خود کتاب نیاز به تعریف من نداره و همه میشناسنش!
من میخوام از ترجمه نجف دریابندری صحبت کنم. حدود پنج شیش سال پیش که کتاب برفهای کلیمانجارو رو خوندم ترغیب شدم تا سراغ بقیه کارهای همینگوی برم و خب چه کتابی بهتر از پیرمرد و دریا!
دو سه بار رفتم کتابفروشی و چند ترجمه رو ورق زدم ولی خب نتونستم ارتباط برقرار کنم با شروع کتاب. این شد که از لیست مطالعاتی حذفش کردم و گذاشتمش کنار!
دو سال پیش دوباره گذرم به کتابفروشی افتاد و چشمم به کتاب پیرمرد و دریای با ترجمه نجف دریابندری. کتاب رو گرفتم، روی یک چارپایه کنار قفسه نشستم و شروع به خوندن اول کتاب کردم! سرم رو که بالا آوردم دیدم یه ساعتی گذاشته و نصف کتاب رو خوندم!
انقدر این ترجمه روان و نرم و شیرین بود که متوجه گذر زمان نشدم. کتاب رو خریدم و بقیهاش رو هم توی اتوبوس تموم کردم!