نام ده بچه زنگی نوشته شده و قتل ها بر اساس همین شعر هستن . بقیه داستان به عهده خودتون . اولین بار قاتل رو درست حدس زدم . قاضی وارگریو . ولی بعدش تردید کردم که آیا اصلا قاتل از همین افراده یا نه ولی بازم روی این قاضی پیر شک و تردید داشتم . خوشحالم درست حدس زدم . این چند روز با کتاب ده بچه زنگی ، ترسیدم ، هیجانی شدم ، شاهد قتل های ناگواری بودم ، و از همه مهمتر در کنارش لذت برم . ممنونم ازت آگاتا ....♥️😅
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.