معرفی کتاب ارباب حلقه ها؛ بازگشت شاه اثر جی. آر. آر. تالکین مترجم رضا علیزاده

ارباب حلقه ها؛ بازگشت شاه

ارباب حلقه ها؛ بازگشت شاه

4.6
122 نفر |
29 یادداشت
جلد 3

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

13

خوانده‌ام

238

خواهم خواند

211

ناشر
روزنه
شابک
9789643341732
تعداد صفحات
684
تاریخ انتشار
1399/1/2

توضیحات

        «بازگشت شاه» سومین و آخرین مجلد سه‌گانه ارباب حلقه‌هاست که به جنگ حلقه و حوادث پس از آن می‌پردازد. داستان از قلمرو گوندور که به زودی مورد تهاجم سائورون قرار می‌گیرد، آغاز می‌شود. نیروهای پلید فرمانروای تاریکی قصد تصرف همه سرزمین میانه را دارند و در این حال فرودو و سام راه خود را با دشواری تمام به قلب مقرر قدرت او می‌گشایند. تنها راه شکست دشمن، نابودی حلقه نفرین شده قدرت در آتش کوه هلاکت است. اما راه به شکلی طاقت‌فرسا دشوار است و فرودو توش و توان خود را از دست داده است. سنگینی بیش از اندازه حلقه کم‌کم او را نومید می‌کند. آیا امکان غلبه بر این نومیدی وجود دارد؟
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به ارباب حلقه ها؛ بازگشت شاه

نمایش همه

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به ارباب حلقه ها؛ بازگشت شاه

نمایش همه
N.Zeraati

N.Zeraati

1404/5/7 - 15:46

جی. آر.آر تالکین خالق ارباب حلقه هاارباب حلقه ها ۲؛ دو برجارباب حلقه ها؛ بازگشت شاه

لیست کتاب های فانتزی

32 کتاب

ژانر فانتزی یکی از محبوب‌ترین و پرطرفدارترین شاخه‌های ادبیات، سینما و بازی‌های رایانه‌ای است که با خلق دنیاهایی فراتر از واقعیت، مخاطب را به سفری جادویی و خیال‌انگیز می‌برد. در این ژانر، قوانین طبیعی جهان ما اغلب کنار گذاشته می‌شوند تا جای خود را به جادو، موجودات افسانه‌ای، قهرمانان خارق‌العاده و نبردهای حماسی بدهند. 🌍 ویژگی‌های اصلی ژانر فانتزی دنیاسازی (Worldbuilding): خلق جهان‌هایی خیالی با جغرافیا، تاریخ، فرهنگ و قوانین خاص خود. عناصر جادویی: حضور جادوگران، طلسم‌ها، اشیای جادویی و نیروهای ماورایی. موجودات افسانه‌ای: اژدها، الف‌ها، دورف‌ها، شیاطین، فرشتگان و دیگر موجودات خیالی. قهرمان‌محوری: شخصیت‌هایی با سرنوشت ویژه که اغلب درگیر نبردی میان خیر و شر هستند. روایت حماسی: داستان‌هایی با مقیاس بزرگ، مأموریت‌های خطرناک و تحول شخصیت‌ها. 📚 زیرژانرهای فانتزی زیرژانرتوضیحفانتزی حماسی (Epic Fantasy)داستان‌هایی با دنیای وسیع و نبردهای بزرگ؛ مانند «ارباب حلقه‌ها»فانتزی تاریک (Dark Fantasy)ترکیب فانتزی با عناصر ترسناک و دلهره‌آور؛ مانند «بازی تاج و تخت»فانتزی شهری (Urban Fantasy)جادو در بستر شهرهای مدرن؛ مانند «هری پاتر»فانتزی تاریخیترکیب تاریخ واقعی با عناصر جادویی؛ مانند «نام باد»فانتزی طنزروایت‌های فانتزی با رویکرد طنزآمیز؛ مانند آثار «تری پرچت» 🎥 فانتزی در رسانه‌های دیگر ژانر فانتزی نه‌تنها در ادبیات، بلکه در سینما، تلویزیون، بازی‌های رایانه‌ای و حتی موسیقی نیز حضور پررنگی دارد. فیلم‌هایی مانند هری پاتر، ارباب حلقه‌ها و نارنیا، و بازی‌هایی مانند The Witcher و Skyrim نمونه‌هایی برجسته از این ژانر هستند.

2

پست‌های مرتبط به ارباب حلقه ها؛ بازگشت شاه

نمایش همه
سیستمای جادویی🪷!

سیستم‌جادویی یه اسکلت ساختمونیه دیگه برای داستانای جذاب!

161

بهخوان

بهخوان

1404/6/12 - 18:23

جادوی اشیاء در ادبیات

دنیای فانتزی همیشه مانند دریچه‌ای است که ما را به جهانی متفاوت می‌برد، جایی که قوانین زندگی روزمره کنار گذاشته می‌شوند و قهرمان‌ها، موجودات خیالی و مکان‌های شگفت‌انگیز، با چالش‌ها و ماجراهایی روبه‌رو می‌شوند که هم تخیل ما را قلقلک می‌دهند و هم فرصتی فراهم می‌کنند تا دربارهٔ خودمان و جهان اطرافمان فکر کنیم.

160

با کفش‌های بی‌صدا، از شایر تا خیال👞

گندالف : نور، حتی در تاریک‌ترین جاها👑Even the smallest light...🔮

40

متروخوانی

شاید در مترو علامه دهر شویم!

60

جای خالی قلب من

داستانکی به مناسبت نزدیک بودن آغاز سال تحصیلی

149

کتاب خوان ها منزوی نیستند!

کتاب خوان ها منزوی نیستند .

144

گَپْ، جایی برای گفت‌و‌گو

این یک پست نیست، یک دعوت است.

98

دنیایی جالب از یک خالق دیگر! به اسم جی.آر.آر.تالکین!!

دنیایی دیگر که خالقی دیگر زا جزئیات بیشتر خلق کرد! یک نویسنده انگلستانی دیگر به نام جی.آر.آر.تالکین!!

13

بهخوان

بهخوان

1401/7/20 - 17:20

معرفی چهارده کتاب با شخصیت‌های زن قوی

در این پست، به معرفی کتاب با شخصیت‌های زن قوی در ژانرهای مختلف داستانی از کلاسیک گرفته تا فانتزی‌ پرداخته‌ایم.

102

یادداشت‌ها

 ماه آسمان 🇮🇷

ماه آسمان 🇮🇷

1403/12/30 - 17:11

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

آخرین یادد
          آخرین یادداشت امسالم را مینویسم.
پادشاه برگشته...
تمام شد، عجب سفر نفسگیر و‌جذاب و دلچسبی بود. دلتنگ همه‌ی شخصیت‌ها خواهم بود.
دلتنگ میناس تریت و برج های سفید گوندور، سواران رهان و تالار‌های زرین، دلتنگ پله‌نور، دلتنگ یه هابیت شجاع در لباس سیاه با نشان درخت نقره‌ای، دلتنگ ائوین، زنی که کاری کرد که در توان هیچ مردی نبود، دلتنگ مری و دست آسیب دیده‌اش، دلتنگ فارامیر که کلا افتاده بود تو رختخواب و حسرت حضورش موند روی دلم، دلتنگ اله‌سار و جواهر الفی و دستان شفابخش پادشاه، دلتنگ وراجی‌های سام تو دل خطر تو‌ موردور، دلتنگ گیملی و ترس هاش، دلتنگ لگولاس و رفاقتش، دلتنگ شایر زیبا و دوست داشتنی و گندالف سفید.
این کتاب بهمون نشون داد چه طور کوچکترین اقدام میتونه بخشی از یک موفقیت باشه، ادم اگر میخواد دنیاش را تغییر بده، باید چی کار کنه، اگر سختی از راه رسید، راحتترین راه پا پس کشیدنه و اگر جنگیدی، حتی وقتی امیدت اندکه، حتی وقتی شکست در نظرت حتمی باشه، میشه که ورق برگرده...
دروغ چرا استرایدر از اله‌سار دوست داشتنی تر بود! قبول دارین؟!
        

47

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

8

Fati  Hassanpour

Fati Hassanpour

1403/7/24 - 21:20

          و بالاخره تمام🥲
دو هفته ای که داشتم ۳ جلد رو میخوندم انگار نیمی از روحم درگیر سرزمین میانه شده بود. هر شخصیتی به نوبه خودش پر از جذابیت بود.

رفاقت قشنگ لگولاس و گیملی، گندالف سفید که وجودش مایه آرامش همه بود حتی منِ خواننده، آراگورن شیردل و مردم شجاع گندور و روهان، انت های سرافراز با اون چشمای سبز جادویی شون،مری و پی پین که گندالف رو از انتخابشون به عنوان یاران حلقه،سربلند کردن، سام عزیزم و هابیت مورد علاقم که در شجاعت و مهربونی و وفاداری کم مثاله و در آخر فرودویی ک توی جلد آخر از همه کم فروغ تر بود اما دردی رو  در وجودش متحمل بود که کمتر کسی تاب و توان مقابله باهاش رو داشت.
همه این شخصیتا و خیلی های دیگه  با وجودشون به سرزمین میانه رنگ و لعاب  دادن .
من هم باهاشون غصه خوردم، ترسیدم، اشک ریختم ،خندیدم  و میشه گفت زندگی کردم☘️

 اما آخر کتاب برای من ناراحت کننده بود. اینکه همه الف های دوست داشتنی و گندالف و بیلبو و حتی فرودو سرزمین میانه رو ترک کردن، قلبمو پر از ناراحتی کرد.انگار جای سام و بقیه دلتنگشون شدم 🥲

در کل از خوندن تک تک جملات این کتاب لذت بردم و یه گوشه از قلبم ،همیشه برای این مجموعه کتابه🌱

پاییز ۱۴۰۳🍂
        

56

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

حماسه‌ای ب
          حماسه‌ای برای جهان

داستان به هزاران سال پیش از دوران «ارباب حلقه‌ها» بازمی‌گردد، پیش از آنکه «سائورون» [لُرد تاریکی] هنوز برای خودش کسی باشد. اوایل تاریخ است و تنها چند دهه از پا به عرصه گذاشتنِ آدمیانی می‌گذرد که سخت برای بقا می‌جنگند و پیوسته از تاریکیِ رو به گسترش «مورگوث» [خدای تاریکی] می‌گریزند.
تمام اینها برای خواننده‌ای که می‌خواهد شناختن دنیای «تالکین» را از این کتاب آغاز کند همچون راز و رمزی دست‌نیافتنی به نظر می‌رسد، اما قدرت تراژیک نهفته در روایت نویسنده همه‌چیز را ساده می‌کند و خواننده پس از خواندن سطور آغازین و احساس کردنِ سرمای شمالیِ سرزمین‌هایی که در زمانهٔ «فرودو» [همو که حلقهٔ قدرت را به درون آتش نابودی انداخت] و یاران حلقهٔ دیگر به زیر آب رفته‌اند، درمی‌یابد که قرار نیست در انتها فرزندان هورین رستگار بشوند! کتاب، چرخ‌دندهٔ اصلی‌ای دارد که به عاقبت هر خویشکاریِ اِلف [نژادی از موجودات افسانه‌های تالکین] و هر انسان رنگی شوم می‌پاشد؛ رنگی که به‌تمامی پیامد نفرین مورگوث است، نفرین خدایی که از عالم خدایان طردش کرده‌اند.
«تورین»، فرزند ارشد «هورین»، که می‌بایست نسل آدمیان را حفظ کند و شاه آنان باشد اما قربانی کینهٔ آن خدا به پدرش شده است، «تورامبار» لقب دارد؛ یعنی ارباب سرنوشت. اما امان از آن سرنوشتی که هرچه می‌کنی از عاقبت شومش رهایی نمی‌یابی! مسالهٔ تالکین همچون بسیاری از تراژدی‌های کلاسیک، به دست آوردنِ عنان سرنوشت قهرمان است درحالی‌که می‌داند پیشگویی‌ها و نفرین‌ها سرنوشتی شوم را رقم زده‌اند و از همان آغازِ ماجرا نیروهای مرگ به آستانه رسیده.اند و بر در می‌کوبند. در هر حال، نویسنده در میانهٔ ناامیدی حاکم بر فضای دوران اول، با پیش کشیدن تقابلی دوگانه یک قهرمان دیگر را از آستین بیرون می‌کشد: «تور» فرزند دیگرِ آدمیان که از چشمِ همیشه‌نگران سیاهی می‌گریزد و شانس دائماً یارش است!
تالکین در سال‌های افسردهٔ جنگ جهانی اول و پیش از آنکه «هابیت» و ارباب حلقه‌ها را بنویسد نوشتن این روایت‌ها را آغاز کرد و به‌طور مستمر ادامه داد و این خود دلیلی است که می‌توان از ابتدا و بدون اطلاع قبلی با فرزندان هورین روبرو شد و دانسته از هر اتفاق داستان حیرت کرد. با اینکه این روایت‌ها هیچ‌گاه یک کتاب منسجم نبوده‌اند، «کریستوفر» فرزند تالکین پس از مرگ پدرش چاپشان کرد تا دیگربار دنیای افسانه و واقعیت روزمره در هم آمیزند و «فرزندی دیگر» تراژدی را به حماسه تبدیل کند. حماسه‌ای برای جهان.
        

1